امام الرئوف

بسم الله ...

تولد امام مهربانم مبارک

همه شما را به زیارتش توصیه و دعوت میکنم

دل از ازل کبوتر صحن عتیق شد
ریگ از نگاه مرحمت تو عقیق شد
یک دم خیال کرد که هستی تو هم خدا
آن کس که در کرامت و جودت دقیق شد
عیسی گرفت قدرت اعجاز از خدا
از آن زمان که با کرم تو رفیق شد
یوسف نهاد سر به بیابان و شد خراب
وقتی که در ملاحت رویت عمیق شد
بی تو ندیده ام برسد بر خدا کسی
تنها ره وصول خدا این طریق شد

یا امام رضا(علیه السلام)

 پ ن : می‌گویند پسری در خانه خیلی شلوغ‌کاری کرده بود. همه‌ی اوضاع را به هم ریخته بود. وقتی پدر وارد شد، مادر شکایت او را به پدرش کرد. پدر که خستگی و ناراحتی بیرون را هم داشت، شلاق را برداشت. پسر دید امروز اوضاع خیلی بی‌ریخت است، همه‌ی درها هم بسته است، وقتی پدر شلاق را بالا برد، پسر دید کجا فرار کند؟ راه فراری ندارد! خودش را به سینه‌ی پدر چسباند. شلاق هم در دست پدر شل شد و افتاد. شما هم هر وقت دیدید اوضاع بی‌ریخت است به سوی خدا فرار کنید. «وَ فِرُّوا إلی الله مِن الله». هر کجا متوحش شدید راه فرار به سوی خداست.

 

پ ن : شادی دل (صاحب الزمان) بیایید کمتر گناه کنیم.

 

آقای من! ببخش اگر بال من شکست

بسم الله ...


مثل کبوتران شما گرچه می پرم

آنها کبوترند و من از جنس دیگرم

 دیوارها فضای دلم را گرفته اند

دیگر هوای پرزدن افتاده از سرم

 این شهر بسته بال مرا؛ این حصارها

تا آسمان کشیده شده در برابرم

 گاهی برای بال زدن، آسمان کم است

یا صحن قدس باید و یا گنبد حرم

 آقای من! ببخش اگر بال من شکست

بر من مگیر خرده اگر کم میاورم

 این روزها ببخش اگر دیر میرسم

گاهی اسیر خانه و فرزند و همسرم

 مثل کبوتران شما   نه ! هنوز  نه

مانده است تا قبول کنی یک کبوترم



پ ن : یا اامام رضا ما را به ماه مبارک رمضان برسان

دعاگوییم

التماس دعا ...

بعدا نوشت ... :

همخوانی هلالی و حامدزمانی برای امام هشتم

 دانلود

تغییر جهت نوشته ای اخیر ...

بسم الله ...

وقتے دلے براے دلے تنگ مے شـود

انگار پـاے عقــربہ ها لنگ مے شـود!


صلــــے اللہ علیکــــ یا علے ابن موسے الرضــا


موقع دست به سینه شدن و عرض سلام
کربلایی شده هر کس به علم فکر کند
چون که از باب جواد تو کسی داخل شد
خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند




حتما ادامه مطلب را ببینید
ادامه نوشته

تمام

بسم الله ...




به تودیع توجان میخواهد از تن شد جدا حافظ

به جان کندن وداعت می کنم حافظ خداحافظ

ثنا خوان توام تا زنده ام اما یقین دارم

که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ

من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم

نماز عشق را هم با تو کردم اقتدا حافظ

تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما

به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

بروی سنگ قبر تو نهادم سینه ای سنگین

دو دل با هم سخن گفتند بی صوت و صدا حافظ

در اینجا جامه شوقی قبا کردن نه درویشی است

تهی کن خرقه ام از تن که جان باید فدا حافظ

تو عشق پاکی و پیوند حسن جاودان داری

نه حسنت انتها دارد نه عشقت ابتدا حافظ

مگر دل می‌کنم از تو بیا مهمان به راه انداز

که با حسرت وداعت می کنم حافظ خداحافظ

مهربان من

بسم الله ...

سلام حضرت آقا...

خواستم بگویم به یاد شما که می رسم...

رسم ِ آرام بودن وصبوری را فراموش می کنم.

خواستم بگویم دلم یک دنیا برای تان تنگ شده ....

خواستم بگویم میدانم این که مرا از شما دور می کند بار گناهانم است

خواستم بگویم میدانم با این همه بار گناه لایق رد شدن از نزدیک باب الجوادتان هم نیستم

خودم میدانم

ولی

ولی

یک چیزی از اول در دلم بود که میخواستم بگویم :

می خواستم بگویم بار خستگی ام را میگیرید از تن وروحم، آقای مهربان؟

.

http://up.333.ir/images/i3d32lf0vxm669dzk4tm.jpg

+ اینجا گدا همیشه طلبکار می شود ...

++وفات ِ مظلومانه و شهادت گونه ی خواهر ِ عزیز ِ امام ِ رئوفم بر امام ِ عزیزم و همه ی دوستدارانشان تسلیت ...

+++ دلم برا بعضی رفقا ؛ بی خود ٍ بی خود ، تنگ شده ...

كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم

بسم الله ...

 ما در ره عشق تو اسيران بلاييم
                                                           كس نيست چنين عاشق بيچاره كه ماييم

بر ما نظري كن كه در اين شهر غريبيم

                                                           بر ما كرمي كن كه در اين شهر گداييم

ما را به تو سريست كه كس محرم آن نيست
                                                           گر سر برود سر تو با كس نگشاييم

                                                       (مولانا)

http://aqart.ir/images/HolyShrine/ImamRezaHolyShrine9.jpg

هوای تو

بسم الله ...
دلم بدجوری هوای مشهد کرده...

و هفته ایست كه ظرف نباتمان خالیست

وچای میخورم و حسرت قرار همیشگی مان

گوشه ی مسجد گوهر شاد را


http://media.afsaran.ir/si76Kk_535.jpg

بهانه ها ، بهانه گیری ها ...

بسم الله ...



ایــن روزهـــا . . .
_____________

ولایتـــــ پــذیــر،همیشــه ولایتــــــ پـذیــر استـــــ و بهـــانـه نمــی گیـرد.

محکــم بـاش بــر آن چــه هستـــی . . . !

همــان طــور کــه فرزنــدانِ مکتبـــــــــِ حضــرتِ روح الله بودنــد . . . !
.

.

.

http://8pic.ir/images/gq1sigkj7dr2rzod1k.jpg


++ نظرتان را در مورد مطلب فوق مرقوم بفرمایید
با ربط ، بی ربط ؛ لینک معرفی شده را ببینید حتما " لطفا "
======== ای هشتـــمین مراد ========

- بار دگر به بارگهت بار من فتاد * * * آمد مرید دل ای هشتمین مراد

- من ریزه خوار سفره کس جزشما نیم * * * لطفت زیاد دیده ام و کم برم ز ِ یاد

- گفتم به عاشقی که گدایی چه سان کنند؟* * * گفتا برو، مترس،بگو یا ابا الـــــجواد.

- کلیپی بسیار دیدنی از غبار روبی ضریح توسط امام خامنه ای حفظه الله تعالی.

یا رئوف ...

بسم الله ...


○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●●



گاهی دلـــــم یک جای دِنج میخواهد ...


جایی شبیه رواقهایِ حرمت ...


بنشینم و زُل بزنم به گنبدت...


من باشم و بغضهایِ نشکسته تو باشی و آرامش دلــــم ...


دریاب مــــرا یا امام رئوف ...



○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●● ○○ ●●



my souls: راهی بیاب ...

ای خوش حساب ...

بسم الله ...

من با تو زندگی نکنم پیر می شوم
بی تو من از جوانی خود سیر می شوم

من در شعاع پرتو شمس الشّموسیَت
بی اختیار پیش تو تبخیر می شوم

آیینـ ه کاریِ حرمَت ذرّه پروری ست
من در رواقِ چشمِ تو تکثیر می شوم

من گریـ ه ام گرفتـ ه کمی هم بـ ه من بخند
دارم بـ ه پایِ خویش سرازیر می شوم

یک شب نشد کـ ه بی گـُنَـ ه آیم زیارتت
اما دوباره پیش تو تقدیر می شوم

آن نامـ ه ام کـ ه از سَر تعجیل و اضطراب
بر بال کفتران تو تحریر می شوم

وقت ورود در حَرَمِ تو هوایی ام
وقت خروج تازه زمین گیر می شوم



++ "ای خوش حساب مزد مرا زودتر بده "
یا رازق النعم چه شده کربلای من ؟؟

با نوحه های این دهه ی آخر صفر
شب ها چقدر سینه زدی پا به پای من!
ای خوش حساب، مزد مرا زودتر بده
بعد از دو ماه گریه چه شد كربلای من؟

++ دســت مــرا بــگیــر ، مــرا تــا حــرم بـــبــر
کـار دلـم بــدون تــو بــالا گرفــتـه است ...



... و باز دلتنگ توام مهربان

بسم الله ...

لینک گزارش تصویری این شب های هیئتمان که دوست من مصطفی برقبانی زحمتش را کشیده اند  در ادامه ی مطلب .  سپاس بی کران ما تقدیم دوستمان آقا مصطفی عزیز 

نظــــر سنجی وبلاگ یادتان نرود  همین روبرو -ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ-ـ->>>>

◄◄◄
◄◄◄ مـرقـدت ضـرب المثـل هــ "آ" ی مـرا تـغـیـیـر داد . . . ►►►
◄◄◄
مـرقـد ت ضـرب ‌المثـل‌هـای مـرا تـغـیـیـر داد
هـركــ ه بـامـش بـیـش ، بـرفـش . . . نــــ ه ! ! ! كـبـوتـر ، بـیـشـتـر

چـار فـصـل مــشــهــد از عـطـر گـلاب آكـنـده اســت
ایـن چـنـیـن یـعـنـی ســـ ه فـصـل از شـهـر قــمــصــر بـیـشـتـر

【 دلــــ❤ــتنگ یک دعوت هیئتی ام ... 】
--------
راز نوشت : دلـم گـرفـتـه از شـهـری کـه دلـم را گـرفـت
--------
ادامه مطلب را ببینید
ادامه نوشته

گزارش تصویری / جزء خوانی قرآن کریم در حرم مطهر امام رضا(ع)

بسم الله ...



گزارش تصویری / جزء خوانی قرآن کریم در حرم مطهر امام رضا(ع)
مشهد - خبرگزاری مهر :آیین جزء خوانی قرآن کریم در ماه مبارک رمضان هر روز در حرم مطهر امام رضا(ع) برگزار می شود.

یا ثامن الحجج

بسم الله ...

یا ثامن الحجج دل ما وا نمیشود
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
هر جا که رفته ام و به هرکس که گفته ام
گفته به دست من گره ات وا نمیشود
نازم به شاعرت که چه زیبا سروده است!
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود...
«دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب
از او شنیده میشود ، الا نمیشود»

حالا من شکسته دل خسته ی غریب
رو کرده ام به سوی تو آقا، نمیشود؟
گفتم "سلام حضرت مشکل گشا " و بعد
اذن دخول خوانده ام آیا نمیشود -
راهم دهی حرم؟که به ناگه کسی زغیب
تغییر داد قافیه ام را که میشود!

ادامه ی  مطلب را ببینید
ادامه نوشته

اتصال به معشوق

بسم الله ...

عرض تسلیت ...

از من : سخت می گذرد ... دلم هیچ نمیخواهد ...

کاش مجالس روضه و فرصت های گریه کردن بیشتر بود ... فعلا تنها دلخوشیم گریه اس...

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

چه کنم سعی من و دل ، همه اش باطل بود

امسال هم برای رسیدن فرصتی دوباره داده

قسم به پنجره فولاد ای همه کس من

که اشک نم نم من بی دلیل می آید

قابل توجه ولایتمداران گرانقدر

ادامه نوشته

امام رضا عليه السلام ، امام حسن عليه السلام

بسم الله ...

عرض تسليت عزاي ايام آخر ماه صفر محضر امام زمان عليه السلام و دوستان با وفايم

1 - آیة الله بهجت برای زیارت امام رضا(ع) چه توصیه ای کرد؟


زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می‌روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام می‌آیند.

«أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده‌اند و وارد شوید.
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.

بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس،- هم همین طور - کسی مادرش را به کول می‌گرفت و به حرم می‌برد. چیزهای عجیبی را می‌دید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ماشاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: «غده خوب می‌شود. احتیاج به عمل ندارد!» ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما- این زیارات را بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می‌دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند: «از بعضی گریه‌ها ناراحت هستم!»
یکی از بزرگان می‌گوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخوانده‌ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می‌خوانند که گویی شاهنامه می‌خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سیدالشهداء گریه کرده‌ام.
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمة الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم و از عینک هم استفاده نکردم!
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
«در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: کربلا بودم.»
این جمله دو معنی دارد: معنی اول این که حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می‌باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می‌باشد.

در همین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می‌باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه‌السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می‌خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می‌خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
حرف آخر این که: عمل کنیم به هر چه می‌دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی‌دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم.

منبع: کتاب به سوی محبوب، و کتاب برگی از دفتر آفتاب. آیة الله بهجت

2 - براي امام حسنم عليه السلام

دیدم شبی به خواب که در ساختن بقیع


                                                                                                                                    دارم برای حرمت کار میکنم...

حتی امامزادگان بعد تو صاحب حرم شدند...میلاد امام حسن مجتبی  بقیع   شفاعت   مرا بسپار در یادت  و در (مناقب ) ابن شهر آشوب و (روضة الواعظين ) روايت شده كه امام حسن عليه السّلام هرگاه وضو مى ساخت بندهاى بدنش مى لرزيد و رنگ مباركش زرد مى گشت ! سبب اين حال را از آن حضرت پرسيدند، فرمود: سزاوار است بر كسى كه مى خواهد نزد ربّالعرش به بندگى بايستد آنكه رنگش زرد گردد و رعشه در مفاصلش افتد. چون به مسجد مى رفت وقتى كه نزد در مى رسيد سر را به سوى آسمان بلند مى كرد و مى گفت : اِلهى ضَيْفُكَ بِبابِكَ يا مُحْسِنُ قَدْ اَتيكَ الْمُسى ء فَتَجاوَزْ عَنْ قَبيح ماعِنْدى بِجَميلِ ما عِنْدَكِ يا كَريمُ؛ يعنى اى خداى من ! اين ميهمان تو است كه به درگاه تو ايستاده ، اى خداوند نيكو كار! به نزد تو آمده بنده تبهكار، پس در گذر از كارهاى زشت و ناستوده من به نيكى هاى خودت ، اى كريم .  منبع :منتهی المال




يا الله ... بسم الله  - تجدید عهد با غریب طوس

بسم الله ...

لطفا اسپيكر روشن ...

دارالشفاست مرقد سلطان دین رضا
باید که رو به جانب دارالشفا کنیم
باشد سزا که بر در طب الرضا رویم
وانگاه درد خویش در آنجا دوا کنیم
ما را اگر بساحت قدسش اجازه داد
آنجا ولا برای همه دست و پا کنیم
مهمان شویم جمله بدار الضیافه‏اش
بر خوان او نشسته دمی را صفا کنیم
بالجمله روز از شعف و شب ز روی جد
خود را در آستان رضا جابجا کنیم
چون پیروی بساحت کیوان رسید گفت
باید به پیروان علی اقتدا کنیم

مهم‏ترین فضیلت زیارت آن امام همام علیه السلام انس و همنشینی با آن امام است . چه ندارد آن که رضا دارد و چه دارد آن که از رضا محروم است .
شنیده ‏ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می‏کند که بتوان گفت
حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتیست که از روزگار هجران گفت...

دل به زيارت تو اوج مى گيرد
اى رضا!
مى آيم به سوى تو
تو اى عشق بى نهايت!
و تو
عاشقانه عقده هاى دلم را مرحمى مى شوى
و هاى هاى اشكهايم
به زيارت تو
از ديدگانم جارى مى شود
اى ملكه دلهاى خسته!
تو جام مرا پر از شراب معنويت مى سازى
و من
عاشقانه نامت را فرياد مى زنم:
اى امام هشتمين!
اى ضامن آهوان رميده!
تو معيار سنجش صداقت هستى
تو آسمان زلال دلها هستى

ای بالانشین که دریچه‏ های آسمان به سمت رواقهای بارگاه تو باز می‏شود! تشنه شفاعت‏ خویش را پیاله رضایتی ببخش و در سایه زیارت خوانی‏ اش رضایش کن!

ای غریب نواز! زخم های بی‏ شماره ‏ام به دستهای نوازش تو محتاج است . ای تکیه گاه هشتمین که دقیقه‏ ها با آهنگ نقاره خانه تو کوک می‏شوند! بی ‏پناه خویش را دریاب!

عيد ميلاد امام و ولي نعمتمان حضرت سلطان ابالحسن علي بن موسي الرضا مبارك

دانلود مراسم مداحي شب میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام 1390 طاهري

بسم الله ...
دانلود مراسم مداحي شب میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام 1390 طاهري
منبع : نوريه

قسمت اول    قسمت هفتم 

قسمت دوم  

قسمت سوم 

قسمت چهارم 

قسمت پنجم 

قسمت ششم 

 

دانلود مراسم جشن میلاد حضرت امام رضا(عليه السلام) سال 1390 حاج محمود کریمی ، طاهري ،‌ميرداماد

بسم الله ...

دانلود مراسم جشن میلاد حضرت امام رضا(عليه السلام) سال 1390 حاج محمود کریمی ، طاهري ،‌ميرداماد

منبع : ناي دل ،‌سايت ميرداماد ،‌نوريه

مراسم جشن شب میلاد حضرت امام رضا(ع) سال 1390 هیئت رایت العباس(ع) با مداحی حاج محمود کریمی بصورت صوتی آماده دریافت می باشد.

دریافت فایلهای صوتی:

بخش اول - علی یاعلی رضا یارضا (سرود)

بخش دوم - در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است (شعرخوانی)

بخش سوم - نمی تونن بیرونم کنن از در میخونه (سرود)

بخش چهارم - در ولا فصل الخطاب نامه ی ایمان رضاست (مدیحه سرایی)

بخش پنجم - تا ملائک همه پر را حرکت می دادند (شعرخوانی)

بخش ششم - افتخارم دار و ندارم همه کس و کارم امام رضا (سرود)

بخش هفتم - افتاده ام به پای تو یا ثامن الحجج (سرود)

بخش هشتم - ذکر امیرالمومنین (ع)

بخش نهم - ذکر اباعبدالله (نغمه خوانی)

بخش دهم - سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست (مناجات)



دانلود مراسم جشن میلاد حضرت امام رضا(عليه السلام) سال 1390 حاج محمد رضا طاهري

قسمت اول    قسمت هفتم 

قسمت دوم  

قسمت سوم 

قسمت چهارم 

قسمت پنجم 

قسمت ششم 


دانلود مراسم شب میلاد امام رضا علیه السلام 1390  حاج مهدی سلحشور و حاج سید مهدی میرداماد

خودم دیدم یه زائری از تو آقا کربلا می خواد - سرود

من به کویت پناه آوردم ، عوض گل گناه آوردم - مدح امام رضا علیه السلام - سلحشور و میرداماد

روضه سیدالشهدا علیه السلام - سلحشور و میرداماد

گل افشان شد در طوس ، رخ شمس الشموس - سرود

اگه منو بخری چی میشه ، با نسیم سحری یک جمعه ، تا کربلا ببری چی میشه - سرود

گفتند که از غیر علی چشم بپوش ، هر جا نگرم علی بود غیری نیست - مدح حضرت ابوتراب علیه السلام


دانلود مراسم شام میلاد امام رضا علیه السلام 1390  حاج سید مهدی میرداماد

کبوتر دل هوای آسمان قم کرده ، دل منم امشب هوس سوهان قم کرده - سرود

همیشه قبل هر حرفی ، برایت شعر می خوانم - شعر خوانی

باز هم در به در شب شده ام ای نور سلام ، باز هم زائرتان نیستم از دور سلام - مدح

صدای نقاره خونه ، به یادم آقا میمونه ، کودک قلبم می خونه ، دبوونتم من دیوونه - سرود

علی عشقمه ، یارمه ، کارمه ، دار و ندارمه - ذکر حضرت امیر المومنین علی علیه السلام

 



كرامات قبله ي هفتم من

بسم الله ...

روز آخر ماه مبارك رمضان عجيب دلم دارد مي كوبد اين ماه نتوانستم بروم حرم پس مي خوانم و گريه ميكنم ...

این ماجرا رو بنده خودم  [محمد اصفهانی] بی واسطه از گوینده آن آقای« ا.آ » که از خادمین حرم حضرت رضا ع هستند در مشهد مقدس شنیدم  آقای « ا.آ » تعریف کردند :

 کشیک کفشداری داشتم ؛ نوبتِ من شب بود ؛ معمولا بین ما خادمین رسمه که اگه حاجتی یا مشکلی داشته باشیم غذای نوبت کشیکمون رو نذر حضرت رضا ع می کنیم و تقریبا بی استثنا مشکلمون حل میشه و حاجت روا میشیم مگر اینکه چیزی خارج از صلاح و خیر درخواست کنیم تازه همون هم بزودی حکمتش برامون روشن می شه و با این التفات ؛ راضی می شیم . . .  خلاصه ایشون اینطور ادامه دادند :

 اونشب گرسنه بودم . . . از مهمانسرای حضرت ؛ سهم شام ِ کفشداری ِ ما رو آوردن ؛ دوستانم شامشونو خوردن ولی من چون نذر داشتم با شکم گرسنه شامِ داغِ حاضر آماده رو گرفتم دستم و رفتم توی صحن تا بدم به یکی از زایرین که محتاج تر و مستحق تر باشه . . . معمولا هروقت غذا به دست و با لباس خدمت به صحن می رفتم همه میریختن اطرافم که یه تکه از اونو به عنوان تبرک با خودشون ببرن و همیشه غوغایی به پا می شد اما این دفعه هیچکس به طرف من نیومد ! نه ازدحامی نه درخواستی؛ یعنی چه؟ چرا ایندفعه اینجوریه؟چشمم افتاد به یه پیرزن خمیده قامت با یه چادر کهنه ؛ گفتم : خودشه ؛ باید شامو به او بدم و نذرمو ادا کنم اما تا اومدم اقدام کنم با بی اعتنایی از کنارم رد شد و من مثل آدمهای حیرون تا به خودم اومدم دیدم چند متر با من فاصله گرفته و پشت به من داره به راهش ادامه میده و من هم هیچ انگیزه ای ندارم که به طرفش برم!؟ این وضعیت عادی نیست . من بارها اینکارو انجام دادم امشب هیچ اقبال و استقبالی نیست ! تاحالا این وضعو ندیده بودم . دلم گرفت شایدم یه کمی بارونی شدم . . . یا امام رضا ! نکنه از دست من ناراحتین و اصلا دوست ندارین که به درگاهتون عرض حاجت کنم ؟ واینها هم علامتهاشن؟     احساس غربت ؛ محرومیت و تنهایی بدجوری داشت اذیتم می کرد و این فکر که ببینم چه کار کردم که حضرت از این خادم خودشون دلگیر شدن . . . .

توی همین احوال یکدفعه چشمم افتاد به مردی شیک پوش با کت و شلوار اطو کشیده و مرتب که دستِ بچة 9-10 ساله اش رو گرفته بود و داشت از حرم خارج می شد و به صحن میومد ؛ بچه هم لباس مرتبی به تن داشت و سفت و سخت دست بابا رو چسبیده بود . با دیدن اونها بطور عجیب و غریبی حالم دگرگون شد و مثل دفعه های قبل که نذر میکردم اون احساس گرمی و شوق رو به شدت در خودم حس کردم ؛ دیگه از اون غربت و بی اعتناییِ آزاردهنده اثری نبود . . . مثل آهن و آهنربا دارم به طرف این پدر و پسر کشیده می شم بدون اینکه بفهمم چرا؟   به طرفشون راه افتادم ولی اینکار هیچ منطقی نداره ؛ ایناکه مستحق نیستن ! احتمالا توی بهترین هتلهای مشهد اتاق دارن و یه شام مفصل هم انتظارشونو میکشه ؛ اونوقت من شام نذریِ حضرت رو بدم به اینها؟ نه اینها مستحق نیستند . یکدفعه با این افکار به خودم اومدم و دوباره سرِ جام میخکوب شدم . . . ولی انگار مقاومت بی فایدس! بی اختیار و خارج از هر محاسبه و منطقی دارم به طرفشون جذب می شم و دست خودم نیست . . .  بالاخره چند ثانیه بعد دلمو زدم به دریا و راه افتادم و در حالیکه ظرف یکبار مصرف شام روی دستهام بود با احترام بهشون تعارف کردم وگفتم : سلام !  این        شامِ حضرت رضا ع است و منهم از خادمین حرم هستم این مال شماست !!! حالا خودم هم نمیدونم چرا دارم این کارو انجام میدم . . .

مرد شیک پوش با تعجب و بُهت ؛ مدتی به ظرف شام خیره شد و یه دفعه خون دوید توی صورتش ؛ پسرش با خوشحالی گفت : بابا شام ! و پدر بی اختیار زد زیر گریه !! . . .   من مات و مبهوت با نگرانی پرسیدم : چی شده ؟ شما رو ناراحت کردم؟ پدر در حالیکه اشکهاشو از روی صورتش پاک می کرد گفت : خیر آقا ؛ ما از شما خیلی هم متشکریم ! گریه من به خاطر کرامتی است که هم اکنون از این امام بزرگوار دیدم . . .           و چون نمی تونست درست صحبت کنه  با سختی کلمات رو ادا کرد و دیگه گریه امانش نداد . . . چند لحظه به همین ترتیب گذشت ؛ وقتی آرومتر شد گفت : همین الان که توی حرم بودیم داشتیم ضریحو طواف میکردیم که ناگهان دیدم پسرم وسط آن شلوغی و ازدحام خم شد و چیزی از روی زمین برداشت و به دهن گذاشت و خورد . گفتم : چه کار کردی؟ این چی بود که خوردی؟ گفت : یه دونه نخودچی روی زمین افتاده بود برداشتم خوردم . من با عصبانیت دستشو کشیدم و گفتم : چرا اینکارو کردی؟ مگه تو نمی دونی که زمینِ اینجا زیر پای اینهمه زایر از شهرهای مختلف ؛ کثیف می شه و حتما اون نخودچی هم به پای اونا خورده و کثیف شده ؛ اونوقت تو اونو می ذاری توی دهنت و می خوری؟ حساب نمی کنی که هزارتا مرض می گیری؟  پسرم در حالیکه ترسیده بود بغض کرد و گفت : آخه پدر یه عالمه وقته که اینجا هستیم و من گرسنه ام ؛ شما هم که به هتل نمی رین تا شام بخوریم ؛ من خسته شدم . . .

با عصبانیت گفتم : گرسنه ای؟ به ایشان بگو گرسنه ای! . . . و اشاره کردم به ضریح حضرت رضا ع ؛ راستش خودم هم نفهمیدم که چرا در اون لحظه چنین حرفی زدم؟ و پسرم بلافاصله رو به ضریح گفت : ای امام رضا من گرسنه ام ! . . .  وقتی او با صدای بلند رو به ضریح اظهار گرسنگی کرد  از کار خودم خجالت کشیدم و در دلم از امام ع عذرخواهی کردم و از بقیه اعمالی که در حرم داشتم منصرف شدم تا با پسرم به هتل بریم و به او شام بدم . از حرم خارج شدیم که شما رو در صحن دیدم و این شامِ تعارفی حضرت رضا رو . . . حالا نمیدونم حال خودمو چطوری براتون توصیف کنم . ای کاش به پسرم می گفتم چیز دیگری از حضرت    بخواد ؛ و مجددا زد زیر گریه  . . .

آقای « ا.آ» ادامه داد : در حالیکه خودم هم گریه میکردم با خوشحالی شام رو به اون پسر دادم و از اینکه حضرت منو پذیرفتند احساس سرافرازی و سربلندی کردم و البته مشکل بنده نیز به سرعت گره گشایی شد ./

منبع:مجله رویش .

خيال كن كه غزالم ...



درد دل با قبله ی هفتم من

بسم الله ...

س ن (سردر نوشت) : بسيار خجالت زده ي دوستان هستم. اندازه اي وقت نداشتم تا محبت هايتان را جبران كنم در اولين فرصت حضورتان خواهم رسيد براي عرض ادب

مهمون از راه اومده شهر شده آماده

بازم امشب تو حرم غلغله و فرياده

دل گنبد داره از غصه و غم مي تركه

چون هزار تا دل غمگين تو خودش جا داده

قد گلدسته، وقاري داره امشب كه نگو

رو ضريح قامتش دست نياز باده

تشنگي مثل گدايي كه دروغي باشه

دم سقاخونه زير دست و پا افتاده

غم غربت اومده دخيل ببنده به دلم

به خيالش دل من پنجره ي فولاده!

حسن حسيني

 پ ن :  مردی نزد طبیبی رفت از دل پر غمش گفت . طبیب او را گفت : فلان سیرک برو دلقکی آن جاست آنقدر می خنداند که غمت را فراموش کنی . مرد لبخندی زد و گفت : من همان دلقکم!!!!

 پ ن : اشک را آهسته در لبخند پنهان می کنم / تا دلش غمگین نگردد هر کسی با من نشست...

 پ ن : در تكاپوي دلت ياد دل من هم باش / ياد دل من نه ! ياد خود كن كه در آن جا داري

پ ن : قسمت باشد جمعه و شنبه بازهم مهمانیم به جهت مسبب خیر بودن یکی از رفقا ؛ حرمی که حتی بعضی وقتها مشهدی ها هم قدرش را نمیدانند - رفقاي خوبم مطمئن باشيد به يادتان هستم و دعا گو و نايب الزياره ...

پ ن : ماه مبارك رمضان دارد ميرسد ، حاجتتان را به دست باد بسپاريد.تا حرم امام مهربان... امام رضا حاجت ميدهد ... يا امام رضا ما را به ماه مبارك رمضان برسان.

پ ن : حرف من ...حرف دلای بیکسه/یه امام رضا دارم واسم بسه/من همون کبوترم که جا نداشت/لونه ای حتی رو شاخه ها نداشت/هیچ نگاهی آب و دونم نمیداد/مثل هر غریبه آشنا نداشت/حالا اما عمریه رو گنبدام/بچه ی محله ی امام رضام

پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( عليه السلام ) بصورت مستقیم

بسم الله ...

شماره تلفن 05112003334 شماره مستقیم حرم امام رضا علیه السلام است که پس از تماس شما را به میکروفنهای نصب شده در داخل حرم مطهر متصل میکند. ضمنا شما میتوانید از طریق وبسایت http://www.razavi.tv به صورت شبانه روزی به دوربین های نصب شده در ضریح منوره، صحن جمهوری و صحن انقلاب متصل شوید.برای اتصال به این دوربینها باید از مرورگر اینترنت اکسپلورر استفاده نمایید

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

 پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی  برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .

 قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد ،  با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .

ادامه مطلب

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

 پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی  برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .

 قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد ،  با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .

 

 

زیارت نامه حضرت امام رضا علیه السلام در کنار ضریح مطهر: پس برو بنزد ضریح و قبله را در پشت خود بگیر و روبروى آنحضرت بایست و بگو:

اَاشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ ، مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّهُ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَاَنَّهُ سَیِّدُ ، الاَْنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ ، وَنَبِیِّكَ وَسَیِّدِ خَلْقِكَ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَیْرُكَ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤ مِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ عَبْدِكَ ، وَاَخى رَسُولِكَ الَّذِى انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِكَ وَجَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ ، خَلْقِكَ وَالدَّلیلَ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانَِ الدّینِ بِعَدْ لِكَ ، وَفَصْلَِ قَضاَّئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ وَالْمُهَیْمِنَِ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّكَ وَزَوْجَةِ ، وَلِیِّكَ وَاُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، الطُّهْرَةِ الطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّكِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسآءِ ، اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصاَّئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ ، صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَىْ نَبِیِّكَ وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ ،الْجَنَّةِ الْقاَّئِمَیْنِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلَیْنِ عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ ، وَدَیّانَىِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلَىْ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ ، عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلِ عَلى مَنْ ، بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ ، سَیِّدِ الْعابِدینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَخَلیفَتِكَ فى ، اَرْضِكَ باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَجْمَعینَ الصّادِقِ الْبآرِّ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِكَ الصّالِحِ وَلِسانِكَ فى ، خَلْقِكَ النّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ ، بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ الْقآئِمِ بِعَدْلِكَ ، وَالدّاعى اِلى دینِكَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى ، اِحْصآئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَوَلِیِّكَ ، الْقآئِمِ بِاَمْرِكَ وَالدّاعى اِلى سَبیلِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعامِلِ ، بِاَمْرِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَحُجَّتِكَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِیِّكَ وَشاهِدِكَ ، عَلى خَلْقِكَ الْمَخْصُوصِ بِكَرامَتِكَ الدّاعى اِلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ ، رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِكَ وَوَلِیِّكَ ، الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ صَلوةً تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ وَتَنْصُرُهُ ، بِها وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ بِحُبِّهِمْ ، وَاُوالى وَلِیَّهُمْ وَاُعادى عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنى بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ ، وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا والاْخِرَةِ وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ .

التماس دعا




برچسب ها: پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .، قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد، با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .، زیارت نامه حضرت امام رضا علیه السلام در کنار ضریح مطهر: پس برو بنزد ضریح و قبله را در پشت خود بگیر و روبروى آنحضرت بایست و بگو:، اَاشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ، مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّهُ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَاَنَّهُ سَیِّدُ، الاَْنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، وَنَبِیِّكَ وَسَیِّدِ خَلْقِكَ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَیْرُكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤ مِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ عَبْدِكَ، وَاَخى رَسُولِكَ الَّذِى انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِكَ وَجَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ، خَلْقِكَ وَالدَّلیلَ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانَِ الدّینِ بِعَدْ لِكَ، وَفَصْلَِ قَضاَّئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ وَالْمُهَیْمِنَِ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّكَ وَزَوْجَةِ، وَلِیِّكَ وَاُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، الطُّهْرَةِ الطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّكِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسآءِ، اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصاَّئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ، صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَىْ نَبِیِّكَ وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ، الْجَنَّةِ الْقاَّئِمَیْنِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلَیْنِ عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ، وَدَیّانَىِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلَىْ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ، عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلِ عَلى مَنْ، بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ، سَیِّدِ الْعابِدینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَخَلیفَتِكَ فى، اَرْضِكَ باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَجْمَعینَ الصّادِقِ الْبآرِّ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِكَ الصّالِحِ وَلِسانِكَ فى، خَلْقِكَ النّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ، بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ الْقآئِمِ بِعَدْلِكَ، وَالدّاعى اِلى دینِكَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى، اِحْصآئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَوَلِیِّكَ، الْقآئِمِ بِاَمْرِكَ وَالدّاعى اِلى سَبیلِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعامِلِ، بِاَمْرِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَحُجَّتِكَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِیِّكَ وَشاهِدِكَ، عَلى خَلْقِكَ الْمَخْصُوصِ بِكَرامَتِكَ الدّاعى اِلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ، رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِكَ وَوَلِیِّكَ، الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ صَلوةً تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ وَتَنْصُرُهُ، بِها وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ بِحُبِّهِمْ، وَاُوالى وَلِیَّهُمْ وَاُعادى عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنى بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا والاْخِرَةِ وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ .،

سفر پیاده به قطعه ای از بهشت

بسم الله ...
فضائل حضرت علي اكبر عليه السلام ( پيشنهاد مي كنم حتما مطالعه بفرماييد ) ( + )

دیروز حدود ساعت 6 عصر برا رفتن و پیوستن به جمع برو بچه های سفرپیاده به همراه دوستم راه افتاديم سمت مشهد. وقتی رسیدیم شب بود و بچه ها تقریبا رسیده بودند مشهد یه جایی به اسم رباط طرق که دقیقا قبل از عوارضی ، اول جاده ی قدیم به نیشابور قرار دارد . جمع شدن بچه ها دور من که بمان و نتوانستن و سوختن من و جواب منفی دادن من که مثل گرزی هی به سرم می امد از درون منو متلاشی میکرد . چاره ای نبود . نمی توانستم بمانم بااینکه میدانم رفقای من با ان پاهای زخمی و داغدیده و خسته شان امروز مهمان امام مهربان و رئوفمان هستند و با اینکه به خاطر پاداش و صله به این سفر نرفته اند ولی امروز روز جوان است و این ها هم یك عده جوان مگر میشود امام رضا امروز یک عیدی خاص به این کاروان ندهد ؟

حالا می فهمم توفیق نداشتن یعنی چه؟

بعد از مراسم جشنی که بر پا کردیم با دوستم رفتیم حرم براي زیارت . جای رفقا خیلی خالی ( هميشه دوستانم را خاص دعا مي كنم و براي دوستان جامعه ي مجازي هم نايب الزياره ايم و از قلم نمي افتند ) چقد با صفاست امام رضا . وقتی حرم نرفته ای با خودت می گویی بروم و هر چه درد دل دارم به امامم بگویم ولی وقتی میرسی به آن جا زمزمه ات می شود : گفته بودم غم دل با تو بگویم . غم به دل نمانده با دیدن تو ....

امام رضا علیه اسلام می فرماید : هر کس به زیارت من بیاید سه جا به او سر میزنم....

امیدوارم در این روز جوان این تذکره و این عیدی نصیب ما هم بشود کاش دوستان جای ما را در خیابان امام رضا خالی کنند و وقتی به ورودی حرم می رسند ذکری بگیرند که همیشه ورد لب همه مان است

آقاجان این کم ما و کرمت . آقاجان این دل ما و حرمت . این دست ما و دامن با کرمت

مثل ذره ها به دور و برتم       همه میشناسن که من نوکرتم

        

  

پ ن : ميلاد حضرت علي اكبر عليه السلام را خدمت امام زمان روحي فداه و دوستان خوبم تبريك عرض مي كنم

پ ن : ان شاءالله با شهادت به علي اكبر امام حسين عليه السلام ملحق بشويم و عاقبتمان به خير شود

زيارات : دل تنگم آواره ميشه بدون حسين . توي روياش پرزده تا آسمون حسين . شب جمعه كه ميشه دلم ميره حرم . ميشينه دل پايين پاي جوون حسين 

بازم ارباب دلم هواي كربلا رو داره . دلم شوق سفر به گنبد طلا رو داره .......

زيارات : بزرگی را گفتند : زندگی بر چند بخش است ؟ گفت بر دو بخش است : کودکی و پیری .. گفتند پس جوانی چه ؟ گفت : فدای حسین ( علیه السلام)

شفا يافته: آندره (رضا) سيمونيان

بسم الله ...

الان زنگ زدند به من

- ماموريت مي ري مشهد ..

- برا چه موقع ؟

- ظهر امروز ....

** اينم عيدي اين سه روز نوكري مون ... ممنونتم آقا من كه هميشه گفتم

كربلام صحن و سراته  علقمه ايوون طلاته

خاك پاي نوكراتم    گندم كبوترام

درياب من بي دست و پا رو   ارباب بيا بخر گدا رو ...

شفا يافته: آندره (رضا) سيمونيان
اهل ازبكستان، مقيم همدان
نوع بيماري:لال بودن
آندره- آندره، شنيد كه كسي او را به نام صدا مي كند.صدايي كه از جنس خاك نبود آبي بود،آسماني بود، آندره از خواب بيدار شد.
نگاهش بي تاب و هراسان به هر سو دويد، اما همه در خواب بودند.
جز خادم پيري كه كمي آن سو تر ايستاده بود و خيره نگاهش مي كرد. پيرمرد كه متوجه حالات آندره شده بود به سويش آمد و با لبخندي مهربان رو به روي او ايستاد. چي شده پسرم؟ آندره سكوت كرد، اما دلش هواي فرياد داشت. هواي گريه، دوست داشت خودش را در آغوش پيرمرد بياندازد و گريه كند. از ته دل فرياد برآورد، شيون كند، بغض كند، بغض بد جوري گلويش را گرفته بود، دلش مي خواست آن را بتركاند و عقده هايش را خالي كند.
پيرمرد رو به روي او نشست. دستي به شانه اش زد و دوباره پرسيد: چيزي شده؟ آندره وا مانده از خواب، خود را در آغوش پيرمرد انداخت، ديگر طاقت نياورد. هاي هاي گريه كرد، پيرمرد دستي به پشت آندره زد وگفت: گريه كن فرزندم، فرياد بزن، گريه عقده ها رو خالي مي كند، درد رو تسكين مي ده، گريه كن آندره همچنان مي گريست.
حالا ديگر همه بيدار شده بودند و با نگاههاي پر سووال، آندره را مي نگريستد، پيرمرد پرسيد چي شده؟ تعريف كن. آندره خودش را از آغوش پيرمرد كند، تكيه اش را به ديوار داد و نگاه خويش را به آسمان دوخت، آي آسمان با همه ستاره گان در نگاهش ريخت، دسته اي كبوتر از برابرش گذشتند و در پهنه اسمان گم شدند اندره نگاهش را بست و بي آن كه كه جواب پيرمرد را بدهد در دل گفت اي كاش هرگز بيدار نمي شدم.
صداي پيرمرد را شنيد، باز مي پرسيد چرا حرف نمي زني؟ بگو چي شده؟ خواب ديدي؟ تعريف كن! آنرده چشمانش را گشود و نگاهش را درنگاه مهربان پيرمرد دوخت و با ز بان اشاره به او فهماند كه حرف زدن نمي تواند پيرمرد غمگين از جابرخاست، سعي كرد بغض و اشكش را از آندره پنهان نمايد.
رو گرداند و پشت به او دور شد، آندره ديد كه شانه هاي پيرمرد مي لرزيد. آندره مسلمان نبود، اما پس از قطع اميد از همه جا به درگاه امام رضا(ع) آمده بود، بارها از خود پرسيده بود آيا امام (ع) با وجود آن همه دردمند و حاجتمند مسلمان، نظري هم به بنده خداي مسيحي خواهد داشت؟ بعد خود را نويد داده بود كه بي شك حاجتش روا خواهد شد.
پس با اميد به التجا نشسته بود. پدر چه شوق وشعفي داشت. مادردرپوست خود نمي گنجيد، پس از سالها دوري و فراق قرار بود به ايران برگردند وخويشاني كه شايد هيچ كدامشان را نديده بودند. ببينند آندره و خواهرش النا ايران را نديده بودند. شوق ديدار اين سرزمين را داشتند، آنها را هي شدند از مرز كه گذشتند ديگر سر از پا نمي شناختند، پدر مادر با شوق جاي جاي سرزمين ايران رابه فرزندان نشان مي داد و با ذوقي فراوان از خاطرات دورش تعريف مي كرد.
آنقدر غرق در شعف و شادماني بود كه اصلا متوجه تريلي سنگيني كه با سرعت از روبه رو مي آمد نشد و تابه خود آمد صداي فرياد جگر خراش زن و فرزندانش باصداي مهيب برخورد تريلي و اتومبيل او در آميخت.
پدر و مادر آندره در دم جان سپردند و آندره و النا به بيمارستان منتقل شدند. بعد از بهبودي، النا طاقت اين سوگ بزرگ را نياورد و عازم ازبكستان شد. اما آندره با همه اصرار خواهرش با او نرفت وتصميم گرفت درايران بماند.
آندره در اثر شدت تصادف قدرت تكلمش را از دست داده بود اوكه سرنوشت آندره را رقم مي زد پاي او را به منزل زن و مرد جواني كشاند كه پس از گذشتن سالها ازدواج هنوز صاحب فرزندي نشده بودند. پدر و مادر جديد آندره براي بهبودي او از هيچ تلاشي فرو گذار نكردند، اما تو گويي سرنوشت او اين چنين رقم خورده بود كه لال بماند.
آندره هر روز مشاهده مي كرد كه پدر ومادر خوانده اش بعد از راز و نياز به درگاه خداوند طلب شادي او را از خداي مي كردند. او هم با دل شكسته اش رو به خدا طلب شفا مي كرد.
سالها گذشت آندره بزرگتر شده بود و درمغازه ساعت سازي مشغول به كار گرديد و بر اثر دردي كه داشت گوشه گير و منزوي شده بود.
روزي پدر با چشماني اشكبار به سراغش آمد و گفت درسته كه همه دكترها جوابت كرده اند اما ما مسلمونا يك دكتر ديگر هم داريم كه هر وقت ازهمه جا نا اميد مي شيم مي ريم سراغش، اگر تو بخواي مي برمت پيش اين دكتر تا ازش شفا بگيري.
آندره نگاه پرتمنايش را به پدر دوخت، چهره پدر در برابر نگاه گريان اودرهم مغشوش وگم شد.
اين اولين باري بود كه آندره چنين مكاني را مي ديد.
هيچ شباهتي به كليساي كه او هر يكشنبه همراه پدرو مادر و خواهرش مي رفت نداشت.
حرم پر از جمعيت بود، همه دستها به دعا بلند بود. پرواز كبوتران بر بالاي گنبد طلايي امام، توجه آندره را سختبه خود جلب كرده بود.
پدر، آندره را تا كنار پنجرة فولاد همراهي كرد. بعد ريسماني برگردن او آويخت و آن سرطناب را به پنجره فولاد بست.
آندره متحير به پدر و حركات و اعمال او نگاه مي كرد و با خود مي گفت اين ديگر چه نوع دكتري است؟ پدر كه رفت، آندره خسته از راه طولاني بر زمين نشست و سر را تكيه ديوار داد و خواب رفت.
نوري سريع به سمتش آمد، سعي كرد نور را بگيرد، نتوانست، نور ناپديد شد، دوباره نوري آنجا مشاهده كرد كه به سويش مي آيد، از ميان نور صدايي شنيد، صدايي كه او را با نام مي خواند.
آندره! آندره! بي تاب از خواب بيدار شد، شب آمده بود با آسماني مهتابي، حرم در سكوتي روحاني غرق شده بود، خادم پيري كمي آن سوتر ايستاده بود و او را مي نگريست.
ساعت حرم چند بار نواخت، آندره دلش مي خواست باز هم بخوابد و آن نور را ببيند و آن صداي ملكوتي را بشنود، خانم پير به سمت او مي آمد. همان نور بود.
آبي- سبز-سفيد، نه نمي توانست تشخيص بدهد، نوري بود به همه رنگها، مرتب به سمت او مي آمد و باز دور مي شد، آندره مانده بود متحير، هر بار دستش را دراز مي كرد تا نور را بگيرد، اما نور از او مي گريخت.
ناگهان شنيد كه از ميان نور صدايي برخاست صدايي كه از جنس خاك نبود، آبي بود، آسماني بود، صدا او را به نام خواند.
آندره! آندره! خواست فرياد بزند، نتوانست، نور ناپديد شد، آندره دوباره از خواب بيدار شد، همان پيرمرد با تحير به صليب گردنش نگاه مي كرد، تو.....تو مسيحي هستي! آندره با سر پاسخ مثبت داد.
پيرمرد صليب را از گردن او گشود. با دستمالي عرق را از سرورويش پاك كرد و بعد سر او را روي زانويش گذاشت و گفت راحت بخواب آندره پلكهايش را روي هم گذاشت، خواب خيلي زود به سراغش آمد. باز نوري ديگر اين بار سبز سبز، به خوبي مي توانست تشخيص بدهد.
نور به سمتش آمد و از ميانه آن صدايي برخاست. نامت چيست؟ تكاني خورد.
متحير بود شنيده بود كه او را به نام صدا كرده بود.
پس دليل اين سوؤال چه بود؟ شگفت زده وامانده بود از پاسخ، از نور صدايي ديگر برخاست: نامت را بگو: آنقدر اشاره به زبانش كرد كه قادر به تكلم نيست.
از ميانه نور دستي روشن بيرون آمد. حالا بر زبان آندره كشيد و گفت؟ حالا بگو نامت چيست؟ آندره آرام آرام زبان گشود گفت: آن.....آند....آندر.... اما نتوانست نامش را كامل بگويد.
دوباره از ميان نور صدايي شنيد كه : بگو نامت را بگو، اندره دهان باز كرد وبا صداي موكد فرياد زد: اسم من رضاست، رضا....رضا همچون بلمي بر امواج دستها مي رفت، لباسش هزار پاره شده بود، هزار تكه براي تبرك.
نقاره خانه با شادي او همنوا شده بود و مي نواخت، چه معنوي و روحاني چه پر عظمت و جاودانه.

منبع : سايت آستان قدس رضوي

ادامه نوشته

تصویر گنید طلای حرم امام رضا علیه السلام

بسم الله ...

بدون شرح لذتی بود برای تقسیم آن در وب قرارش دادم

دانلود این تصویر با کیفیت بالا کلیک کنید

قبله ی هفتم من ، دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است

بسم الله ...

امروز صبح همكارم كه در مسابقات رضوي شركت كرده است از من خواست چند صدا را براي نمايشي كه مشغول تهيه ي آن است تهيه كنم از جمله مي خواست كه خودم چند كلمه اي كه براي صحبت هاي امام رضا و ديالوگ امام رضا عليه السلام است را صحبت كنم و هم چنين خواست كه سرود رضا رضاي بچه هاي اباده را برايش دانلود كنم . بعد از دانلود سرود را گوش مي كردم . باز هم حال و هواي گدايي در اين خانه را برا هميشه آرزو كردم .

انسان هميشه براي لقب هاي كوچك كننده احساس ناراحتي دارد . مثلا اگر بگويي فلاني در فلان جا نوكر است و خدمتگزار شايد براي خيلي ها سنگين باشد . اين مطلب كه چرا بر در اين خانه اين موضوع تفاوتي چشمگير دارد و براي اين لقب هم مردم سر و دست مي شكنند براي آن هايي كه اين طايفه ي كرم و ان خانواده را نمي شناسند جاي سوال زيادي است

اما برا ما ؟؟؟؟ چه كسي دوست ندارد خادم حرم امام رضا عليه السلام باشد . حتما شنيده ايد كه چه انسان هاي بزرگي چه از لحاظ موقعيت هاي معنوي و چه جايگاه هاي اجتماعي از مراجع تقلید و دكتر و مهندس و پروفسور و  ... آرزوي يك روز خادمي حرم آن امام رئوف را دارند. و چه مدتي است كه در صف هاي طولاني اسم نوشته اند تا شايد روزي بتوانند لباس خدمتگزاري اين حرم پاسبان ملائك را به تن كنند و شايد جارويي در اين حرم به دست بگيرند . چه كسي دوست ندارد جاي اباصلت باشد .

و من دلم خوش است كه نامم كبوتر حرم است

شايد حدود نه سالي است كه زمزمه دارم و يادم نرفته

منم كه بين طوطيان گرم ترانه ي توام   كبوتري شكسته پر در آشيانه ي توام
نیازمند گندمی در آستانه ی توام         بال زنان دور و بر نقاره خانه ی توام

تمام اين مطلبم از نوشته ي اي كه براي سرود پر خاطره و زيباي رضا رضاي بچه هاي اباده بود نشات گرفت

اين سرود را براي دانلود آماده كرده ام اميدوارم بعد از دانلود و شنيدن آن كه مطمئنا شما را مهمان امام رضا عليه السلام خواهد كرد از دعاي خيرتان ما را فراموش نفرماييد

ضمنا براي يادگاري اين بار كه به حرم رفتم براي همراهان خوب وب و دوستانم چند عكس تهيه كرده ام اميدوارم لذت ببريد   دانلود کنید  ( + )

يا علي ما را هم دعا ...

جايتان خالي بود حرم امام رضا شب جمعه ي گذشته....


 

 

 

 

 

 

درد دل با قبله ی هفتم


بسم الله ...

ميلاد اميرالمونين علي عليه السلام مبارك

س ن ( سر در نوشت ) : سخن گفتن درباره كسي كه به فرموده پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله اگر آب تمامي درياها مركب و درختان جنگلها قلم و جنيان حسابگر و انسانها نويسنده گردند ، نمي توانند فضائل او را بشمرند . به هيچ وجه در اين مختصر نمي گنجد جز آنكه به عنوان تبرك و تيمن حديثي راكه عامه و خاصه نقل كردند مي آوريم :
«من اراد ان ينظر الي نوح في عزمه،والي آدم في علمه،والي ابراهيم في حلمه،والي موسي في فطنته، والي عيسي في زهده فلينظر الي علي بن ابيطالب »

«هركه مي خواهد نوح را در عزمش ببيند،هركه مي خواهد آدم را در علمش ببيند،هر كه مي خواهد موسي را در زكاوتش ببيند،هر كه مي خواهد عيسي را در زهدش ببيند،پس به علي بن ابيطالب نظر كند. »
و اين جمله زيبا را براي آنان كه در اين ايام فرخنده دوست دارند بدانند چه جايگاه و منزلتي نزد خدا و ولي خدا دارند از اميرالمومنين عليه السلام نقل مي كنيم :
« من أراد منكم أن يعلم كيف منزلته عند الله فلينظر كيف منزلة الله منه عند الذنوب ، كذلك تكون منزلة عند الله تبارك و تعالي » .
« هر يك از شما كه مي خواهد بداند چه جايگاهي نزد خدا دارد ،پس بايد بنگرد و ببيند كه جايگاه و منزلت خداوند در نزد او هنگام گناهان چگونه است ؟ همان ، منزلت او نزد خداست.»

  نوشتاري ناقص در مقام اميرالمونين ( + ) ( + ) ( + )



هی نگویید التماس دعا!

من خودم کوله باری از دردم

میروم پیش ضامن آهو

تا مگر رو سفید بر گردم



السلام علیک یا باران

السلام علیک یا خورشید

آمدم تا به گرمی لطفت

قوتی گیرد این دل سردم



آه ای آشنای پروازِ

بال هر چه کبوتر عاشق

در هوای زیارتت مولا

مدتی میشود که شبگردم!



هی کبوتر خریدم و آقا

نامه ام را به بالها بستم

به : شما که بهار آیینی

از : منی که تکیده و زردم



خوش به حال تمام آنها که

زائرت می شوند آقا جان!

من که بین تمام زائرهات

روسیاهم،سیاه،بد کردم



تو ولی ضامن غریبانی

ضامن آهویی که مشهور است

خواب دیدم شبی کبوتر وار

در حریم تو پر در آوردم



گر چه بستم دخیل قلبم را

بر ضریح مبارکت مولا!

نه!شفا از شما نمی خواهم

آرزومند جرعه ای دردم!



السلام علیک یا باران

السلام علیک یا خورشید

نذربال کبوترت این بار

گریه های شبانه آوردم!

آزاده رستمی ـ خراسان رضوی

پ ن : " آغوش تو " * " نیاز " با صدای رضا صادقی
پ ن : ملاصدرا میگه: خاطره رو باید تو لحظه نوشت چون هر بار که به یادش میاریم ناخودآگاه دستی به تغییرش میبریم
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان می کنم ببخش.شهیدچمران

اتصال به قبله ي هفتم

بسم الله ...

س ن : نظر سنجي وبلاگ را یادتان نرود ، نذر گل نرگس است . رونق نظر سنجي وبلاگ باشيد ...

ميلاد جواد الائمه عليه السلام مبارك
ميلاد اميرالمونين عليه السلام مبارك
وفات شهادت گونه حضرت زينب سلام الله عليها تسليت


چه خوش بود ايامي كه چون خسي در ميان بهشت تو جايي داشتم همان روزهاي اعتكاف سه سال پيش حرم را مي گويم  . حال كه به دل تنگي هايم رجوع مي كنم مي بينم نه قدر تو را دانستم و نه تو را شناخته ام .
حال كه مانند ستاره اي كم سو كه فرسنگ هاي فاصله از ماه ، او را كم رمق و كم سو كرده به خودم مي نگرم مي فهمم خسران ان الانسان را...
مگر از رنگ زرد و طلايي گنبدت بالاتر هم داريم؟
هماني كه خورشيد هنگام طلوع رنگش در مقابل زردي گنبدت با شرمساري از هم مي پاشد و به هنگام غروب از شدت غصه هاي دل تفديده اش و شرمساري پرتو افشانی مقابل رنگ گنبدت به مدت يك روز ، چشمانش به سرخي مي گرايد
آري هماني رنگ زردی كه مرا سبز كرد . سبزِ سبز
حال دلم را كه نگاه مي كنم ميبينم ملال زياد دارد ولي ملال دوري از شما رنگ و رويش را مانند برگي كه روز هاي آخر عمرش را به همراه شاخه درخت طي مي كند ؛ کرده است .
همانند تشنه اي كنار چشمه ای گوارا ، که از آب محروم شده
ترك هاي عميق بيابان قلبم حكايت فراق از آب حياتم را مي دهد
لرزش دستانم حكايت جدا افتادن از آرامش هميشگي ام
اي آب مراد خضر - اي دم عيسي - اي كشتي نوح
مرا درياب
مرا آهويي به حساب آر...

...
پ ن :
مرداب، بوسه بر لبهای نیلوفر می زند چرا که می داند نیلوفر، تنها شریک بی کسی اوست و با تمامی زیبایی هایش، هر لحظه قصه ی عشق را در گوش مرداب، زمزمه می کند و مرداب اگر هنوز زنده است، امیدش به نیلوفر است
پ ن :
فکر نمی کنم کسی دورتر از من، در این نزدیکی ها باشد...

پ ن : مچاله کن, بشکن , بند بزن , خط بزن خلاصه راحت باش ارث پدرت نیست دل تنهای من است بیا برای یکبار هم که شده دست به خلاف بزنیم..... من اندوه تو را می دزدم!

پ ن : " فاصله " با صدای محمد اصفهانی

پ ن : " زخم زمستون " با صدای افتخاری

پ ن :  چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/چه نکوتر آنکه مرغی زقفس پریده باشد/پر و بال ماشکستند و در قفس گشودند/چه رهاچه بسته مرغی که پرش بریده باشند

من ،‌ شهدا و قبله هفتم من

بسم الله ...

س ن : رونق نظر سنجي وبلاگ باشيد ...

از ديروز كه قصد و نيت كردم درباره ي شهدا و امام رضا عليه السلام مطلب بنويسم دائم به مطالبي بر ميخورم كه مرا ياد مشهد و امام رضا عليه اسلام مي اندازد كه در آن ها شهدا دخيل و تاثير گزارند . همه ي خوبي ها هميشه به هم متصل اند

اين روز ها مشغول خواندن دا بودم كه امروز تمام مي شود . در يكي از فصل هاي پاياني خانم حسيني از رفتن شان به شاه چراغ تعريف كرده بود كه دل ناخودآگاه با نوع تعريف باصفاي ايشان آن قدر آرام ميشود كه حتي كنار شاه چراغ هم دلش امام رضايي مي شود .

چند روزي است قسمتي از محل كارمان را دارند نو سازي مي كنند كه باالتبع آن وسايلي از گوشه كنار پيدا مي شوند . در بين اين وسايل دو جلد كتاب كه مربوط به سرداران شهيد بودند ناخود آگاه مرا به طرف خودشان كشاندند . اولين كتاب در مورد شهيد برونسي بود . با كمي ورق زدن مطلبي برايم خود نمايي كرد كه از توسل ايشان به شاه غريب خراسان نوشته بود . بگذاريد عينا برايتان به نقل از كتاب بنويسم تلنگري است به همه ي ما اين راه و روش :

(( زير لب چيزي را زمزمه كرد و رفت طرف وضوخانه .

- من هميشه به همه مي گفتم موقع گرفتاري به خدا توكل كنيد، به فاطمه ي زهرا متوسل شويد حالا خودم دو ساعت است به در خانه ي اين و آن مي روم ...

احساس شرمندگي كرد  . بعد از سخنراني ، آقا سيد علي دعا كرد كه خدا يا همه ي مريض ها را شفا بده .  آميني از ته دلش گفت و دوباره ياد همسرش افتاد . نمي دانست چه بر سر همسرش  آمده . خودش را رساند به موتور گازي اش . آن را آورد حاشيه ي خيابان . چشمش افتاد به گنبد و گلدسته ي حضرت ، دستش را گذاشت روي سينه .

السلام عليك يا غريب الغربا  . آقا ما در اين شهر غريبيم . ترا به مادرت فاطمه زهرا رحم كن .

گنبد و گلدسته در پس پرده هاي اشك و در فضاي تصويري ناصاف و تار مقابل چشمانش محو شد . موتورش را سوار شد و راه افتاد ....  ))

 و همچنين در يكي از صفحه هاي آخر " دا " در روايت خانم حسيني نوشته شده است كه ايشان به مشهد و حرم امام رضا مي روند  و اين موضوع ها ناخود آگاه هر دل عاشقي را از سينه مي كَنَد و با نويسنده متن ها همراه مي كند و من هم ميدانم خواندن اين نوشه ها چه دل هايي را به تلاطم نياورده و چه چشم هايي را در پس پرده هاي اشك پنهان نكرده و شوق ديدن امام رئوف را در دل هايشان دوباره زنده نكرده .

ياد خاطراتي مي افتم كه كه مي گفتند آن موقع ها رزمنده هاي خراساني و مخصوصا مشهدي را از حرم امام رضا به جبهه ها براي دفاع مقدس اعزام مي كرده اند

امروز حرفي ندارم. ميدانم كه همه ي خوبي ها هميشه به هم متصل اند . همه ي خوب ها هم . شهدا در كنار ولي نعمتشان رزق مي خورند و متنعم مي شوند . 

رفقا در هر حاجت كوچك و بزرگمان به امام رضا عليه اسلام توسل كنيم . آقا آن قدر مهربان است كه نميتوانيم تصورش را بكنيم  و شك نكنيم كه آقا نگاهمان مي كند .

هر كسي هر طور كه هست بسم الله ... به خودمان و كارنامه ي سياهمان نگاه نكنيم ، به اين خانواده و جود و كرمشان نگاه كنيم ... شنيدم سجيتكم الكرم امام رضا  .. شما رو رها كنم كجا برم امام رضا

و دعاي اين روز هاي من اين است

اللهم الحقني باالشهدا و الصالحين ( دعايي كه شهداي غواص لشكر ياسين در قنوتشان مي خواندند .)

زيارات : حسين ضربان قلب مني خدا ميدونه ...

پ ن ۱ : من مي خوام زيبا بميرم

مثل عاشقا بميرم

كربلا نشد الهي حرم رضا بميرم

مطمئن هستم همين الان تمام عاشقان امام رئوف رويشان را به سمت مشهد مي كنند و زمزمه مي كنند :  السلام عليك يا امام رئوف . السلام عليك يا علي بن موسي الرضا

پ ن ۲ : من تو را از دست نداده ام .

من خودم را از دست داده ام

من بي " تو " = 0  .  مي بيني من بي سواد چقدر رياضي ام قوي است

وقتي لابلاي ورق هاي وبم مي چرخم ....

نميشود كه همه چيز را نوشت ...

فقط امروز دوباره مُردم و اين مُردن ها تكرار مكررات من است . هر روز زخم و بعضي روز ها مردني ست كه تو نمي فهمي . نه كه نخواهي . نميتواني بفهمي  ...

پ ن ۳ : این وبلاگ را هیچ وقت یادتان نرود ==>  دلبریان؛ راویت های فابریک جنگ

شهدا و قبله هفتم من

بسم الله ...

داشتم در آرشیو وبلاگم چرخي می خوردم این مطلبم را دیدم ، خالی از لطف نیست اگر یک بار دیگر ببینمش ، چه خوب بود آن روز ها که دغدغه هایم اسیرم نکرده بود ...

س ن ( سر در نوشت ) : اوقات خوش آن بود كه با دوست به سر رفت, باقى همه بي حاصلى و بى خبرى بود...

س ن ( سر در نوشت ) :از قسمت موضوعات میتوانید پخش مستقیم حرم را ببینید

۰۵۱۱۲۰۰۳۳۳۴س ن ( سر در نوشت ) :    شماره تماس مستقیم با روضه ی منوره ی علی بن موسی الرضا علیه السلام

بوی اسفند همه جا پیچیده بود ... وقتي به سمت حرم  مي آمد ،

از دستفروش كمي گندم خريد. كناري در صحن سقاخانه ايستاده بود و چشمهايش خيسِ خيس  . كبوتر ها انگار چيزي فهميده بودند گرسنه ي گندمهاي او بودند و گندمهاي دستش انگار تمامي نداشت.  از كنار پنجره فولاد صداهايي مي آمد ... صداي آشناي نقاره خانه بلند شد . كسي حاجتش را براي كس ديگري خواسته بود ... و در عوضش امام مهربان خریدار او بود

بوی اسفند همه جا پیچیده بود ... مردم شهیدی را تشییع می کردند...

(ر-غ )لحظه های آغازین سحر جمعه ۲۳ مهر۱۳۸۹

 

خواهش نوشت : اگر حالی دست داد ما را هم دعا...

پ ن1 : به ياد جانباز شهيد محمدياني*

پ ن2 :نظر سنجی یادتون نره

گنبد و گلدسته حرم رضوی از نمای بالا داستانک شفا . حرم امام رضا علیه السلام  گنبد امام رضا علیه السلام عکس حرم    عکس حرم امام رضا علیه السلام  داستان شفا   شهید  جانباز  گلدسته ی حرم  عکس گلدسته حرم امام رضا علیه السلام  کبوتر حرم  عکس زیبای حرم

*شهید محمدیانی جانباز سرافراز سبزواری بعد از تشرف به حرم امام رضا علیه السلام ایشان را می بینند که می خواهند شفایشان را بدهند، ولی این شهید عزیز شفایش را به جوانی که در نزدیک پنجره فولاد بوده است تقدیم میکند و آن جوان شفا می گیرند . بعد از شهادت ایشان این مطلب نقل شده است...

قبله هفتمِ من

بسم الله ...

چند وقتي بود كه شديدا نياز به يك تجديد قوا و تمدد اعصاب را حس مي كردم . اين احساس بعد از انتخاب نشدنم براي اعتكاف مسجد گوهرشاد بيشتر نمود پيدا كرده است . تمام نيرو و به اصطلاح ورزشكاران ، دوپينگ روحي ام را در زيارت صاحب همه ي زندگيم امام رضا عليه السلام مي دانم . امروز كه به وب سر زدم و نظرات را كنترل كردم نظر ثبت شده اي تمام توجه ام را جلب كرد و روحم را به تلاطم انداخت باز هم نام قشنگ مهربانترين ارباب را بر وبلاگم ديدم. امامِ رئوفم! گويا هميشه بايد به ياد داشته باشم كه " هر گاه دلت تنگ شد براي امامت متوجه باش قبل از تو او دلش براي تو تنگ شده " نظر را خواندم و با جان و دل شركت كردم

نظر اين بود  :

هوالحق
با سلام
جشنواره ملي وبلاگ نويسي « قبله هفتم » با محوريت امام علي ابن موسي الرضا (ع).

جهت شركت و ثبت نام در اين جشنواره بزرگ ملي به سايت رسمي مؤسسه فرهنگي ثقلين شهرستان بندرگز مراجعه نماييد.

اميدواريم شما يكي از برندگان ويژه اين جشنواره باشيد.

لطفا در صورت ثبت نام و شركت در جشنواره ملي قبله هفتم ، كد زير را در وبلاگ خود قرار دهيد.

جشنواره ملي وبلاگ نويسي قبله هفتم

لينك مستقيم ثبت نام در جشنواره :
http://seghlain.ir/register/

آدرس وبلاگ جشنواره :
http://qeble7.blogfa.com/

دبيرخانه جشنواره www.seghlain.ir

هميشه خوشحال و شاكرِ اين واقعيت و لطف هستم كه همسايه امام مهربانم هستم و تنها فاصله مكانيِ  كوتاهي بين من و امامم هست كه براحتي اين فاصله جبران ميشود . بارها از ميان صحبت ها و درد دل هاي كساني كه در مسافرت هايم به نقاط مختلف ايران عزيز مي شنيدم كه خوش به حالتان كه به امام رضا عليه السلام نزديك هستيد ، بار ها پيش آمده كه در شهر هاي دور از خراسان اگر صحبتي پيش مي آمد و مي فهميدند همسايه امام رئوفم ، اشك را در چشمانشان و بغض را در گلويشان احساس مي كردم و حالت شكر به خودم مي گرفتم . اميدوارم بتوانم شكر اين نعمت را هم به جا بياورم و از نزديك بودن فاصله ام به مشهد امام رضا عليه السلام نهايت بهره را ببرم

چند روز پيش براي مراسم رحلت امام خميني (رحمه الله عليه) تماس گرفتند . برنامه را قبول نكردم چون دائم ذهنم و روحم درگير بود با خودم ميگفتم يكي دو رورز تعطيلي نميخواهي بروي حَج و برگردي ؟( اغنيا مكه روند و فقرا سوي تو آيند ...) مگر كسي كه تشنه است ، به دنبال آب گوارا نمي رود و آن را به جانش هديه نمي كند؟ پس بايد از دلتنگي بيرون بيايم... به شرط طلب نمودن امام رئوفمان دعا گوي دوستان خواهم بود.

از اين به بعد مطمئنا نوشته ها و درونياتي به نوشته هايم كه هميشه احساس كمبودش را مي كردم با اين اتفاق مبارك در مورد مولاي مهربانم اضافه خواهم كرد . برگزيده شدن و نشدن در اين جشنواره را ملاك قرار نمي دهم . تلاشم را مي كنم برگزيده شوم ولي اين اتفاق و نوشته ها از اين به بعد ملموس تر در وبلاگم ادامه خواهد داشت

به اميدي كه مقبول درگاهش قرار بگيرد...متن را براي نمايش در آينده تنظيم كردم  . ان شاءالله هنگامي كه شما اين متن را مطالعه مي كنيد بنده نايب الزياره ي شما و زائر امام رضا عليه السلام هستم ....

آمدم اي شاه پناهم بده ... با صداي استاد كريم خاني ===> دانلود

يا علي

دانلود مداحي شب بیست و نهم صفر 1389 حسینیه آیت الله شاهرودی حاج محمود كريمي

بسم الله ...

دانلود مداحي شب بیست و نهم صفر 1389 حسینیه آیت الله شاهرودی حاج محمود كريمي

جلسه عزاداری شب بیست و نهم صفر 1389 حسینیه حضرت آیت الله شاهرودی با مداحی حاج محمود کریمی و کربلایی محمد صمیمی بصورت صوتی آماده دریافت می باشد.

دریافت فایلهای صوتی:

بخش اول - خسته شدم بریده ام آقا شتاب کن (غزل امام زمان)

بخش دوم - روضه امام رضا (ع)

بخش سوم - شبهای جمعه فاطمه آید به دشت کربلا (دم)

بخش چهارم - یاعلی بن موسی الرضا ما همه بنده تو مولایی (زمینه )

بخش پنجم - آخرین پاره ی سرخ جگرم را سوزاند (واحد)

بخش ششم - کاش بودم شعله تا شمع مزارت می شدم (واحد)

بخش هفتم - کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا (شعرخوانی)

بخش هشتم - غیر شور تو نیست در سر من (مناجات)

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام 1388 - حرم مطهر امام رضا علیه السلام سید مهدی میرداماد

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام 1388 - حرم مطهر امام رضا علیه السلام سید مهدی میرداماد

مراسم شب شهادت امام رضا علیه السلام 1388 - حرم مطهر امام رضا علیه السلام

مراسم عزاداری شب شهادت امام رضا علیه السلام 1388 حرم مطهر ثامن الحجج با مداحی حاج سید مهدی میرداماد به صورت صوتی آماده دریافت می باشد

دانلود مداحی شب بیست و چهارم صفر 1389 کریمی

دانلود مداحی شب بیست و چهارم صفر 1389 کریمی

جلسه عزاداری شب بیست و چهارم صفر سال 1389 هیئت رایت العباس(ع) با مداحی حاج محمدرضا طاهری و حاج محمود کریمی بصورت صوتی آماده دریافت می باشد.

دریافت فایلهای صوتی:

بخش اول - آیا برای خاطر او کار کردیم (غزل امام زمان)

بخش دوم - روضه امام رضا (ع)

بخش سوم - روضه امام رضا (ع)

بخش چهارم - یا سلطان سلطان دلهایی (زمینه)

بخش پنجم - ناله ی شعله ورم شعله زده پرها را (واحد)

بخش ششم - گر نگاهی به ما کند زهرا (مناجات)

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام  کريمی ،طاهري ، ميرداماد

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام  کريمی

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام  طاهري

دانلود مداحی شهادت امام رضا علیه السلام  ميرداماد

امام علی بن موسی الرّضا (علیه السلام)

1. حاج محمود کریمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 به زهر جفا پاره شد جگر من نازنین پسر من 1.058 0:04:29
2 در غربت تک و تنها برس به دادم،امید دل تنگم بیا جوادم 2,580 0:11:16
3 به گنبدت نگاه می کرد، قطره اشکی می چکید... 1,120 0:04:54
4 قدم از داغ بی کسی کمان شده ، کمان شده 1,410 0:08:14
5 رضا غریب الغرباء،رضا معین الضّعفاء 878 0:03:44
6 هر کی یه گوشه به عشقت می خوونه 148 0:01:58

2. حاج محمد طاهری

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 کنج حجره تنها (جدید) 1,944 0:05:23
2 شد غریب الغرباء،غرق در شور و نوا 1,890 0:08:16
3 گوشه ی حجره،خسته افتادم 2,380 0:13:53
4 ای جوادم برس به دادم، به خاک حجره زپا فتادم 3,140 0:13:42

3. حاج سعید حدادیان

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 دلم می خواد هرچی دارم ، نذر امام رضا کنم 2,560 0:11:10

4. حمید علیمی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 تویی تو صاحب کرم، منم گدای بی حرم 1,390 0:08:07

5. ملا باسم

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 اگصد یالزائر للرضا 504 0:04:15

6. حاج عبدالرضا هلالی

ردیف

موضوع

اجرا

حجم
(KB)

زمان
1 شدم بیمار و خسته از فراقت ای برادر 595 0:04:01

 

 

مهدی مختاری (بی کس و یار و غریب)                                             دانلود

مهدی مختاری(با اجازه آقام امام رضا)                                              دانلود

مهدی مختاری(آرزومه ابالفضل یه بار آقا به این عبدت بخندی)               دانلود

مهدی مختاری(نمی ره از خیال ما شبای بین الحرمین)                       دانلود

مهدی مختاری(غریبی درد بی درمونه)امام حسن                                  دانلود

عبدالرضا هلالی(امشب از اون شباییه که بی حسین دق می کنم)       دانلود

عبدالرضا هلالی(ما که روز و شب بسوزیم و گدازیم)                            دانلود

عبدالرضا هلالی(می میرم یه روز میگم شهادتین)                              دانلود

عبدالرضا هلالی(پاشدم بیام مدینه...)امام حسن                                             دانلود

عبدالرضا هلالی(امشب کبوتر دل مسافر مدینه است)تصویری              دانلود

حمید علیمی(حسن غریب مادر)تصویری                                          دانلود

حمید علیمی(ماه صفر...)تصویری                                                    دانلود

محمود کریمی(شهادت امام رضا)تصویری                                          دانلود

مهدی مختاری(شهادت امام رضا)تصویری                                          دانلود

روح الله بهمنی(شهادت امام رضا)تصویری                                          دانلود

حاج سعید حدادیان(شهادت امام رضا)                                              دانلود

حاج محمد طاهری(شهادت امام رضا)                                               دانلود

حاج حسن خلج(رد خون دست ساقی)                                            

http://hoseinie.persiangig.com/audio/khalaj.%28hoseinie.myblog.ir%29.mp3

داستانهای واقعی شهدا  میلاد امام هادی علیه السّلام

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

میلاد امام هادی علیه السّلام مبارک

 

عاشورائيان
گفت : مادر جان مي روم جبهه تا شهيد شوم.
گفتم پسرم اين جور صحبت نكن
گفت : وقتي جنازه ام را آوردند مي بيني كه نه سر دارم و نه دست...
وقتي شهيد شد و پيكر مطهرش را آوردند.دستش قطع شده بود و سرش را هم پيدا نكرده بودند...
.....................................
حالا
روضه هاي محرم را خوب تر مي فهمم...

 راوي : مادر شهيد حسن علي ابوچناري(سبزوار)

عکس موبایل   عکس زیبا    شهدا   جبهه  چفیه   آوینی   همت   رزمندگان    یادمانها     مناطق عملیاتی    تصاویر گیف   تصویر گیف    گیف    عکس امام     والپیپر جنگ   شهید   روایت همراه    وبلاگ شفاعت   مرا بسپار در یادت    روح اله غیاثی    چفیه   شقایق    خاطرات    www.shefaat.blogfa.comشهید گمنام   شهید چمران   سجاده   تسبیح   شهدا

*************
غرق در عشق:
يكي دو ماه قبل از آن كه شهيد بشود آمده بود تهران . يك شب كه رفته بوديم نماز جماعت ، تو قنوت ركعت دوم قنوت امام جماعت تمام شد ولي هنوز حسن در حال قنوت بود .انگار يادش رفته بود كه دارد نماز جماعت مي خواند . نماز جماعت تمام شد ولي او هنوز در حال خودش بود .
غرق نماز شده بود .گويي كه با كسي حرف مي زند ! نميدانم چطور بگويم...
.......................................
حالا من
جامانده ام راستي كسي هست بگويد چگونه بايد آن طور نماز بخوانم ...غرق در عشق؟؟؟...

منبع : كتاب چشم بيدار حماسه(خاطرات شهید حسن باقری) 

عکس موبایل   عکس زیبا    شهدا   جبهه  چفیه   آوینی   همت   رزمندگان    یادمانها     مناطق عملیاتی    تصاویر گیف   تصویر گیف    گیف    عکس امام     والپیپر جنگ   شهید   روایت همراه    وبلاگ شفاعت   مرا بسپار در یادت    روح اله غیاثی    چفیه   شقایق    خاطرات    www.shefaat.blogfa.com

پ ن : نایب الزیاره بودم رفقای عزیزم  وقتی خادم میگفت مشرف بشین یاد قضیه ی تشرف افتادم... مياين زيارت؟(ادامه مطلب)

ادامه نوشته

شعر زيباي آهو - ضامن آهو   - امام رضا عليه السلام - احاديث امام رضا عليه السلام

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

۰۵۱۱۲۰۰۳۳۳۴  تماس مستقیم با روضه ی منوره ی علی بن موسی الرضا علیه السلام

ضمنا از قسمت موضوعات میتونین پخش مستقیم حرم رو ببینین  یادتون نره ما را هم دعا... 

آهو از کجا فهمید باید از تو یاری خواست        در پناه تو باید سایه ای بهاری خواست

آهو از کجا فهمید با تو میشود آرام                با نگاه پر مهرت پیش پای تو شد رام

تو به مهربان بودن ، شهره در زمين بودي       مهربان فراوان بود ، مهربان ترين بودي

مي دهي نجات از مرگ ،آهوي فراري را          مي كني جدا از او ترس و بي قراري را

************* 
مهمون از راه اومده شهر شده آماده
بازم امشب تو حرم غلغله و فرياده
دل گنبد داره از غصه و غم مي تركه
چون هزار تا دل غمگين تو خودش جا داده
قد گلدسته، وقاري داره امشب كه نگو
رو ضريح قامتش دست نياز باده
تشنگي مثل گدايي كه دروغي باشه
دم سقاخونه زير دست و پا افتاده
غم غربت اومده دخيل ببنده به دلم
به خيالش دل من پنجره ي فولاده!

حسن حسيني

احاديث امام رضا عليه السلام

پ ن ۱- قالَ الرضا ( عَلَيه السَّلام ) :
" رَحِمَ اللهُ عَبْداً أحْيى أمْرَنا، قيلَ: كَيْفَ يُحْيى أمْرَكُمْ؟ وَ قالَ (عليه السلام) : يَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَيُعَلِّمُها النّاسَ "
حضرت رضا ( عليه السلام ) فرمودند :
« رحمت خدا بر كسى باد كه أمر ما را زنده نمايد، سؤال شد: چگونه؟ حضرت پاسخ داد: علوم ما را فرا گيرد و به ديگران بياموزد. " »

پ ن ۲-  حواستون هست دارين براي چي و براي چه هدفي وب نويسي ميكنين اين حديث بالايي امام رضا رو زياد دقت كنين

پ ن ۳- هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید*اینجا بهشت شهر خدا،‏شهر مشهد است

پ ن ۴ - قالَ الرضا ( عَلَيه السَّلام ) :لا یستَکمِلُ عَبدٌ حقیقةَ الایمانِ حَتَّى تَکونَ فیهِ خِصالُ ثَلاثٍ:
اَلتَّفقُّهُ فِى الدّینِ وَحُسنُ التَّقدیرِ فِى المَعیشَةِ ، وَالصَّبرُ عَلَى الرَّزایا.
هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را کامل نمى ‏کند مگر این که در او سه خصلت
باشد: دین‏ شناسى ، تدبر نیــکو در زندگى ، و شکیـبایى در مصیبت‏ها و بلاها.

پ ن ۵ -اين شعر شايد حدود  ۹سالي باشه كه ورد زبونمه كاش همه بودند و براشون ميخوندم
اميدوارم ما رو هم يه مثل آهو پناه بده كاش ما هم مثل آهو فهم داشته باشيم و در خونه ي اقا بريم...

تو ادامه ي مطلب با احاديث و عكسهاي نابي از حرم ميهمانتون ميكنم به ضيافت امام رضا عليه السلام...

ادامه نوشته

داستانک شفا . حرم امام رضا علیه السلام

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

۰۵۱۱۲۰۰۳۳۳۴  تماس مستقیم با روضه ی منوره ی علی بن موسی الرضا علیه السلام

ضمنا از قسمت موضوعات میتونین پخش مستقیم حرم رو ببینین  یادتون نره ما را هم دعا... 

بوی اسفند همه جا پیچیده بود ... وقتي داشت مي آمد حرم ، از دستفروش كمي گندم خريد. كناري در صحن سقاخانه ايستاده بود و چشمهايش خيسِ خيس  . كبوتر ها انگار چيزي فهميده بودند گرسنه ي گندمهاي او بودند و گندمهاي دستش انگار تمامي نداشت.  از كنار پنجره فولاد صداهايي مي آمد ... صداي آشناي نقاره خانه بلند شد . كسي حاجتش را براي كس ديگري خواسته بود ...و در عوضش آقا او را خريد

بوی اسفند همه جا پیچیده بود ... مردم شهیدی را تشییع می کردند

روح اله غیاثی لحظه های آغازین سحر جمعه ۲۳ مهر۱۳۸۹

خواهش : اگر حالی دست داد ما را هم دعا...

پ ن۱ : به ياد شهيد محمدياني

پ ن۲ : شاید این جمعه بیاید شاید...

پ ن۳ :نظر سنجی یادتون نره

گنبد و گلدسته حرم رضوی از نمای بالا داستانک شفا . حرم امام رضا علیه السلام  گنبد امام رضا علیه السلام عکس حرم    عکس حرم امام رضا علیه السلام  داستان شفا   شهید  جانباز  گلدسته ی حرم  عکس گلدسته حرم امام رضا علیه السلام  کبوتر حرم  عکس زیبای حرم

بر چسب ها : داستانک شفا . حرم امام رضا علیه السلام  گنبد امام رضا علیه السلام عکس حرم    عکس حرم امام رضا علیه السلام  داستان شفا   شهید  جانباز  گلدسته ی حرم  عکس گلدسته حرم امام رضا علیه السلام  کبوتر حرم  عکس زیبای حرم

دانلود مولودی امام رضا(علیه السلام) مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

دانلود مولودی میلاد (ولادت ) امام رضا علیه السلام قسمت (۱)  در ادامه مطلب

دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) قسمت  (۲)

دانلودمدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام) قسمت  (۳)

دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۴)

دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۵)

دانلود مولودی مداحی  شام میلاد امام رضا علیه السلام 1388 حاج سید مهدی میرداماد  قسمت (۶)

ادامه نوشته

شعر مخصوص تولد امام رضا ( علیه السلام )

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

شعر مخصوص تولد امام رضا ( علیه السلام )

شعر مخصوص تولد امام رضا ( علیه السلام ) قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت  نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفتشعر مخصوص تولد امام رضا ( علیه السلام ) قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت  نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفت

قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفت
دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت

 

خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت
پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت


از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت
زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت

  

چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت
دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت


دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت...

دهه کرامت میلاد امام رضا علیه السلام و ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها)دلنوشته ای به امام رضا ع

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

دلنوشته ای برای مولایم امام رضا علیه السلام

امواج مهربانيتان هميشه و مخصوصا اين روزها تا ساحل دل من ميرسد و کاش مرا در میان امواج خروشان مهرت که بلنداي هیچ موجی به آن نمی رسدگرفتار کنی و مرا در تلاتم دریای مهربانی و کرامتت غرق کنی به گونه ای که امکان رهایی نداشته باشم...مولای من ضریح و پنجره های حریم آسمانیتان بهانه ها و جایگاههای توسل دل من به  رشته های عطوفتتان است و هر گاه در بهشتتان قدم میگذارم ،دل ، بیچاره میشود از همان لحظه ی اول برای لحظه ی خداحافظی ..
آیا دوباره مرا راه می دهی؟
 آیا دوباره در بهشتت قدم میگذارم؟
آیا دوباره از زیر ایوان بلند گوهرشاد میتوام اشکهای مهر و محبتم را به شما هدیه بدهم؟
آیا دوباره دورتان می گردم... ؟
آیا ...آیا دوباره دست نياز و توسل مرا به ضریحتان میرسانید؟
 آیا دوباره میشود شما را ببوسم؟؟...
آیا ...؟، آیا...؟ ، و آياهاي ديگري از من و جواب هايي كه از شما با لبخندي ميرسد، مرا دلگرم و اميدوار تر از هميشه زائر شما ميگرداند
دعوتنامه ي دو ماهه ي جمعه هايتان به دستم رسد
چطور مرا؟ ...آري چطور مرا اينگونه مورد محبت قرار دادي؟ كه شايسته ي آن نبودم.
و مگر از پسر فاطمه توقعي به جز اين است  و نگويم كه دستم بگير ميگويم عمري گرفته اي رهايم نكن ...مرا درياب... از طرف روح اله زائر شما

کبوتر گنبد طلاتم ،هوایی اون صحن و سراتم ، با این جون ناقابلم نذر چشاتم...

صدای قدمهای یار می آید

یگانه دلبر دادار می آید...

برای دیدن صفحه ی مطالب کلیک کنید یا به ادامه ی مطلب بروید

::"شفاعت-مرا بسپار در يادت":: - دانلود مولودی امام رضا علیه السلام

کد مداحی کدمداحي ميلاد امام رضا عليه السلام -كد مداحي براي وب و وبلاگ چند كد متفاوت

اشعار و شعر در باره ولادت مولودی امام رضا علیه السلام

دهه کرامت

سایت تخصصی امام رضا علیه السلام      ::"شفاعت-مرا بسپار در يادت":: - دانلود مولودی امام رضا علیه السلامکد مداحی کدمداحي ميلاد امام رضا عليه السلام -كد مداحي براي وب و وبلاگ چند كد متفاوتدهه کرامتسایت تخصصی امام رضا علیه السلام آينده روشن - برگزاری مسابقه ویژه دهه کرامتمیلاد امام رضا علیه السلامميلاد با سعادت امام رضا عليه السلامویژه نامه میلاد امام رضا علیه السلامطلوع امید(میلاد امام رضا علیه السلام)علویگرگانی:در دهه کرامت، کرامتهای انسانی را مورد توجه قرار دهیماخبار دهه كرامتاز ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) تا ولادت امام رضا (علیه السلام)جشن‌های دهه کرامت در تهران برگزار می‌شودپايگاه اطلاع رساني آستان قدس رضوي - برگزاري جشنهاي دهه كرامتتصاویر یافت

 
 
 
 
 
 
 
::"شفاعت-مرا بسپار در يادت":: - دانلود مولودی امام رضا علیه السلامکد مداحی کدمداحي ميلاد امام رضا عليه السلام -كد مداحي براي وب و وبلاگ چند كد متفاوتدهه کرامتسایت تخصصی امام رضا علیه السلام آينده روشن - برگزاری مسابقه ویژه دهه کرامتمیلاد امام رضا علیه السلامميلاد با سعادت امام رضا عليه السلامویژه نامه میلاد امام رضا علیه السلامطلوع امید(میلاد امام رضا علیه السلام)علویگرگانی:در دهه کرامت، کرامتهای انسانی را مورد توجه قرار دهیماخبار دهه كرامتاز ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) تا ولادت امام رضا (علیه السلام)جشن‌های دهه کرامت در تهران برگزار می‌شودپايگاه اطلاع رساني آستان قدس رضوي - برگزاري جشنهاي دهه كرامتتصاویر یافت
 

جشن‌های دهه کرامت در تهران برگزار می‌شود

پايگاه اطلاع رساني آستان قدس رضوي - برگزاري جشنهاي دهه كرامت

تصاویر یافت شده برای جستار دهه كرامت گزارش تصاویر

ادامه نوشته

جلسه شام میلاد امام رضا علیه السلام 1389 حاج سید مهدی میرداماد

بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

جلسه شام میلاد امام رضا علیه السلام 1389 حسینیه بنی فاطمه قم با مداحی حاج سید مهدی میرداماد به صورت صوتی آماده دریافت می باشد






ادامه نوشته

دانلود مداحی مولودی میلاد امام رضا علیه السلام حاج محمود کریمی 89

دانلود مداحی مولودی میلاد امام رضا علیه السلام حاج محمود کریمی 89

  • مولودی ولادت امام رضا علیه السلام  
  • تصویری
    • میلام امام رضا (ع) - حاج محمود کریمی - 89 [],[6:34] 
    • میلام امام رضا (ع) - حاج محمود کریمی - 89 [],[8:37] 
    • میلام امام رضا (ع) - حاج محمود کریمی - 89 [],[10:45] 
    • میلام امام رضا (ع) - حاج محمود کریمی - 89 [],[8:04] 
    • میلام امام رضا (ع) - حاج محمود کریمی - 89 [],[15:42] 
  • صوتی
    • بخش اول - مدیحه سرایی [حاج محمود کریمی],[14:04] 
    • بخش دوم - سرود [حاج محمود کریمی و حاج سعید حدادیان],[16:59]  
    • بخش سوم - مدیحه سرایی [حاج محمود کریمی],[11:35] 
    • بخش چهارم - سرود [حاج محمود کریمی],[15:02] 
    • بخش پنجم - شعرخوانی [حاج امین مقدم],[10:07] 
    • بخش ششم - دعا و مناجات [حاج محمود کریمی],[4:02] 
    • در ادامه مطلب
  • ادامه نوشته

    دانلود مولودی تمام مراسمات

    صفحه ی چهار

    صفحه  ی بعد   >>۱      >>۲       >>۳      >>۴       >>۵    صفحه ی قبل

    ميلاد امام رضا(ع) - بيايد بنديد توي دام دست و پاهامو ، تا بلکه با اين بهونه ببينم آقامو -:- ميرداماد [1384 کلیک]

    ميلاد امام رضا(ع) - بر لبم ذکر هو الهو ، مددي ضامن آهو -:- حسن خلج [1558 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - آمده عالم آل فاطمه(س) ثامن الائمه(ع) - آمده جان همه عشق همه ثامن الائمه(ع) -:- حسن خلج [1772 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) -کسی که راهی جنونه ، زیاد تو دنیا نمی‌مونه ، امشب بيداره دلم ، آروم نداره دلم -:- محمود کریمی [4694 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - ستاره بارونه ، جشن آقامونه ، مي ميزنم به عشق رضا پيمونه به پيمونه -:- محمود کريمي [2483 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - نسيم شبونه سلام منو مي‌رسونه ، به همون کسي که قصه دلمو مي‌دونه -:- محمود کريمي [3375 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - قدر هزارتا آسمون کبوترهاتو دوست دارم ، وقتي ميام به مشهدت سوغاتي گندم ميارم -:- عبدالرضا هلالي [2810 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - دلم شکسته ، دخيل بسته به جعد گيسوي تو ، ضامن آهو مدد -:- عبدالرضا هلالي [1164 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - در ميخونه چه بازه ، شب شب خاطره سازه ، کي ميگه که بي نصيبيم آقامون بنده نوازه -:- عبدالرضا هلالي [1187 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - من عبد و تو سلطاني من خار و تو ريحاني من ظلمت و اندوهم اي ماه خراساني -:- عبدالرضا هلالي [10628 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - امشب شب بارونه ، بلبل داره مي‌خونه - عشاق جهان مژده ميلاد آقامونه -:- سعيد حداديان [3330 کلیک]
    ميلاد امام رضا(ع) - يا رضا گل بهارم ، برده‌اي صبر و قرارم -:- حميد رضا عليمي [2924 کلیک]
    ميلاد امام حسن(ع) - كف بزنيد آي عاشقا ، خداي احساس آمده ، برادر مهربون حسين و عباس آمده -:- مجيد بني فاطمه [1652 کلیک]
    ميلاد امام حسن(ع) - عجب حكايتي شده ، شور و قيامتي شده ، از وقتي آقام آمده ، خورشيد خجالتي شده -:- مجيد بني فاطمه [1416 کلیک]
    ميلاد امام حسن(ع) - مي‌خورم امشب بر در و ديوار از بد مستي اي يار من ، رطب لبهايت مي‌خواهم تا بگشايي افطار من -:- محمود كريمي [1705 کلیک]
    ميلاد امام حسن(ع) - چشمهاي سرد يثرب گرم خوابي سرخ بود ، بر رخ تاريك شب آن شب نقابي سرخ بود -:- شعرخواني محمود كريمي [1900 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - باور نداري دلبر من مياد يك روزي ، سايش به خدا بر سر من مياد يك روزي -:- محمود كريمي [87376 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - شبيه حيدر آمود از ره ، طبيب قلبم آمد از ره ، خوش آمدي گل نرگش -:- محمود كريمي [7775 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - چشمهامو مي‌دوزم به جاده انتظار ، به ته يك جاده كه داره گرد و غبار كه شايد ببينم جمال يك مرد تك سوار -:- محمود كريمي [9557 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - شب شبه عشقه ، شبه نوره شب ياره دل تو دلم نيست شايد شبه مرگ انتظاره -:- محمود كريمي [10343 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - خودت مي‌دوني با نسيم نفس تو جون مي‌گيرم ، از دست عشقت نمي‌دونم كه بمونم يا بميرم -:- محمود كريمي [13354 کلیک]
    ميلاد امام زمان(عج) - ذكر امن يجيب سرود هر فرشته، دست حق با خط نور رو برگ گل نوشته ، آمده نازنيني كه طاووس بهشته -:- محمد رضا طاهري [6334 کلیک]
    ميلادامام زمان(عج) - بي تو هواي زمونه سرده ، باغ آرزوها زرده ، دلها پر غصه و درده ، با تو چراغ شبم مهتابه... -:- مجيد بني فاطمه [12354 کلیک]
    ميلاد حضرت عباس(ع) - دارم اين ترانه بر لب ، دست آفرينش امشب ، مي‌كند هنر نمايي -:- محمود كريمي [7970 کلیک]
    ميلاد حضرت عباس(ع) - شاه شمشاد قدان ، خسرو شيرين دهنان ، كه به مژگان شكنند ، قلب همه صف شكنان -:- دكلمه خواني محمود كريمي [2652 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - كسي كه قدمهاش بهاره حسين ِ ، كسي كه به پاهاش ستاره مي‌باره حسين ِ -:- محمود كريمي [2853 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - تو صحن حياط يك خونه،رسول خدا را مي‌بيني كه گرم نيازه ، علي درنمازه سحر شد،يك نوري آمد از عرش خدايي تو حجره -:- محمود كريمي [1681 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - بال ملائك باز شده شب شب نمازه ، آسمون پرواز ما تا مدينه بازه -:- محمود كريمي [2537 کلیک]
    ميلاد حضرت عباس(ع) - مرد مردان عالم ِ آقام ابالفضل ، آبرو بخش آدم ِ آقام ابالفضل -:- محمد رضا طاهري [1446 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - آسمون وفا قبله لاله ها سلطان كربلا سيدي يا حسين ، شب ميلاد تو مي‌خونم با جگر به خدا با خدا يا حسين -:- حسين سيب سرخي [987 کلیک]
    ميلاد حضرت عباس(ع) - از قدمت هزارتا غنچه ياس ، دلم مدام مي‌خونه دخيلُك عباس -:- ميرداماد [2295 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - دلم شاد حسين ِ كه ميلاد حسين ِ ز ِ يمن آن شه خوبان مشام جان پر از شميم سيب ِ -:- حسن خلج [1313 کلیک]
    ميلاد حضرت عباس(ع) - تو پادشاه دلها من خاك پا اباالفضل ، وحي خداي عشقه فرياد اباالفضل -:- مجيد بني فاطمه [1688 کلیک]
    ميلاد امام حسين(ع) - امشب لبهاي حيدر قرآن همش مي‌خونه ، رو دست شاه عالم خورشيد آسمونه -:- مجيد بني فاطمه [2105 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - تسبيح دل اهل عالم يا اميرالمومنين ِ ، چشمهاي دل عاشق ما يا اميرالمومنين ِ -:- محمود كريمي [2380 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - مي‌بره سردي را سحر امشب از دل شب يلدا ، ميشكنه با نگاش گوشه كعبه را تا ميرسه فردا -:- مجيد بني فاطمه [1400 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - فاطمه بنت اسد، با ذكر يا علي مدد، امانتي آورده -:- محمد رضا طاهري [1157 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - شكفته شد قبله دل ، شكافته كعبه گل ، تولد بهاره -:- محمد رضا طاهري [1160 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - به پات افتاده سر و كار دلم ، يك نگات شده خريدار دلم -:- حاج محمود كريمي [4890 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - فلك با خورشيد و ماه دوباره دف مي‌زنه ،‌ با نغمه يا علي ، فرشته كف مي‌زنه -:- حاج محمود كريمي [3743 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - عشق مي‌كنم ميگه خدا ، علي رو عشقه ، گفت برا خلق آدمها ، علي رو عشقه -:- محمود كريمي [2266 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - اي جنون گشته دوباره ، فصل بد مستي من - بوي ايوان نجف پر شده در هستي من -:- عبدالرضا هلالي [2587 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - بگو علي با زندگي صفا كن ، بگو علي هر گره‌اي را باز كن -:- عبدالرضا هلالي [2103 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - آقا آقام آقام حيدر آقام آقام علي ِ -:- حاج حسن خلج [1292 کلیک]
    ميلاد حضرت علي(ع) - به نام حضرت حق دلو بزن به دريا ، بگو با هر نفس كه داري ، علي علي يا مولا -:- حاج سعيد حداديان [2877 کلیک]
    منم منم کسی که شده خراب و دیونه ، تویی تویی کسی که حال دلم رو می دونه ، یا زهرا(س) - میلاد حضرت زهرا(س) -:- محمود کریمی [2081 کلیک]
    گلی که زیباست گل یاسه ، گل گل گلهاست گله یاسه ، گلی که مصداق تولای حضرت زهراست ، گل یاسه -:- محمود کریمی [2428 کلیک]
    غزل بارونه امشب ، دلم می خونه امشب ، دلا دریاست پر از غوغاست ، که امشب شب زهراست - میلاد حضرت زهرا(س) -:- حسن خلج [1801 کلیک]
    خدیجه امشب ، خنده روی لب ، فرشته ای آورده - میلاد حضرت زهرا(س) -:- محمدرضا طاهری [1696 کلیک]

    آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان ، با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان -:- محمد رضا طاهری [1079 کلیک]

    صفحه  ی بعد   >>۱      >>۲       >>۳      >>۴       >>۵    صفحه ی قبل

    پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم

    بسم الله الرحمن الرحیم

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

     پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی  برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .

     قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد ،  با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .

    ادامه مطلب

    بسم الله الرحمن الرحیم

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

     پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی  برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .

     قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد ،  با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .

     

     

    زیارت نامه حضرت امام رضا علیه السلام در کنار ضریح مطهر: پس برو بنزد ضریح و قبله را در پشت خود بگیر و روبروى آنحضرت بایست و بگو:

    اَاشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ ، مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّهُ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَاَنَّهُ سَیِّدُ ، الاَْنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ ، وَنَبِیِّكَ وَسَیِّدِ خَلْقِكَ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَیْرُكَ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤ مِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ عَبْدِكَ ، وَاَخى رَسُولِكَ الَّذِى انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِكَ وَجَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ ، خَلْقِكَ وَالدَّلیلَ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانَِ الدّینِ بِعَدْ لِكَ ، وَفَصْلَِ قَضاَّئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ وَالْمُهَیْمِنَِ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّكَ وَزَوْجَةِ ، وَلِیِّكَ وَاُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، الطُّهْرَةِ الطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّكِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسآءِ ، اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصاَّئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ ، صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَىْ نَبِیِّكَ وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ ،الْجَنَّةِ الْقاَّئِمَیْنِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلَیْنِ عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ ، وَدَیّانَىِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلَىْ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ ، عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلِ عَلى مَنْ ، بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ ، سَیِّدِ الْعابِدینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَخَلیفَتِكَ فى ، اَرْضِكَ باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَجْمَعینَ الصّادِقِ الْبآرِّ ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِكَ الصّالِحِ وَلِسانِكَ فى ، خَلْقِكَ النّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ ، بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ الْقآئِمِ بِعَدْلِكَ ، وَالدّاعى اِلى دینِكَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى ، اِحْصآئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَوَلِیِّكَ ، الْقآئِمِ بِاَمْرِكَ وَالدّاعى اِلى سَبیلِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعامِلِ ، بِاَمْرِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَحُجَّتِكَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِیِّكَ وَشاهِدِكَ ، عَلى خَلْقِكَ الْمَخْصُوصِ بِكَرامَتِكَ الدّاعى اِلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ ، رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِكَ وَوَلِیِّكَ ، الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ صَلوةً تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ وَتَنْصُرُهُ ، بِها وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ بِحُبِّهِمْ ، وَاُوالى وَلِیَّهُمْ وَاُعادى عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنى بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ ، وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا والاْخِرَةِ وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ .

    التماس دعا




    برچسب ها: پخش زنده حرم مطهر حضرت امام رضا ( ع ) بصورت مستقیم از سرور آستان قدس رضوی برای زیارت از راه دور شما عزیزان تهیه گردیده است . دوستانی که از اینترنت خانگی 56 کیلوبایت استفاده می کنند معمولا به دلیل کم بودن سرعت اینترنت قادر به مشاهده حرم مطهر بصورت آنلاین نمی باشند و یا تصاویر مربوطه را پشت سر هم دریافت نمی کنند . جهت دریافت تصاویر مربوطه حتما از مرورگر اینترنت اکسپلور و در صورت امکان از اینترنت پرسرعت ADSL استفاده نمایند .، قابل ذکر است تصاویر بصورت خودکار پخش خواهد شد، با توجه به ترافیک بالای این دوربین ها در صورت لود نشدن مجددا امتحان نمایید .، زیارت نامه حضرت امام رضا علیه السلام در کنار ضریح مطهر: پس برو بنزد ضریح و قبله را در پشت خود بگیر و روبروى آنحضرت بایست و بگو:، اَاشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ، مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَاَنَّهُ سَیِّدُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ وَاَنَّهُ سَیِّدُ، الاَْنْبِیآءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، وَنَبِیِّكَ وَسَیِّدِ خَلْقِكَ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصآئِها غَیْرُكَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى اَمیرِ الْمُؤ مِنینَ عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ عَبْدِكَ، وَاَخى رَسُولِكَ الَّذِى انْتَجَبْتَهُ بِعِلْمِكَ وَجَعَلْتَهُ هادِیاً لِمَنْ شِئْتَ مِنْ، خَلْقِكَ وَالدَّلیلَ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانَِ الدّینِ بِعَدْ لِكَ، وَفَصْلَِ قَضاَّئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ وَالْمُهَیْمِنَِ عَلى ذلِكَ كُلِّهِ وَالسَّلامُ عَلَیْهِ، وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّكَ وَزَوْجَةِ، وَلِیِّكَ وَاُمِّ السِّبْطَیْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، الطُّهْرَةِ الطّاهِرَةِ الْمُطَهَّرَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الزَّكِیَّةِ سَیِّدَةِ نِسآءِ، اَهْلِ الْجَنَّةِ اَجْمَعینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى اِحْصاَّئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ، صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ سِبْطَىْ نَبِیِّكَ وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ، الْجَنَّةِ الْقاَّئِمَیْنِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلَیْنِ عَلى مَنْ بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ، وَدَیّانَىِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلَىْ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ، عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَبْدِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَالدَّلیلِ عَلى مَنْ، بَعَثْتَ بِرِسالاتِكَ وَدَیّانِ الدّینِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَیْنَ خَلْقِكَ، سَیِّدِ الْعابِدینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَخَلیفَتِكَ فى، اَرْضِكَ باقِرِ عِلْمِ النَّبِیّینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ وَ حُجَّتِكَ عَلى خَلْقِكَ اَجْمَعینَ الصّادِقِ الْبآرِّ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَبْدِكَ الصّالِحِ وَلِسانِكَ فى، خَلْقِكَ النّاطِقِ بِحُكْمِكَ وَالْحُجَّةِ عَلى بَرِیَّتِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ، بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضى عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ الْقآئِمِ بِعَدْلِكَ، وَالدّاعى اِلى دینِكَ وَدینِ آبائِهِ الصّادِقینَ صَلوةً لا یَقْوى عَلى، اِحْصآئِها غَیْرُكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی عَبْدِكَ وَوَلِیِّكَ، الْقآئِمِ بِاَمْرِكَ وَالدّاعى اِلى سَبیلِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَبْدِكَ وَوَلِىِّ دینِكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الْعامِلِ، بِاَمْرِكَ الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ وَحُجَّتِكَ الْمُؤَدّى عَنْ نَبِیِّكَ وَشاهِدِكَ، عَلى خَلْقِكَ الْمَخْصُوصِ بِكَرامَتِكَ الدّاعى اِلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ، رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى حُجَّتِكَ وَوَلِیِّكَ، الْقآئِمِ فى خَلْقِكَ صَلوةً تآمَّةً نامِیَةً باقِیَةً تُعَجِّلُ بِها فَرَجَهُ وَتَنْصُرُهُ، بِها وَتَجْعَلُنا مَعَهُ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ بِحُبِّهِمْ، وَاُوالى وَلِیَّهُمْ وَاُعادى عَدُوَّهُمْ فَارْزُقْنى بِهِمْ خَیْرَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَاصْرِفْ عَنّى بِهِمْ شَرَّ الدُّنْیا والاْخِرَةِ وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَةِ .،

    اشعار و شعر در باره ولادت مولودی و مدح امام رضا علیه السلام

     

    شعر مدح درباره میلاد و مولودی امام رضا (علیه السلام)

    دانولود اشعار و مداحی و مولودی سرود ولادت امام رضا علیه السلام

    اشعار زیبا و متفاوت در مدح و مولودی و ولادت امام رضا علیه السلام

    گزیده اشعار در مدح امام رضا (علیه السلام)

    اشعاری زیبا در مدح امام رضا (علیه السلام)

    اشعار غزلیات و مدایح اهل بیت (علیهم السلام) - امام رضا (علیه السلام)

    اشعار در مدح امام رضا علیه السلام

    دانلود شعر مدح امام رضا (علیه السلام) مراسم افتتاحیه طرح ولایت

    شعر مخصوص تولد امام رضا ( علیه السلام )

    شعر مدح امام رضا ( علیه السلام )چشمه های خروشان تو را می شناسند

    شعر مدح امام رضا ( علیه السلام )«بوی غذای حضرتی و این همه گدا ------ مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند»

    اشعار و شعر در باره شهادت و ولادت و مدح امام رضا علیه السلام

     

    اشعار و شعر در باره ولادت مولودی امام رضا علیه السلام

    اشعار و شعر در باره شهادت امام رضا علیه السلام

    اشعار امام زمان عليه السلام - عجل الله تعالي فرجه الشريف


    اشعار امام زمان عليه السلام - عجل الله تعالي فرجه الشريف


    عمریست همنشین غمم شاد کن مرا ویرانمو خراب، تو آباد کن مرا

    در گوشه ی فراق ببین حبس میکشم برگردو با وصال خود آزاد کن مرا

    چیز زیادی از تو نمی خواهد این گدا یکبار در نماز شبت یاد کن مرا

    بار گناه پای دلم را شکسته است دستی بیار سوی من امداد کن مرا

    تا حاجتم روا شود و لایقت شوم امشب دخیل پنجره فولاد کن مرا

    خواهی اگر که منصب سلطانیم دهی از خادمان صحن گوهرشاد کن مرا

    قبله ي هفتم من

    بسم الله ...

    ..... 

    وقتی به طوس، جا به کنار تو می‌کنم

    احساس وصل حق، به جوار تو می‌کنم

     

    در بین خلق از همه با آبرو ترم

    چون کسب آبرو ز غبار تو می‌کنم

     

    یک حج به نامه عملم ثبت می‌شود

    با هر قدم که رو به دیار تو می‌کنم

     

    بر یازده امام چو دلتنگ می‌شوم

    می‌آیمو طواف مزار تو می‌کنم…

    منبع : شعر شاعر

    شعر مدح  امام رضا ( علیه السلام )چشمه های خروشان تو را می شناسند

    امام رضا ع

    شعر مدح  امام رضا ( علیه السلام )چشمه های خروشان تو را می شناسند

    چشمه های خروشان تو را می شناسند
    موجهای پریشان تو را می شناسند
    پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
    ریگهای بیابان تو را می شناسند

    نام تو رخصت رویش است و طراوت
    زین سبب برگ و باران تو را می شناسند
    از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
    ای که امواج طوفان تو را می شناسند
    اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
    چون تمام غریبان تو را می شناسند
    کاش من هم عبور تو را دیده بودم
    کوچه های خراسان تو را می شناسند

    دانلود شعر مدح امام رضا (علیه السلام) مراسم افتتاحیه طرح ولایت

    بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

    سلام

     این قطعه از مداحی که در تاریخ 4 مرداد ماه 1387 در سالن امام علی (ع) دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شده  تقدیم به دوستان ان شاالله که مورد رضایت خداوند قرار بگیره.

    لینک دانلود با حجم 3.17 مگابایت

    منبع : وبلاگ اشعار مذهبی

    اشعار در مدح امام رضا علیه السلام  

    اشعار در مدح امام رضا علیه السلام   
      
    ای قبلة عشق قصر بلندت
    آهوی دلها صید کمندت


    پرمیکشد مرغ دلم سوی خراسان @@@مولارضا، مولارضا، مولارضا جان


    ای رستگاری، ظل لوایت
    از شرط توحید مهر ولایت


    ای روضه ات چشم و چراغ اهل ایمان @@@ مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان


    مأمون به جانت کینه فزون کرد
    زهر ستم داد قلب تو خون کرد@@@ مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
    شد چشم عالم در عزایت گریه باران @@@ مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان


    در شهر غربت از پا فتادی

    به خاک حجره صورت نهادی


    لب تشنه جان دادی تو چون شاه شهیدان @@@ مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان

    اشعار غزلیات و مدایح اهل بیت (علیهم السلام) - امام رضا (علیه السلام)  

    آمده پر زخجالت به شما رو مي زد

    باز هم رو به شما ضامن آهو مي زد

     

    آمد و ديد به بيراهه زده ، كج رفته

    وچراغ دل او داشت كه سوسو مي زد

     

    ديد جايي نتوان بهتر از اين جا رفتن

    او پشيمان شده از سر كه به هر سو مي زد

     

    ابتداي حرمت خاك شد و بوسه گرفت

    پيش آقاي خودش داشت كه زانو مي زد

     

    آرزو داشت كه هر صبح شبيه خدام

    صحن زيباي تو را با م‍ژه جارو مي زد

     

    آمد از محضرتان نور گرفت و مي رفت

    مست و ديوانه شد و نغمه ي هوهو مي زد...

    ...

    ياسر مسافر


    اشعار غزلیات و مدایح اهل بیت (علیهم السلام) - امام رضا (علیه السلام) 

    سنگ زیر پای تو لعل بدخشان می شود

    خار ، با فیض نگاهت سرو بستان می شود

    گر نسیمی از کویت وزد سوی جحیم

    دود آن عود و شرارش برگ ریحان می شود

    زخم بی داروی جان و درد بی درمان دل

    هر دو باخاک سر کوی تو درمان می شود

    غم ندارم گر مرا در آتش دوزخ برند

    چون برم نام تو را آتش گلستان می شود

    مردگان روح را احیاگر جان می کند

    هر که جسمش دفن در خاک خراسان می شود

    گو اجل جان مرا گیرد ز کافر سخت تر

    چون نگاهم بر تو افتد مرگ ، آسان می شود

    در مفام رافتت این بس که نام چون تویی

    روز و شب ذکر من آلوده دامان می شود

    در بیابانی که لطفت ضامن آهو شود

    گر گذار گرگ افتد گرگ چوپان می شود

    گردش چشم تو را نازم که با ایمای آن

    نقش شیر پرده  ناگه شیر غران می شود

    ناز بر فردوس آرد فخر بر رضوان کند

    هر که یک شب در خراسان تو مهمان می شود

    هر که چشمش اوفتد بر گنبد زرین تو

    گاه ، مجنون گاه ، خندان گاه ، گریان می شود

    گر به قعر نار ، شیطان بر تو گردد ملتجی

    وادی دوزخ به چشمش باغ رضوان می شود

    غرفه هایت همچو روی حور گل انداخته

    بس که روز و شب ضریحت بوسه باران می شود

    هر که با اخلاص گوید در حریمت یک سلام

    اجر آن بالاتر از  یک ختم قرآن می شود

    مور اگر یک دانه با لطف تو گیرد در دهن

    بی نیاز از خرمن زلف سلیمان می شود

    در کنار حوض صحن تو که رشک کوثر است

    زنگی ار صورت بشوید ماه کنعان می شود

    پور موشایی و در طور تو هر کس لب گشود

    همکلام ذات حق ، چون پور عمران می شود

    سائل کوی تو گر خواهد به دست قدرتش

    خاک ، مشک و سنگ ، لعل و ریگ ، مرجان می شود

    در هوای جرعه ای از جام سقا خانه ات

    خضر اگر در کوثر افتد باز عطشان می شود

    خاک اگر شد خاک کویت مرهم زخم دل است

    آب اگر شد آب جویت آب حیوان می شود

    هر که شد زوار تو در طوس ای روی خدا

    زائر ذات خدای حی سبحان می شود

    آستان قدس تو دارالشفای عالم است

    درد این جا بی دوا و نسخه درمان می شود

    هر که از مهمان سرایت لقمه ای گیرد به دست

    مهر در دستش کم از یک قرصه نان می شود

    وانکه خوابش می برد در پشت دیوارت شبی

    ماه در بزمش کم از شمع فروزان می شود

    هر که را تابید بر سر آفتاب صحن تو

    گر رود در سایه طوبی پشیمان می شود

    بی تو صبح عید سال نو اگر آید مرا

    صبح عید وسال نو شام غریبان می شود

    با تو گر شام عزای دوستان باشد مرا

    خوب تر از ظهر روز عید قربان می شود

    در صف محشر پریشانی نبیند لحظه ای

    هر که با یاد غمت این جا پریشان می شود

    تا ابد زین میهمان داری که مامون از تو کرد

    شرمگین از مادرت زهرا خراسان می شود

    با تمام زشتی و آلودگی در سوگ تو

    قطره های اشک (میثم) بحر غفران می شود

     

    حاج غلامرضا سازگار

    اشعاری زیبا در مدح امام رضا (علیه السلام)

    ای حاجت محتاج ترین ها آقا 
    ای ذکر دخیل بستنم یا آقا
    یک لال کنار پنجره فولادت 
    یکدفعه صدا میزند آقا ....آقا.....

    --------

    نام تو را بردم زمستانم بهاری شد
    در خشکسالی دلم صد چشمه جاری شد
    بعد از زمانی که گدایی تو را کردم 
    دار و ندار من عجب دار و نداری شد
    گفتند جای توست دل را شستشو کردم 
    پس می شود از خادمان افتخاری شد
    می خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشی 
    این گونه شد دور حرم آئینه کاری شد
    گاهی اسیری لذت آهو شدن دارد
    بیچاره آنکه از نگاه تو فراری شد
    گرد ضریحت با من و گرد دلم با تو
    بی تو دوباره این دلم گرد و غباری شد
    من سائل بی چیز اطراف حرم هستم
    من سالهای سال دنبال کرم هستم


    علی اکبر لطیفیان

    ...........................

    مثل کبوتران شما گرچه می پرم

    آنها کبوترند و من از جنس دیگرم

     دیوارها فضای دلم را گرفته اند

    دیگر هوای پرزدن افتاده از سرم

     این شهر بسته بال مرا؛ این حصارها

    تا آسمان کشیده شده در برابرم

     گاهی برای بال زدن، آسمان کم است

    یا صحن قدس باید و یا گنبد حرم

     آقای من! ببخش اگر بال من شکست

    بر من مگیر خرده اگر کم میاورم

     این روزها ببخش اگر دیر میرسم

    گاهی اسیر خانه و فرزند و همسرم

     مثل کبوتران شما   نه ! هنوز  نه

    مانده است تا قبول کنی یک کبوترم

    . محسن ناصحی

    ....................................

    غزلي از خانم فاطمه نانيزاد كه امسال در محضر مقام معظم رهبري خوانده شد

    همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود
    هر كس میان صحن حرم راه می‌رود

    از هر چه غصه دارد وغم می شود رها
    هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود

    وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
    از سینه‌های شعله زده آه می‌رود

    اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست
    فرشته به اكراه می‌رود از كوی تو

    خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
    هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود

    باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
    حاجت رواست هركه از این راه می‌رود

    .............

    آسمان غرق هیاهوست به کف، دف دارد

    این خبر شور به پا کرده ،بزن! کف دارد

     آنقدر بوسه به دستش به خدا شیرین است

    که در این غلغله نوبت شدنش صف دارد*

     دشت هم درقدمش شعرمقفی شده است

    آفتاب از هیجان نور مُردف دارد

     از همان لحظه که خُم درپی خُم رنگین شد

    خبرش رفت به دریا ،که به لب کف دارد

     "در بیابان طلب گرچه ز هر سو خطریست"

    دل من در طلبش شوق مضاعف دارد *

     خُم و میخانه اسیر لب و پیمانه او

    هرسبو زمزمه ای بر سر هر رف دارد

     

    بنوازید! بخوانید! زمان مستی ست

    این هیاهو همه هو هو همه دف دف دارد  

    ........................................

    مریض آمده اما شفا نمی‌خواهد
    قسم به جان شما جز شما نمی‌خواهد

    برای پیش تو بودن بهانه‌ای کافی‌ست
    بهشت لطف کریمان بها نمی‌خواهد

    دلیل ناله‌ی من یک نگاه محبوب است
    وگرنه درد غلامان دوا نمی‌خواهد

    فقیر آمدم و دلشکسته پرسیدم:
    مگر که شاه خراسان گدا نمی‌خواهد؟

    دلم به عشق تو تا آسمان هشتم رفت
    نماز در حَرَمت «اهدنا» نمی‌خواهد

    همین قدر که غباری بر آستان باشد
    رواست حاجت عاشق، دعا نمی‌خواهد

    تو آشنای خدایی، کدام رهگذری
    در این جهان غریب آشنا نمی‌خواهد؟

    ببین به گوشه‌ی صحنت پناه آوردم
    مگر کبوتر آواره جا نمی‌خواهد؟

    به حکم آنکه «علیک الرفیق ثم طریق»
    دلم بدون رضا (ع) کربلا نمی‌خواهد

    خدا مرا به طواف تو مبتلا کرده‌ست
    طواف کعبه بخواهم، خدا نمی‌خواهد

    نگفته است، حیا کرده شاعرت آقا
    نگفته است، نه اینکه عبا نمی‌خواهد

    قاسم صرافان


    اشعاری زیبا در مدح امام رضا (علیه السلام)

    واسه اون گنبد زرین

     

    پشت كوه‌های خراسون مرقد پاكتو دیدن

    واسه او صحن مطهر تو غروب كنار ایوون

    واسه كفترای معصوم كه تو آسمون می‌گردن

    واسه آدمای مغموم كه میان، دخیل می‌بندن


    واسه اون هوای تازه كه پر از عطر گلابه

    اگه دستم به ضریحت برسه واسم یه خوابه


    واسه اون حوض قشنگی كه پر از آب زلاله

    واسه سنگ فرشای ایوون كه برام خواب و خیاله


    دل من تنگه میدونی كاشكی قابلم بدونی

    چقدر آرزو دارم لب حوض وضو بگیرم

    یا كه از تربت پاكت مثل یاسا بو بگیرم


    واسه اون اوج شكفتن توی عالم زیارت

    واسه اون لحظه كه آدم می‌رسه به بی‌نهایت


    واسه اون كفشا كه مردم روی پله در میارن

    واسه اون شمعی كه روشن توی صحن تو می‌زارن


    واسه اون ساحت پاكی كه درش همیشه بازه

    واسه دستای نیازی كه به سوی تو درازه


    دل من تنگه می‌دونی كاشكی قابلم بدونی

    هیچ كسی نومید و ناكام نمی‌ره از آستانت

    تو پر از لطف و شفایی واسه درد دوستانت


    مثل مرهم تو میمونی واسه آدمای دربند

    تو امیدی كه می‌شینه توی قلب یه نیازمند


    تو صدام كن، تو صدام كن، زائر كوی تو باشم

    یا برای كفترات من، سر ظهر دونه بپاشم

    من یه قاصر یه خطاكار لحظه خوب مناجات

    میدونم كه هیچ نیازی به زیارتم نداری

    اما من غرق نیازم اما تو بزرگواری

    واسه تو حرم نشستن واسه لحظه‌ی رسیدن

    دل من تنگ می‌دونی كاشكی قابلم بدونی

     

    بارش مهر


     

         خـسـته، افـتـاده ز پا، آمده زانو می‎زد         مـشـکلى داشت به آقاى خودش رو می‎زد

    می‎چکید از سر و رویش عرق شرم به خاک       مـشـت‎هـا واشده و پنجه به گیسو می‎زد

    دامـنـى داشـت پر از خاطره تیره و تلخ          دسـت در دامـن آن ضـامـن آهو می‎زد

    همنوا با در و دیوار در آن عصمت محض           کـفـتـرى بـر سر ذوق آمده قوقو می‎زد

    پـاک می‎شـد دلـش از غصه ناپاکى‎ها         خـادمی داشت در این فاصله جارو می‎زد

    فـرصـتى بود و درنگى و بجا مانده هنوز          شـعـله‎ اى شعر که در آینه سوسو می‎زد

     

                                                                               علیرضا کاشی پورمحمدی

     

                                                                                       تقدیم به مسافر نیشابور


    ای چشمه ی بیکرانه ی نور

    از چشم تو جاودانه مسحور

    از قدر تو مست لوح محفوظ

    از شان تو پر کتاب مسطور

    ای کودک جان ز گاهواره

    دلباخته ی تو تا لب گور

    جان ریخته در مسیر سبزت

    از کوفه و بصره تا نشابور

    موج نفست گذشته از چین

    آتش زده در فغان فغفور

    ای غمزه ی تابناک خورشید

    در گستره ی سواحل دور

                                    لبخند بزن در انتظاریم

                                    یک سینه پراز ستاره داریم

    خم گشته ی تو هر آنچه ابرو

    آشفته ی تو هر آنچه گیسو

    در هم شده در سپهر مینا

    ویران شده در جهان مینو ...

    از کاخ حضور تخت و ایوان

    از قصر وجود برج و بارو

    در هند تب جمال طاووس

    در چین عططش نگاه آهو

    از جذبه ی دیدگان نافذ

    از پیچش گیسوان خوشبو

    آفاق عدم پر از تلاطم

    اقطار جهان پر از هیاهو

                                     لبخند بزن در انتظاریم

                                     یک سینه پر از ستاره داریم

    ای صبح طلایه دار عشقت

    فردای جهان فدای عشقت

    "چون ذره که در حساب ناید"

    عشق همه در کنار عشقت

    من مدح تو را چه سان بگویم

    ای هر دو جهان خمار عشقت

    خورشید که شمع پاک هستی است

    روشن شده بر مدار عشقت

    در هر رگ کائنات جاری است

    یک چشمه زچشمه سار عشقت

    هستی همه چشم پهن کرده

    تا جلوه کند بهار عشقت

                                             لبخند بزن در انتظاریم

                                             یک سینه پر از ستاره داریم

    گزیده اشعار در مدح امام رضا (علیه السلام)


    اهو نه ولی کبوتری آری

    ای کاش غزل قصیده می شد

    سـیب غـزلم رسـیده می شد

    بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل

    با معجزه ای سپیده می شد

    بـا اذن دخـول مهبط عشق

    هر چیز ندیده دیده می شد

    آهـوی اسـیر اشـک هایم

    از کنج نظر رهیده می شد

    بـر حبل مـتین دسـتهایت

    معماری دل تنیده می شد

    یا اینکه کشان کشان به سویت

    پـیشـانی مـا کشـیده می شـد

    ***

    یا حضرت ثامن الأئمّه

    بر تکمله ی عمل تتمّه

    ***

    هر کس که به دام تو گرفتار

    بـر مهـر و مـرام تـو گـرفتار

    از روز ازل گـدای کویت

    تا حُسن ختام تو گرفتار

    صد بار زیارت تو بس نیست

    بـادا بـه مُـدام تـو گـرفـتـار

    ما جلد ضـریح آفتابیم

    بر گنبد و بام تو گرفتار

    با واژه ی «حصنی» تو سرمست

    بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار

    عمری به «علیک» کرده عادت

    عمـری بـه «سـلام» تو گرفتار

    ای «عروه ی لانفصام»، مائیم

    در زلـف زمـام تـو گـرفتار

    ***

    ما خانه به دوش و جرعه نوشیم

    مَشـتی صـفتان پر خـروشیم

    ***

    ما داغ تب و تعب نداریم

    چون غیر تو را طلب نداریم

    با ذکر مَن اسمُهُ دوایت

    ما دلهره ی مطب نداریم

    تا شمس شموس چهره ی توست

    تاریکی و ظلم شب نداریم

    کوثر اگر از لبت نجوشد

    ما باده ی لب به لب نداریم

    با هرکه به جز رضا بگوید

    ربط و سبب و نسب نداریم

    بر گردن شیعگی به والله

    جز «سلسلة الذهب» نداریم

    ما بنده ی کوچه گرد و خامیم

    تنبیه کنید ادب نداریم

    ***

    ای «بضعه»ی خاتم رسالت

    ای اصل اصیل و با اصالت

    ***

    آرام تـلاطــم جـهــانـی

    هم کعبه ی مردم جهانی

    از هفت جهان شنیدم امّا

    تو رتبه ی هشتم جهانی

    آهو نه! ولی کبوتر آری

    تا رونق گـندم جهانی

    هم آه دم مسیح هستی

    هم طـور تکـلّم جهانی

    ای مشهد با صفات جنّت

    توس و نجف و قم جهانی

    لبخند بزن شب ولادت

    تو روح تبسّـم جـهانی

    ***

    در «صحن عتيق» تو دخيليم

    يك مُشت «عتيقه»ي ذليليم

    ***

    بر دامن شر شرر بگیرد

    آه نفست اگر بگیرد

    مرغ دل کاظمینی من

    از باب جواد پر بگیرد

    طوطی شده او که با ادایی

    از کنج لبت شکر بگیرد

    خشکیده نگاه زائر تو

    او آمده چشم تر بگیرد

    آغوش گشوده سمت مرقد

    تا قبر تو را به بر بگیرد

    عمری به خطا گذشته کارش

    ای کاش دوباره سربگیرد

    ***

    ای بارش مهربان باران

    ای مایه ی افتخار ایران


                                                             مجید لشکری



     زوار خاكي حرمت كبريايي اند                      

     سرگرم كاروكسب شريف گدايي اند

     

     هرلحظه فطرس آمده پابوسيِ شما             

     طفلي هميشه مانده پَرش زيردست وپا

     

     لاهوتيان مقلد احكام عشق تان                     

     مِي خوارگان دائميِ جام عشق تان

     

     اي قبله ي نياز سماواتيان رضا                       

     پير مغانِ دير خراباتيان رضا

     

     صدها ستاره مست شراب نگاه تان                

     بال فرشته هايِ سما فرش راه تان

     

     پيغمبران ز محضرتان فيض مي برند                

     بهر كبوتران حرم دانه مي خرند

     

     روح الامين به لطف شما دل سپرده است        

     او با كبوتران حرم دانه خورده است

     

     امشب دخيل پنجره فولاد مي شوم                

     در بيستون عشق تو فرهاد مي شوم

     

     اي نورلايزال، بگو با دلم سخن                       

     شد بقعه ي مطهرتان كوه طور من

     

     شيرين دهن، حديث تو طعم عسل دهد        

     زيبا سخن،كلام تو عطر غزل دهد

     

     آقا نگاهتان به گِلم  روح داده است          

     تاثير ‌چشم هايِ شما فوق العاده است

     

     من كافر نگاه اهورايي توام                          

     مجذوب طرز خنده ي زهرايي توام

     

     دربين پيروان تو ملحدترين منم                      

     زنديقيِ رسيده به مرز يقين منم

     

     تا بت پرست كعبه ي خال شما شدم          

     زاهدترين خليفه ي ملك خدا شدم

     

      از زير قبه ي تو به معراج مي روم                   

     ديوانه وار در پي حلاج مي روم

     

     قرآن مقام شامخ تان را ستوده است            

     گنجينه ي حقايق خود را گشوده است

     

     با گوشه چشمِ فاطميِ خود چها كني!           

     سنگ سياه قلبِ مرا ،كهربا كني

     

     من از پل صراط جزا پرت مي شوم                 

     دستم اگر كه روز قيامت رها كني

     

     آقا چه مي شود كه مرا در صف حساب          

     از لابه لاي آن همه آدم سوا كني

     

     آقا چه مي شود كه شوم مَحرم و شما          

     من را براي ديدن زهرا صدا كني

     

     آقا سعادت دو جهان قسمتم شود                  

     يكبار اگر براي غلامت دعا كني  


                                        وحید قاسمی


    چه کنم

    فکر کردم که با قلم چه کنم؟

    وقتی از صحن می روم چه کنم؟

    شب میلاد تو به وقت رسید

    مانده بودم برای غم چه کنم؟

    دست بالاش می شوم دعبل

    نگرانم که دست کم چه کنم؟

    یک قدم مانده تا ضریح شما

    دودلم تا در این قدم چه کنم؟

    به غریبیت؟ یا که باز تو را

    به جوادت دهم قسم؟ چه کنم؟


                                       مهدی رحیمی




    خودش می داند

    دیگر از راه دور با حسرت،اسمتان را صدا نخواهم کرد

    مثل مادر کنار سجاده،یا رضا یا رضا نخواهم کرد

    برو با کفتران خود خوش باش،من بیچاره چون کلاغم که

    آسمان سپید مشهد را،با حضورم"سیا" نخواهم کرد

    مادرم گفته التماس دعا،من فقط گفته ام که محتاجم

    تو یقیناً شنیده ای چون که من کسی را دعا نخواهم کرد

    چقدر سمت طوس پر بزنم؟مگر عقلم کم است در بزنم؟

    تو مرا نوکرت نخواهی کرد،پس " منم" با تو تا نخواهم کرد

    با تو قهرم شبیه زنبوری که به قندی فروخته گل را

    قند نقد است و باغ گل نسیه،نقد را من رها نخواهم کرد

    حال که دعبلم نمی خوانی،هر چه آمد خوش است می گویم

    دیگر آقا برای ابیاتم قافیه دست و پا نخواهم کرد

    آره زیباست بچه ی آهو،من سیاهم معفّنم زشتم

    می روم گم شوم از اینجا چون حقتان را ادا نخواهم کرد

    بعد از این انقدر صبورم که،بی خیالم که از تو دورم که

    و چنان سنگ و بی شعورم که،درد دل با شما نخواهم کرد

     




    میلاد امام رضا
    همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود
    هر كس میان صحن حرم راه می‌رود

    از هر چه غصه دارد وغم می شود رها
    هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود

    وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
    از سینه‌های شعله زده آه می‌رود

    اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست
    فرشته به اكراه می‌رود از كوی تو

    خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
    هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود

    باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
    حاجت رواست هركه از این راه می‌رود




    خادم افتخاری

     ای حاجت محتاج ترین ها آقا
    ای ذکر دخیل بستنم یا آقا
    یک لال کنار پنجره فولادت
    یکدفعه صدا میزند آقا ....آقا.....

    --------

    نام تو را بردم زمستانم بهاری شد
    در خشکسالی دلم صد چشمه جاری شد
    بعد از زمانی که گدایی تو را کردم
    دار و ندار من عجب دار و نداری شد
    گفتند جای توست دل را شستشو کردم
    پس می شود از خادمان افتخاری شد
    می خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشی
    این گونه شد دور حرم آئینه کاری شد
    گاهی اسیری لذت آهو شدن دارد
    بیچاره آنکه از نگاه تو فراری شد
    گرد ضریحت با من و گرد دلم با تو
    بی تو دوباره این دلم گرد و غباری شد
    من سائل بی چیز اطراف حرم هستم
    من سالهای سال دنبال کرم هستم

                                                            

                                                لطیفیان




    تقدیم به قبله ی هشتم
    ای حاجت محتاج ترین ها آقا

    ای ذکر  دخیل  بستنم یا آقا

    یک لال کنار پنجره فولادت

    یکدفعه صدا میزند آقا ....آقا.....

                                         لطیفیان


    گزیده اشعار در مدح امام رضا (علیه السلام)


    شعر مدح امام رضا  (علیه السلام)
     
    گزیده اشعار در مدح امام رضا (علیه السلام)  

    حكيم صفاي اصفهاني
    من دست زنم دراين فراپستي بردامن شاه عالم بالا
    از بحرنخست گوهر هشتم دريدي چهار لؤلؤ لالا
    گردون چهار اختر خاتم كاين چارچوگوهرندواودريا
    داراي نُه آسمان تودرتو دارندة هفت ارض تابرتا
    سلطان سماء روح و ارض تن قيوم چهار ام و هفت آبا
    او جان و جميع ماسوي پيكر او كل و جميع كائنات اجزا
    بگذشته ازآن كه علم الانسان مالايعلم ستايمش زان سا
    سلطان كه ولايت مطلق كاوهست مدير كن فكان تنها
    مير ملكوتيان روشن دل پير جبروتيان جان پروا
    او شخص وجود و هيكل موجود عرش و فلك و ملك همة اعضا
    از نقطة خاك مركز هستي پيدا شد و شد چو نقطة پابرجا
    نّه دايرة سپهر از او دائم گردند به گرد مركز غبرا
    آن نقطه رضاست كز سركلكش بر لوح قضا قدر كند انشا

     


    فلاح (امين)
    رضا آمد، رضاآمد، رضا آمد ******* رضا آمد، رضا آمد، رضا آمد،
    بشارت ميرسد برما ******* كه اي اهل ولا برپا
    سپاس مقدم مولا ******* ******* امير جان ما آمد
    ******* ******* رضا آمد، رضا آمد

    جهان شد غرق نور از او ******* منورتر ز طور از او
    خلايق در سرور از او ******* شه ملك ولا آمد
    ******* ******* رضا آمد، رضا آمد

    سرور شيعيان باشد ******* ******* كه شاد از او جهان باشد
    مفرح انس و جان باشد ******* ******* كه عطرش با صفا آمد
    ******* ******* رضا آمد، رضا آمد

    زيمن مقدمش يكسر ******* جهان شد غرقه در زيور
    كه ما را آمده دلبر ******* به بزم ما صفا آمد
    ******* ******* رضا آمد، رضا آمد

    بود ايران ما خرم ******* نمايد فخر بر عالم
    از اين مولد از اين مقدم ******* كه از لطف خدا آمد
    ******* ******* رضا آمد، رضا آمد

     

    رسول زاده:
    اي قبلة عشق قصر بلندت
    آهوي دلها صيد كمندت
    پرميكشد مرغ دلم سوي خراسان ******* مولارضا، مولارضا، مولارضا جان
    اي رستگاري، ظل لوايت
    از شرط توحيد مهر ولايت
    اي روضه ات چشم و چراغ اهل ايمان ******* مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
    مأمون به جانت كينه فزون كرد
    زهر ستم داد قلب تو خون كرد ******* مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
    شد چشم عالم در عزايت گريه باران ******* مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان
    در شهر غربت از پا فتادي
    به خاك حجره صورت نهادي
    لب تشنه جان دادي تو چون شاه شهيدان ******* مولا رضا، مولا رضا، مولارضاجان


    قیصر امین پور

    چشمه های خروشان تو را می شناسند
    موجهای پریشان تو را می شناسند
    پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
    ریگهای بیابان تو را می شناسند
    نام تو رخصت رویش است و طراوت
    زین سبب برگ و باران تو را می شناسند
    از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
    ای که امواج طوفان تو را می شناسند
    اینک ای خوب فصل غریبی سر آمد
    چون تمام غریبان تو را می شناسند
    کاش من هم عبور تو را دیده بودم
    کوچه های خراسان تو را می شناسند

     

    مهری ماهوتی

    دور سقاخانه می گردد نسیم
    دانه می پاشد کنار حوض آب
    چادرش بوی زیارت می دهد
    بوی اشک و گریه و بوی گلاب

    آسمان چشم او پر می شود
    باز، از پرواز شاد کفتران
    صحن را آهسته جارو می کند
    خادمی با دستهای مهربان

    می نشیند در نگاه خیس او
    مثل یک گل، سایه فواره ها
    قلب من پر می کشد مثل نسیم
    هردومان هستیم مهمان رضا

    محمد عزیزی«نسیم»

    پای خود را می گذارم در حرم
    از دلم پر می کشد اندوه و غم

    با کبوترهای گنبد می روم
    توی خال آسمان گم می شوم

    شاپرکها، تشنه دیدار نور
    شادمان سر می رسند از راه دور

    چشم خود را در حرم وا می کنند
    شمع را یکباره پیدا می کنند

    شمع جمع شاپرکهایی رضا
    ای کلید ساده مشکل گشا

    آن گل زیبا گل خوشبو تویی
    ای رضا جان ضامن آهو تویی
    با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
    تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

    می شوم من روز و شب همسایه ات
    می شود چتر دو بالم سایه ات


    حمید هنرجو

    روی این گنبد طلا و قشنگ
    خانه ای دارم از شکوفه و نور
    خانه پاک و روشنی دارم
    زیر باران دانه های بلور

    زیر این گنبد طلایی هست
    صحن مردی که ضامن آهوست
    آه، گوش تمام مردم شهر
    پر موسیقی غریبی اوست


    دوست من! بگو که تا حالا
    چند دفعه به مشهد آمده ای؟
    اشکی از چشم خسته ریخته ای؟
    بوسه ای بر ضریح او زده ای؟

    تا بیایی دوباره می شنوی
    عطر پاک گلاب، از هر سو
    می چکد قطره اشکی از چشمت
    باز با یاد ضامن آهو

    در هوا بوی بال پیچیده
    در زمین، عطر غنچه های دعا
    شهر مشهد همیشه لبریز است
    از صمیمیت امام رضا

    روز و شب، کار من فقط این است:
    حرف او، با پرنده ها گفتن
    پر زدن در نگاه گنبد نور
    زیر لب یا رضا رضا گفتن

    بالهایم پر از نوازش اوست
    چون شب و روز بر سر حرمم
    راستی خوش به حال من، آری
    بچه ها، من کبوتر حرمم ...


    سید احمد میرزاده

    بادها، گرم و سوزان
    ریگها، داغ و تبدار
    کاروان داشت می رفت
    در کویری پر از خار

    ظهر، نزدیک می شد
    باز، وقت اذان بود
    روستای «ده سرخ»
    منزل کاروان بود

    خشکسالی در آن ده
    داشت بیداد می کرد
    تشنگی بود و آتش
    خاک، فریاد می کرد

    مثل بیمار می سوخت
    روستا در تب خود
    شد به نرمی پیاده
    مردی از مرکب خود

    قدری از خاک برداشت
    برد نام خدا را
    خاک با شوق نوشید
    عطر آن دستها را

    ناگهان چشمه ای سرد
    از دل خاک جوشید
    عطر دست رضا بود
    آنچه را خاک نوشید


    سید احمد میرزاده

    می آمد و عطر سلامش
    بوی گل گیلاس می داد
    دستان او بوی شکوفه
    بوی بهار و یاس می داد

    مردم هجوم آورده بودند
    تا دستهایش را ببوسند
    یک لحظه رویش را ببینند
    بال عبایش را ببوسند

    در بین آن جمعیت اما
    او آمد و مهمان من شد
    او آمد و این خانه آن روز
    لبریز عطر یاسمن شد

    چشمان زیبای نجیبش
    رنگ زلال دوستی داشت
    او یک نهال سبز بادام
    در گوشه ای از خانه ام کاشت

    او رفته اما خانه من
    از عطر و بویش گشته لبریز
    این نونهال سبز شاداب
    هرگز نگیرد بوی پاییز


    مهری ماهوتی

    رقص قشنگ نور
    امشب چه دیدنی ست
    آواز شاد باد
    امشب شنیدنی ست

    عید است و عطر گل
    پیچیده در هوا
    بوی خوش گلاب
    پر کرده سینه را

    گلبوته های شمع
    روییده هر کجا
    می ریزد اشک شوق
    یک غنچه بی صدا

    گلدسته ها همه
    غرق ستاره هاست
    هر گوشه حرم
    فریاد «یارضاست»

    وقت زیارت است
    پر می کشد دلم
    همراه کفتران
    من می روم حرم


    علی اصغر نصرتی

    ماه در حوض بزرگ کاشی است
    آب، آیینه مهتاب شده
    ماه، مهمان قشنگ حوض است
    حوض بیچاره دلش آب شده

    چشم من منتظر خورشید است
    پیک خورشید، سپیده پیداست
    از حرم بانگ اذان می آید
    آه، این منتظر خیلی زیباست!

    کفتری از سر گنبد برخاست
    بق بقو کرد و به پرواز آمد
    همرهش مرغ نگاه من هم
    رفت و یک بار دگر باز آمد

    مرغ بی تاب نگاهم اکنون
    بر سر گنبد پاک آقاست
    چشمهایم به دلم می گوید:
    راستی گنبد آقا زیباست

    از حرم، از در و دیوار،اینجا
    بوی جانبخش دعا می آید
    مثل بوی خوش گلها در باغ
    همه جا بوی رضا می آید

    ذبیح الله احمدی
    با دیده دل اگر رضا را بینی مرآت جمال کبریا را بینی
    گر پرده اوهام به یک سو فکنی اندر پس آن پرده خدا را بینی
    تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید
    خوارم من و در سینه من عشق شکفته است تا خلق نگویند گل از خار نیاید
    ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت مدح تو جز از خالق دادار نیاید
    نومیدی و درگاه تو بی سابقه باشد هر کار ز تو آید و این کار نیاید
    دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جائی ننوشته است گنهکار نیاید
    گوئی به کجا روی کند ای همه رحمت گر بر در تو شخص گرفتار نیاید

    اشعار زیبا و متفاوت در مدح و مولودی و ولادت امام رضا علیه السلام

    اشعار زیبا و متفاوت در مدح و مولودی و ولادت امام رضا علیه السلام

    دانلود شعر امام رضا
    پر و پنجره
     

     

    به  روی  گنبد  تو  بوسه  می زنه  خورشید

     

    کنار  پنجره ا ت  جو و نه  می زنه  امید

     

    نور دیده ای        تو سپیده­ای          به سیاهی دل میدی خاتمه

     

    پُرِ احسا سه        لبر یزِ یا سه           حر مت  مثه  دا من  علقمه

     

    * یا علی بن موسی الرضا ...*

     

    کا شی کاریهای  حریمت  آ بی  رخساره

     

    یعنی  خاک  حرم  شمیم  آسمون داره

     

    پر جبرئیل      می­بنده دخیل        تا باشه وقف برداشتن غبار

     

    پر و پنجره     بغض و حنجره       از نگاه ما جاریه چشمه سار

     

    * یا علی بن موسی الرضا ...*

     

    پرچم  سبز  تو جا داره به  روی  مهتاب

     

    داره  عطری  مثه  عقیق بیرق ارباب

     

    کاش هوایی شم   کربلایی شم      یا رضا بجون فرزندت جواد

     

    تا رها می­شم    مسیحا می­شم      با  دمت کنار  پنجره  فولاد

     

    * یا علی بن موسی الرضا ...*

     

    شاعر : یوسف رحیمی

    سبک حاج حسین سازور : میلاد حضرت رقیه (س) 84

     

     

    شعر مدح درباره امام رضا (ع)
    همسفر فرشته ها شدم من
    زائر مشهد الرضا شدم من

    بسکه دلم عطر اجابت گرفت
    مثل قنوت ، مثل دعا شدم من

    با دستایی که رنگ اعجاز داره
    طلا نه بلکه کیمیا شدم من

    از آب سقاخونه که چشیدم
    مثه لاله عباسی وا شدم من

    نمی دونم اینجا زائر حضرت
    یا زائر خود خدا شدم من

    تا که بگم حرف دل خستمو
    با اهل دنیا همصدا شدم من

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم

    دلم دخیل پنجره فولاده
    کبوتر ایوون گوهر شاده

    خراب عشق آسمونیشم من
    بهتر بگم دلم رضا آباده

    رو ضریح قامت گلدسته هاش
    سپیده دم دست نیاز باده

    گنبد زردش همة دلایِ
    عاشق و زیر پرچمش جا داده

    راه حاجت گرفتن از آقامون
    اینجا فقط یه قسم جواده

    دلم می خواد با اشکای زلالم
    بگم مثه یه دوست صمیمی ساده

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم

    زمین که نه ،‌ تو آسمون هفتم ؟
    نه نه ، بیا به آسمون هشتم !

    توی حرم کنار سقا خونه
    تو اون شلوغی که آدم می شه گم

    یا تو رواقی که ضریح آقاست
    که پره از تاب و تب و تلاطم

    بخواه از آقا دلتو گم کنی
    دور ضریح ، تو ازدحام مردم

    شاید بشی کبوتری تو صحنش
    تا که آقا برات بپاشه گندم

     با زائرای بی قرار قبرش
    بگو بگو برای بار چندم

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم

    چقدر دلم به اسمش عادت داره
    « رضا رضا » چقدر حلاوت داره

    خدا گواست پائین پای حضرت
    هزار هزار تا دل اقامت داره

    با دیدن شکوه صحن و سراش
    « و إن یکاد » جای تلاوت داره

    برای جارو زدن رواقش
    بال فرشته ها سعادت داره

    از راه دور کبوتر دل من
    دوباره حسرت زیارت داره

    هر چی می تونی تو حرم دعا کن
    دعا تو این حرم اجابت داره

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم
    خورشید برای احترام و پابوسسپیده دم رد میشه از شهر طوس

    کنار نور پر فروغ گنبد
    مثل یه شمعه یا مثه یه فانوس

    غبار چلچراغاش و می گیرند
    خادما با پرِ لطیف طاووس

    هر که نشد غبار راه حضرت
    میشه تموم عمرش آه و افسوس 
    پنجره فولادش دارالشفائه
    هیچ کسی از اینجا نمیره مأیوس

    صدای نقاره خونش بلنده
    خاموشه هر چی کلیسا و ناقوس

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم

    چلچراغاش که داره رنگ الماس
    پره حرم از عطر و بوی احساس

    جوونه می زنه توی نگامون
    زلال اشک مثل یه غنچة یاس

    من نشدم اونی که تو می خواستی
    ولی شما همونی که دلم خواس

    دور و بر سقاخونه اش به قرآن
    یادم میاد صفای کف العباس

    بگیر برات کربلات و امشب
    اگه جایی برات بدند همین جاس

     

    بگو که هر چی هم بگی باز کمه
    بگو با اشک چشم و با التماس

    امام رضا الهی من فدات شم
    فدای تک تک کبوترات شم

    شاعر :یوسف رحیمی

     

    دو بیتی زیبا در میلاد امام رضا (ع)
    ای کـاش کـبوتر حریمـت باشم

                            یا هم نفس صبح و نسیمت باشم

    از چشـم دلم بیا و بردار حـجاب

                            تا زائر چشـمان رحیمـت باشـم

     

                                    ***

     

    صحن تو پر از تب عبوری سبز است

                        لبـریز تبـسم حضـوری سبز اسـت

    مـن تـوشـة کـربلام را مـی گـیرم

                       از پنجره ای که غرق نوری سبز است

    شاعر : یوسف رحیمی

     

    سرودی زیبا در مدح حضرت علی ابن موسی الرضا (ع)
    گوهر ولای تو به طینت من بود ای صنمم
    ذکر خوب نام تو عبادت من بود ای صنمم
    تو دلبر جانانه ، من عاشق دیوانه
    تو شمع ولا و من بر گرد تو پروانه
    ای حاصل من ، آن روی مهت
    ای قاتل من ، تیر نگهت
    امام رضا (ع) امام رضا (ع)
    گره خورده این دل بر مویت
    به فدای جلوه رویت


    جزهوای کوی تو به قلب ودلم نکنم هوسی
    کافرم اگر به غیر یاد تو من بکشم نفسی
    ای آروزی دل ها / من بنده وتو مولا
    دل با تو شود آرام / آرام دل زهرا
    من مال توام / ای تاج سرم
    جز کوی تومن جایی نروم
    امام رضا (ع) امام رضا (ع)
    گره خورده این دل بر مویت به فدای جلوه رویت


    بنده گدا کجا که مست سبوی رضا بشود
    عبد بی حیا کجا که زایر کرب وبلا بشود
    خجلت زده ام کردی
    از بس که کرم کرده ای
    از لطف غلام خود را
    راهی حرم کرده ای آهوی دلم دنبال رضاست


    قلب و جگرم مال رضاست

    امام رضا امام رضا گره خورده این دل بر کویت به فدای ...

     


    مدح مولانا علی بن موسی الرضا (ع)
    چون توای شاه کسی حشمت ودربار ندارد ! 

    جلوه  و جاذبه ات ، ثابت  و سیّار، ندارد!

    خلقی از شوق چو پروانه روانند به سویت !

     هیچکس  مثل تو این گرمی بازار ندارد!

    جمله مشتاق ونظرباز تو باشیم ، به هرجای

    میل کوی تو  فـقط   فرقه ی زوار ندارد!

    هرکه  آن بارقه و جلوۀ جانانه  بدیده است !

    رفته هوشش زسر و طاقت گفتار ندارد!

    ماو من نیست دراین میکده و محفل عرفان

    جوش عشقست،حساب کم وبسیارندارد!

    آن غـزالی  که  پناهندۀ  درگاه  تو گـردد

    تـرس صیاد و کمند  و دد و آزار  ندارد!

    آن کبوتر که  به پـرواز   درآید   امــروز

    بی حرم اوج  و  پر  و  بال سزاوار ندارد!

    (بیکی) ازدایرۀ خطّ تو بیرون شدنی نیست

    خطّ  مهرتو  به جز  نقطه و پرگار ندارد!

    بارالها ، می عشقش به من ازلطف عطا کن!

    آن طهوری که به خمخانه ی خمّار ندارد!

    با تشکر از شاعراهل بیت آقای اکبر علی بیکی

     

    شعر درباره امام رضا
    ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی

    خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی

    این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است

    روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی

    آه از آن دم که ز سوز جگر و حال پریشان

    ناله ات گشت بلند آه تقی جان به کجایی

    ای شه یثرب و بطحا تو غریبی به خراسان

    سرور جمله غریبان و معین الضعفایی

    اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند

    جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی.

    شاعر : احمدی


     

    مدیحه امام هشتم
    این رضا کیست که عالم همه خشنود از او است

    این رضا کیست که بر درد دل خلق دوا است

    ای ضعیفی که تو را پشت و پناهی نبود

    شو پناهنده بشاهی که معین الضعفا است

    ساکن کوی رضا باش که این ابر کرم

    سایة رحمت او برسر سلطان و گداست

    دامن ضامن آهو مده از دست که او

    دوست را ضامن و فریاد رس روز جزاست

    در دبستان رضا درس فضیلت آموز

    که دبستان رضا مکتب تسلیم و رضاست

    سخن سوختگان سوزی و حالی دارد

    لیک سوزنده تر از هر سخنی شعر رساست

    شاعر :قاسم (رسا)

     

     

    ای راهب کلیسا دیگر نزن به ناقوس
    ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

    خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس

    آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

    جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

    آنجا که خادمینش از روی زائرینش

    گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

    خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

    رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

    رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

    باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

    وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

    زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس..
    شاعر:سید حمید برقعی

     


    در مدح غریب الغربا
    عارف اگر زشعشعه هو تو را شناخت

    سالک زقدر و منزلت” او” تو را شناخت

    بیدل به خلق و خوی خداجو تو را شناخت

    من بنده کسی که چو آهو تو را شناخت

    پیچید چو نی نوای تو در بند بندمان

    یا ثامن الائمه رها کن زبندمان

    خورشید با جمال جمیلت جمیل نیست

    بر درگه جلال تو گردون جلیل نیست

    جایی که همرکاب تو غیر از ” خلیل” نیست

    دیگر مجال پر زدن جبرئیل نیست

    وقتی به محضر تو شرفیاب می شوم

    از شرم شعله می کشم و آب می شوم

    کوثر پیاله زشراب طهور توست

    طور شهود پرتو فاش ظهور توست

    سینای جلوه شاهد نور حضور توست

    خورشید هم از آینه داران نور توست

    چشمم که محو حسن ملیح تو می شود

    اشکم دخیل بند ضریح تو می شود

    خواهی بخوان به پیشم و خواهی جواب کن

    یا لطف کن به حال دلم یا عتاب کن

    یا بیش از این خراب غمت را خراب کن

    اما مرا ز زمره یاران حساب کن

    مپسند بار خواهش ما را به ذمه ات

    سوگند می دهم به جواد الائمه ات

    آن زایرم که آمده با دست خالی ام

    رحمی به دل شکستگی و خسته حالی ام

    بال و پری ببخش به بی دست و بالی ام

    کز شاعران حضرت مولی الموالی ام

    پرواز را زخاطر خود بریده ایم ما

    هر چند زنده ایم ولی مرده ایم ما

    هر جا که می رویم خیال تو می کنیم

    در باغ گل خیال مجال تو می کنیم

    صدها غزل نثار غزال تو می کنیم

    با این بهانه یاد وصال تو می کنیم

    تا لطف خویش بیشتر از پیش کرده ای

    ما را کبوتر حرم خویش کرده ای

    محمد علی مجاهدی


    مدح امام رضا (ع)

    احساس آهو
    شاعر : رزیتا نعمتی
    در دلم هر شب حیاطت آب و جارو می‏کنم

    چشم‏هایم را که می‏بندم، تو را بو می‏کنم

    خواب دیدم روی صحن تو طلاکاری شدم

    ضامنم می‏گردی و احساس آهو می‏کنم

    مثل آن دست میان ظرف سقاخانه‏ات

    دست‏های خواهشم را پیش تو رو می‏کنم

    خواب دیدم روی آبی‏های نقش گنبدت

    با دو رکعت، دانه دل را پرستو می‏کنم

    آسمان پای پیاده روی دستم می‏رسد

    زیر لب با گریه وقتی صحبت از او می‏کنم

    کیستی ای آشنایم ای تماشای غریب

    با تو تنها با تو تنها با تو من خو می‏کنم

    غربت آهو
    شاعر: زینب مسرور
    یک سبد گل می‏دهم امشب به دستان شما

    می‏سپارم دست‏هایم را به دامان شما

    جاده‏ها ماندند در بهت غریب فاصله

    چشم‏ها وامانده در اندوه ایوان شما

    هشتمین پرواز، امشب اتفاقی رخ نداد

    دل، پریشان شد، پریشان شد، پریشان شما

    هشت سال و هشت ماه و هشت روز و ساعت است

    هِی غزل می‏سازم از زیبای چشمان شما

    هشت رود از آسمان چشم‏ها جاری شده

    تا بپیوندد به اقیانوس احسان شما

    هشت آهو می‏کشم امشب، و بیدارم هنوز

    غربتِ آهو، کبوتر... باز... دامان شما

    دانولود اشعار و مداحی و مولودی سرود ولادت امام رضا علیه السلام

     

    این شعر در محضر مقام معظم رهبری اجرا شده و محتوای طنز گونه آن بسیار جالب و شنیدنی است.

    این شعر با لهجه زیبای مشهدی اجرا شده است.

    برای دانلود این کلیپ زیبا اینجا را کلیک کنید.

     
    دو بیتی زیبا در میلاد امام رضا (ع)

    سالها تاریخ شمسی گشت و گشت

    شادمان شد تا شنید این سرگذشت

    روز میلاد امــــــــام هشــــــتم است

    هشت هشت جمعه هشتاد و هشت

     
    دانلود مداحی ولادت امام رضا (ع) با لینک مستقیم
    فایل های صوتی میلاد امام رضا (ع ) را می توانید از لینک های زیر دانلود کنید
    حاج ابوالفضل بختیاری (شور میلاد امام رضا 84)
    سید مجید بنی فاطمه (توی خوابم می دیدم که پادشاه عالمم)
    عبدالرضا هلالی (هرکسی عشقم رو به امام رضا می بینه مبهوت میشه)
    حاج محمود کریمی (قاصدک دل من به عشق شمس شموس)
    حاج محمد رضا طاهری (امشب دست حق از پشت پرده)
    دانلود مداحی حاج احمد واعظی (پادشاه دل من ز سر تا پاش دلبریه)
    دانلود مداحی سید مجید بنی فاطمه (سحرهای حرم تو هیچ جای عالم نداره) عبدالرضا هلالی (و تسمع کلامی)
    دانلود مداحی حاج محمود کریمی (حیدر مدد)
    دانلود مداحی حاج محد طاهری (دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم)
    بنی فاطمه (توی خوابم می دیدم که پادشاه عالمم)
    حاج محمود کریمی (سایه مرغ سعادت به روی سرم کشیده)
    حاج محمد رضا طاهری
    بختیاری (سائلم و دلم شده هوایی)
    بنی فاطمه (کبوتر دل من امشب شده هوایی)
    کریمی (شب ستاره باون می باره)
    طاهری و حدادیان (قربون کبوترای حرمت امام رضا)
    بختیاری (اگه ندیدم کربلا رو خدا از من نگیره امام رضا رو)
    حاج حسین سازور (ای رخت جلوه نور ازلی پور علی)
    مداحی حاج محمود کریمی (اذن دخول حرم تو یا ابوالفضله)
    حاج منصور ارضی (مدح امام رضا (ع) )
    حاج محمود کریمی (یکی از کرامات امام رضا (ع))
     
     

    بهشته رواقش ، خورشده چراغش ، دل به اشتیاقش

    شبیه کبوتر ، زده تا حرم پر

    مسافر مشهد ، کبوتر گنبد ، یا زائر مرقد

    دارم میرم اونجا ، به پابوس آقا

     

    گلبارونه کوچه های خراسان

    امشب شده ذکر تموم ایران

    اباالحسن امام رضا یا سلطان ، یا سلطان

     

    میام اونجا تا برایِ کفترات دونه بپاشم

    همیشه وقف تو مثلِ یه زیارتنامه باشم

     

    ----------------------------

     

    سحرای ناب و ، شمیم گلاب و ، صحن انقلاب و

    دلای دیوونه ، دور سقاخونه

    با شوق زیارت ، تو حرم حضرت ، دل داره اقامت

    کنار ضریحش ، با نور ملیحش

     

    دار الشفامون پنجره فولاده

    دلم مقیم صحن گوهرشاده

    قبلة دلهامون باب الجواده ، جواده

     

    من دخیل می بندم امشب ، اون ضریح با صفا رو

    می گیرم از دست آقا ، برات کرب و بلا رو

     

    سبک سرود اول

     

    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

     

    امشب گره می زنم دل تنگمو با بال کبوترات

    شاید دل منو هم ببرن تا عرش گنبد طلات

     

    هوائیه قلبم ، به هوای پا بوس

    پر می کشه امشب ، تا آسمون طوس

     

    یا رضا دل ما به فدات ، طوطیای نگامونه خاک پات

    قربون مرقد با صفات

    مهربون قبله‌مون یه نگات ، شبیه آهو سر می ذاریم به رات

    قربون تک تک زائرات

     

    --------------------------------

     

    خورشید زانوی ادب می زنه پیش چلچلراغ حرم

    از چشم فرشته ها میره جنت توی رواق حرم

     

    شبیه یه قطره ، می رم سوی دریا

    دستمو می گیره ، کرامت آقا

     

    دلبری می بری به خدا ، دل از دل آسمونا یا رضا

    کعبة مستجاب الدعا

    نور ما شور ما طور ما ، بهشت امید دلا یا رضا

    جلوة‌مطلق هل أتی

     

    --------------------------------

     

    الکن می شه اگه موقع مدحت آقا زبون حروف

    شایستگی نداریم که بخونیم از اون چشای رئوف

     

    میام تا حریمت ، با کوچ پرستو

    ضامن دلم باش ، یا ضامن آهو

     

    آهویِ قلب من رام تو ، دلم شده کبوتر بام تو

    کوثرم جرعة جام تو

    دل من اسیر دام تو ، غریب نوازی شده مرام تو

    تا ابد عشقمه نام تو

     

    --------------------------------

     

    هرگز جدا نمی شه دخیل دل از پنجره فولادت

    آقا دست خالی رد نکنی قلبم رو جون جوادت

     

    آروم نمی گیره ، این دل دیوونه

    به یاد اباالفضل ، دور سقاخونه

     

    اون نگات خنده هات آشناس ، می پیچه تو حرم تو بوی یاس

    مرقدت غرق نور خداس

    در تبم رو لبم یه دعاس ، دلم به عشق شش گوشه مبتلاس

    دل پر از حسرت کربلاس

     منبع:در نواحی نوحه

    سبک سرود دوم

    شعر مدح درباره میلاد و مولودی امام رضا (علیه السلام)

    شعر مدح درباره میلاد و مولودی امام رضا (علیه السلام)

    مدح امام رضا(ع)

    السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
    سخن به مدح تو باید فصیح و کامل گفت
    هم از شکوه مقامت ، هم از فضائل گفت

    شبیه صائبِ صاحب سخن قصیده نوشت
    غزل غزل سر زلف تو را چو بیدل گفت
    نه چند مثنوی و قطعه و غزل ، باید
    که شرح قصة حسن تو در رسائل گفت
    عبا ، نه ... اینکه گدای شما شدم کافیست
    حدیث حسن تو کی می توان چو دعبل گفت
    تفضلی ! که فقط از تو خوانده ام یک عمر
    و من نگفته ام و هر چه بود این دل گفت
    زلال اشک مرا از تبار کوثر کن
    در آسمان دو دستت مرا کبوتر کن
    *
    به قفل بسته کلید اجابت است اینجا
    که آستانة جود و کرامت است اینجا
    به دلنوازی جان در رواق او بنشین
    چرا که قبر مسیحای عترت است اینجا
    بکوش تا پرِ پروانه اش شوی ،‌ زیرا
    پر از تلأ لؤ شمع هدایت است اینجا
    زلال اشک تو از چشمة خلوص دل
    همیشه إذن دخولِ زیارت است اینجا
    نه دیدن حرم و قبر و صحن و گلدسته
    هدف وصال حقیقی حضرت است اینجا
    دوباره کسبِ ثواب هزار حج کردم
    طواف قبرِ تو یا ثامن الحجج کردم
    *
    ببین که حال و هوای حرم چه عرفانیست
    پر از بلور و کبوتر پر از چراغانیست
    به لطف گنبد و گلدسته های زر پوشش‌
    همیشه صحن حرم پر فروغ و نورانیست
    کجاست روضة رضوان به غیر از این مرقد
    کجاست جنت الأعلی اگر که اینجا نیست
    صدای پر زدن بال جبرئیل است این
    در ازدحام حرم گرمِ عطر افشانیست
    حدیث سلسله از یادمان نخواهد رفت
    ولایتت به خدا شرطی از مسلمانیست
    هزار مرتبه شکر خدا که نور تو
    چراغ زندگی مردمان ایرانیست
    کتاب رأفت و مهرت پر از حکایتها
    نظیرِ قصة آن پیر مرد سلمانیست
    ز یادِ مردمِ سایه نشین ایوانت
    نرفته خاطره های نماز بارانت
    *
    سلام ! مظهر یکتای « لیس إلا هو »
    سلام ! حضرت خورشید ! ماهِ یوسف رو
    مقام عصمتتان « إنما یرید الله »
    قسم به اشهد أن لا اله الا هو
    شبی نشان بده از باب « یطمئن قلوب »
    به چشم خسته­ مان گوشه ای از آن ابرو
    دخیل گریه ببندید زائران اینجا
    به حلقه های ضریح مطهر از هر سو
    چگونه ضامن دلهای ما نخواهد شد
    رئوف شهر که کرده ضمانت آهو
    خوشا به حال کسی که شبیه اهل نظر
    به خدمت حرمش گیرد از مژه جارو
    غباری از اثر رفت و آمدش شاید
    شبیه فرش حرم بر روی سرش باشد
    *
    همیشه باغ لبش غنچة تبسم داشت
    که خنده با لب نورانیش تفاهم داشت

    تمام عمر شریفش ، مکارم الأخلاق
    به لحظه لحظة  اوقات او تجسم داشت
    اگر امام رئوف است ، بسکه همواره
    به سینه دغدغة مشکلات مردم داشت

     

    برای رزق تمامِ کبوتران شهر
    حیاط خانة آقا همیشه گندم داشت
    هر آنکه جرعه ای از جام معرفت نوشید
    سری به خاک قدوم امام هشتم داشت
    و هر فرشته برای تبرک بالش
    به خاک راه امامِ رضا تیمم داشت
    برای ما به جز این آستان پناهی نیست
    از آسمانِ حرم تا بهشت راهی نیست
    *
    تویی که این همه دارالشفایِ دل داری
    نرفته از حرمت نا امید بیماری
    دوباره نغمة نقّاره خانه می آید
    شفا گرفته کسی با تفضّلت ! آری
    کجاست گوش دلی تا که بشنود هر روز
    از این ترنم نقاره بانگ بیداری
    دو بال پر زدنت را قنوت اشکت کن
    ببین برای پریدن عجب سبکباری
    دوباره پنجره فولاد و إذن کرب و بلا
    میان صحن حرم شد چه گریه بازاری
    دوباره روضه گرفتند زائران اینجا
    بیاد مشک عطش نوش و خشک سرداری
    رهاست در نفس این حرم شمیم یاس
    به یاد علقمه و قبر حضرت عباس

     

    اشعار میلاد امام رضا(ع)
    شعر مولودی امام رضا**شعر میلاد امام هشتم**شعر مولودی **امام رضا**جشنواره شعر رضوی**

    قطعه و مفرد


    نگاه
    از آن زمان به گوشه نگاهت شدم دمی مهمان
    هنوز درون نگاهت شناورم مولا

    مرکز
    امشب که چنین مرکز هستی شده ایران
    بر آل محمد صلواتی بفرستید

    شکوفه
    شکوفه بریزید بر همنام مرتضا
    مژده بدید آمد مولانا موسی الرضا

     

    رباعی و دوبیتی


    پناه
    حق معرفتی به هر نگاهم داده
    در حلقه‌ی عشق خویش راهم داده
    این ها همه علتش فقط یک چیز است
    ایرانی‌ام و رضا پناهم داده

    غنچه
    لحظه‌های شادی دلهای ما آغاز شد
    باز ذکرِ حمد حقِ با سینه‌ها دمساز شد
    امشب از یومن قدومت یا علی موسی الرضا
    غنچه‌‌ای از گلشن آل محمد باز شد

    اشعار عروضی


    ذاکر
    یا رضا جان کن مدد بر خوانِ تو مهمان منم
    در شبِ میلادِ تو دلْ‌تشنه‌ی درمان منم
    دست من از عیدی لطف و شفاعت خالی است
    پادشاهی من گدایم، دست بر دامان منم
    در بیابان خطا گم کرده‌ام راهِ نجات
    ضامن آهویی و آهوی سرگردان منم
    هشتمین نور و دهم مولای خوبان یا رضا
    ده پناهم بی‌پناهم در جهان، حیران منم
    عهد کردم تا نگیرم حاجتم را ای رئوف
    تا سحر کوبم درِ میخانه و گریان منم
    دست بر هم می‌زنم همچون تمامِ عاشقان
    تا کنم جلب نظر ‌جانا، که دست افشان منم
    نوش کردم باده‌ی مهرِ تو را از کودکی
    تا به پیری ذاکر این ذکرِ یا سلطان منم

    ستارگان
    جمله ستارگان همه سینه سپر نموده اند
    پشت به شمس و زهره و قرص قمر نموده اند
    بر سر بام منزلِ دلبر ما چو اختران
    خیره به حجره گشته اند چشم به در نموده اند
    گفت به گوش اختری اختر غرق نور، خود
    از چه تمام اختران شور و شرر نموده اند
    گفت جواب، دم مزن هلهله را ببین که چون
    نفخه ی عشق در خور کافر کر نموده اند
    یک نظری نما تو بر سر درِ خانه ی بهار
    خانه و حجره گوئیا طلا به بر نموده اند
    حجره ی کیست اخترا این همه گوئی اش ثنا
    شرم ز او ستارگان پرده به سر نموده اند
    حجره ی دلبر خداست حجره ی شاه دلرباست
    آنکه فرشتگان ز او سرمه بصر نموده اند
    حجره ی غرق نور ما حجره ی کوثر و علیست
    نقش رضاست بین او با گل و پر نموده اند
    نور فقط نقاب اوست نجمه به پیچ و تاب اوست
    کاظم و نجمه بهر حق هدیه پسر نموده اند
    خنده ی او چه می کند با دل اهل معرفت
    جمله زمین و آسمان تای کمر نموده اند
    فاطمه و نبی ببین دست به دست حیدرند
    نذر وجود حضرتش درّ و گهر نموده اند

     

    اشعار نو


    در حال آماده سازی ...
     

    ذکر و سرود


    آهو
    بازم یه آهو اومده تو حرمت نشسته
    چشمای خیس و خسته‌اش و به کرمِ تو بسته
    نذار که این آهو بره با این دلِ غمینش
    صیاد بی رحمِ گناه نشسته تو کمینش
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)
    تو شب میلاد رئوف دست من و عنایت
    باز اومده آهوی تو واسه کمی ضمانت
    می‌خوام که مثلِ قدیما رامِ تو با صفا شم
    ردّم نکن بذار بازم قربونیِ رضا شم
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)
    یادم می‌آد وقتی منو داشتی جدا می‌کردی
    از میونِ غصه و غم منو رها می‌کردی
    یه حس و حالی هی می‌گفت یه وقت نشی غریبه
    آقا رو داشته باش که هم امام و هم حبیبه
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)

    گره گشا
    وقتی قدم تو حرم امام رضا گذاشتم
    پای ضریح با صفاش دلم رو جا گذاشتم
    دلم غلامش شده
    آهوی رامش شده
    یا علی موسی الرضا
    همش کلامش شده
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)
    **********
    میون ایوون طلاش یه آرزویی کردم
    منم مث کبوتراش دورِ سرش بگردم
    تا به ابد یارشم
    همیشه بیمارشم
    به گردنم حق داره
    چونکه نمک خوارشم
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)
     کنار اون سقا خونه اش اشکای دونه دونه
    کی مثل تو امام رضا درد منو می دونه
    حال و هوایم تویی
    نغمه و نایم تویی
    آقا تو این بی کسی
    گره گشایم تویی
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)

    رونما
    مژده که ماه هشتمین
    دشمن ظلم و جور و کین
    ضامن خسته آهوان
    آمده مقتدای دین
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    شام سیه سحر شده
    موسم غم به سر شده
    کاظم آل مصطفی
    صاحب گلْ پسر شده
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    زندگیم فدای تو
    عرش و سما گدای تو
    اهل فلک به صف شده
    در صفِ رونمای تو
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    جلوه‌ی ذات کبریا
    حال مرا نظر نما
    می‌شنوم ز عرش حق
    نغمه‌ی یا رضا رضا
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)

    نگاه حرم
    پر می‌زنه مرغِ دلم سوی تو
    تا که بشه دیوونه‌ی کوی تو
    گفتی می‌آی لحظه‌ی جون دادنم
    من می‌میرم تا ببینم روی تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    مرکز این سینه‌ بود جای تو
    دیده فدای رخِ زیبای تو
    سر به قدومت بگذارم رضا
    تا بشوم شاهدِ رؤیای تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    عاشقم و عاشقِ سیمای تو
    از کوچیکی دل شده شیدای تو
    اینقده دل اومده پای ضریح
    تا که بشه نذرِ تماشای تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    جان به فدای حرم و نام تو
    می بده ظرفِ دلِ من جام تو
    مثلِ کبوتر می‌زنم بال و پر
    لوله‌ی من هر گوشه‌ی بام تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    وقتی تو اون صحن و سرا می‌روم
    با صد هزار شور و نوا می‌روم
    وقتی می‌شم محوِ نگاهِ حرم
    انگار دارم کربلا می‌روم
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)

    پیمانه
    ساقی بده پیمانه‌ای که دل و دلبر آمد
    علی ابن موسی الرضا گلِ حیدر خوش آمد
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    ز میِ سقاخانه‌ات قدحی ده بنوشم
    مادر از نامِ پاک تو زده حلقه به گوشم
    دلِ من مانده در بزمِ صدفِ عشقِ ساقی
    گل عشقِ تو را مولا کجا هرگز فروشم
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    دلم امشب دیوانه‌ی گلِ رویت رضا جان
    شده امشب مستانه‌ی سر کویت رضا جان
    چشم به راه عنایت شد، سر به زیرِ خجالت
    تو بخوان تا دمی آید او به سویت رضا جان
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    چه بگویم از نورِ آن حرم و بارگاهت
    بده تسکین دردِ مرا با درمانِ نگاهت
    ماهی میان سینه‌ام به نامِ تو کشیدم
    مرکزِ پرگار دل و دل شده گِردِ ماهت
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)

     

    شور و بحر طویل


    رضاجان رضا جان
    ای ضامن آهو (رضا جان رضا جان) ـ ای دلبرِ خوشرو ـ مجنون تو هستم ـ دردانه‌ی مهر رو * ای شاه خراسان ـ ای عقل و دلِ و جان ـ امشب شده‌ام من ـ بر خوانِ تو مهمان * ای سوز و گدازم ـ ای راز و نیازم ـ امشب بزن از لطف ـ مهری به جوازم *  ای حاصلِ کوثر ـ از آلِ پیمبر ـ تو فاتح عالم ـ ای زاده‌ی حیدر * ای شاهِ ولایت ـ من گشته گدایت ـ لب می‌زنم امشب ـ بر جامِ ثنایت

    رضا(ع)
    گل حیدر (رضا) ـ عشقِ پیمبر ـ غنچه‌ی کوثر ـ شافع محشر * ز تو مستم ـ بده به دستم ـ می الستم ـ عاشقت هستم * گلِ زیبا ـ ای همه غوغا ـ دل شده شیدا ـ بهرِ تو مولا * تویی یارم ـ تویی نگارم ـ چاره‌ی کارم ـ دار و ندارم * تو امیدم ـ همه نویدم ـ عشق تو دیدم ـ جز تو ندیدم * تو صفایی ـ مردِ وفایی ـ می‌گن تو عالم ـ گره گشایی * من غلامت ـ مرغکِ بامت ـ شفای دردم ـ گفتن نامت * تو نظر کن ـ به دل گذر کن ـ نخل دلم را ـ تو پرثمر کن

    یا علی موسی الرضا (4)
    شمع و گل و پروونه به دستش
    جام و می و میخونه به دستش
    عالم همه محوِ رخِ زیباش
    صدها دلِ دیوونه به دستش
    *  *   *
    عکس مه و خورشید تو نگاهاش
    می‌لرزونه دل رو با صداهاش
    هر چی کهکشونِ جیره‌خوارش
    یک دنیا ستاره زیرِ پاهاش
    *  *   *
    عاشقی با اون داره صفایی
    عشقش به جهان داده جلایی
    این آقا به گوشه‌ی نگاهش

    می‌کنه دلا رو کرب و بلایی
    *  *   *
    اون که انتهای سرنوشته
    با محبتش رو دل نوشته
    آی زمین و آسمون بدونید
    عاشقِ رضا جاش تو بهشته
    *  *   *

    آقام آقام آقام امام رضا(3)
    کی بوده سر به راهم کرده
    کی بوده یه نگاهم کرده
    همه عالم خبر دارند که
    منو آقام صدایم کرده
    زیارت دل اگه می‌شه نصیبم
    دوستم داره اونه تنها حبیبم
    * * *
    اگه از من نظر برداره
    همه‌ی زندگیم بیماره
    اگه مولا نباشه یارم
    کار قلبم نگو که زاره
    اگه تو دنیا من غمی ندارم
    واسه همینه این آقا رو دارم

     

    شعری زیبا در مدح سلطان ارض طوس
    آن خالقی که بر تن بی روح جان دهد

    مهر تو، رایگان، به دل خاکیان دهد

    شخصی کریم، جود بلا  شرط می کند

    آری، خدا هر آنچه دهد، رایگان دهد

    هر نعمتی که داد خدا، بی سوال داد

    وصل تو را، که خواسته ام، بی گمان دهد

    از خلقت تو، خواست خداوند لامکان 

    ما را کنار رحمت عامش مکان دهد

    گر جان دهم، به یک نگهت، سود با من است

    کالای خویش را، که بدین حد گران دهد؟

    بی امتحان مرا به غلامی قبول کن

    رسوا شوم، اگر دل من امتحان دهد

    دارم امید، لطف تو گیرد چو دست من

    دامان پر ز گرد گناهم تکان دهد

    می خواست گر خدای نبخشد گناه ما

    ما را چرا امام چنین مهربان دهد؟

    آن پرچمی که بر سر بام حریم توست

    راه بهشت را به محبان نشان دهد

    قلب (حسان) به یاد تو از غصه فارغ است

    در انتظار این که به پای تو جان دهد

    روز جزا که در صف قرآن و عترتیم

    ما را امام ثامن ضامن امان دهد

    حبیب چایچیان" حسان "

    شعر امام رضا «بوی غذای حضرتی و این همه گدا ------ مهمان نوازهای حرم سفره چیده اند»

     

    دوباره پای من و آستان حضرت تو

    سر ارادت و خاک سرای جنت تو

    وباز سفره لطف تو و عنایت تو

    کویر دست من و بارش کرامت تو

    امـــــــــام مشـــــــرقی عالم وجود رضا

    سحاب رحمت حق آسمان جود رضا

    دوباره مثل همیشه رساندیم آقا

    میان این همه دلداده خواندیم آقا

    خودم نیامده ام . . . تو کشاندیم آفا

    سلام داده نداده . . . تکاندیم آفا

    شکستم و به نگاه تو سلسبیل شدم

    و پشت پنجره فولادتان دخیل شدم

    میان صحن تو برگ برات میدادند

    مداد عفو گنه را دوات میدادند

    به زائران شکسته ثبات میدادند

    شراب کوثر و آب حیات میدادند

    من آمدم که مریض مرا شفا بدهی

    من آمدم که به من اذن کربلا بدهی

    همینکه میرسم . . . از چشم های بارانی

    هزار حاجت ناگفته را تو میخوانی

    در انتظار تو هستم . . . خودت که میدانی

    درست مثل همان پیرمرد سلمانی

    نشسته ام به تمنای چشم هایت من

    بیا که سربگذارم به زیر پایت من

    شنیده ام که خودت در زمان پر زدنت

    بروی خاک رها گشت پیکر و بدنت

    هزار لاله روان شد ز گوشه دهنت

    غریب بودی و خون شد تمام پیرهنت

    ز سوز زهر اگرچه به خویش پیچیدی

    ولی زمان غــــــــروبت جواد را دیدی

    اگرچه جز پسرت کس نبود در بر تو 

    ولی ندید تنت را به خاک خواهر تو

    به زیر سم ستوران نرفت پیکر تو

    اسیر پنجه سرنیزه ها نشد سرتو

    حسین گفتم و قلبت شکست آفا جان

    به دل غبار محرم نشست آقا جان


    محمد بیابانی

    اشعار شهادت امام رضا عليه السلام

    اشعار شهادت امام رضا عليه السلام


    با زمین خوردنت امروز زمین خورد زمین
    آسمان خورد زمین عرش برین خورد زمین

    وسط کوچه همینکه بدنت لرزه گرفت

    ناگهان بال و پر روح الامین خورد زمین

    این چه زهری است که داری به خودت می پیچی

    گاه پشت کمرت گاه جبین خورد زمین

    از سر تو چه بگوییم؟ روی خاک افتاد

    از تن تو چه بگوییم؟ همین ... خورد زمین

    دگرت نیست توان تا که ز جا برخیزی

    ای که با تو همه ی دین مبین خورد زمین

    داشت می مرد اباصلت که چندین دفعه

    دید مولاش چه بی یار و معین خورد زمین

    زهر اول اثرش بر جگر مسموم است

    پهلویت سوخت که زانوت چنین خورد زمین

    پسرت تا ز مدینه به کنار تو رسید

    طاقتش کم شد و گریان و حزین خورد زمین

    به زمین خوردن و خاکی شدنت موروثی است

    جد تشنه لبت از عرشه ی زین خورد زمین


             جواد حیدری


    آمده پر زخجالت به شما رو مي زد

    باز هم رو به شما ضامن آهو مي زد

     

    آمد و ديد به بيراهه زده ، كج رفته

    وچراغ دل او داشت كه سوسو مي زد

     

    ديد جايي نتوان بهتر از اين جا رفتن

    او پشيمان شده از سر كه به هر سو مي زد

     

    ابتداي حرمت خاك شد و بوسه گرفت

    پيش آقاي خودش داشت كه زانو مي زد

     

    آرزو داشت كه هر صبح شبيه خدام

    صحن زيباي تو را با م‍ژه جارو مي زد

     

    آمد از محضرتان نور گرفت و مي رفت

    مست و ديوانه شد و نغمه ي هوهو مي زد...

    ...

    ياسر مسافر



    اهو نه ولی کبوتری آری

    ای کاش غزل قصیده می شد

    سـیب غـزلم رسـیده می شد

    بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل

    با معجزه ای سپیده می شد

    بـا اذن دخـول مهبط عشق

    هر چیز ندیده دیده می شد

    آهـوی اسـیر اشـک هایم

    از کنج نظر رهیده می شد

    بـر حبل مـتین دسـتهایت

    معماری دل تنیده می شد

    یا اینکه کشان کشان به سویت

    پـیشـانی مـا کشـیده می شـد

    ***

    یا حضرت ثامن الأئمّه

    بر تکمله ی عمل تتمّه

    ***

    هر کس که به دام تو گرفتار

    بـر مهـر و مـرام تـو گـرفتار

    از روز ازل گـدای کویت

    تا حُسن ختام تو گرفتار

    صد بار زیارت تو بس نیست

    بـادا بـه مُـدام تـو گـرفـتـار

    ما جلد ضـریح آفتابیم

    بر گنبد و بام تو گرفتار

    با واژه ی «حصنی» تو سرمست

    بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار

    عمری به «علیک» کرده عادت

    عمـری بـه «سـلام» تو گرفتار

    ای «عروه ی لانفصام»، مائیم

    در زلـف زمـام تـو گـرفتار

    ***

    ما خانه به دوش و جرعه نوشیم

    مَشـتی صـفتان پر خـروشیم

    ***

    ما داغ تب و تعب نداریم

    چون غیر تو را طلب نداریم

    با ذکر مَن اسمُهُ دوایت

    ما دلهره ی مطب نداریم

    تا شمس شموس چهره ی توست

    تاریکی و ظلم شب نداریم

    کوثر اگر از لبت نجوشد

    ما باده ی لب به لب نداریم

    با هرکه به جز رضا بگوید

    ربط و سبب و نسب نداریم

    بر گردن شیعگی به والله

    جز «سلسلة الذهب» نداریم

    ما بنده ی کوچه گرد و خامیم

    تنبیه کنید ادب نداریم

    ***

    ای «بضعه»ی خاتم رسالت

    ای اصل اصیل و با اصالت

    ***

    آرام تـلاطــم جـهــانـی

    هم کعبه ی مردم جهانی

    از هفت جهان شنیدم امّا

    تو رتبه ی هشتم جهانی

    آهو نه! ولی کبوتر آری

    تا رونق گـندم جهانی

    هم آه دم مسیح هستی

    هم طـور تکـلّم جهانی

    ای مشهد با صفات جنّت

    توس و نجف و قم جهانی

    لبخند بزن شب ولادت

    تو روح تبسّـم جـهانی

    ***

    در «صحن عتيق» تو دخيليم

    يك مُشت «عتيقه»ي ذليليم

    ***

    بر دامن شر شرر بگیرد

    آه نفست اگر بگیرد

    مرغ دل کاظمینی من

    از باب جواد پر بگیرد

    طوطی شده او که با ادایی

    از کنج لبت شکر بگیرد

    خشکیده نگاه زائر تو

    او آمده چشم تر بگیرد

    آغوش گشوده سمت مرقد

    تا قبر تو را به بر بگیرد

    عمری به خطا گذشته کارش

    ای کاش دوباره سربگیرد

    ***

    ای بارش مهربان باران

    ای مایه ی افتخار ایران


                                                             مجید لشکری



     زوار خاكي حرمت كبريايي اند                      

     سرگرم كاروكسب شريف گدايي اند

     

     هرلحظه فطرس آمده پابوسيِ شما             

     طفلي هميشه مانده پَرش زيردست وپا

     

     لاهوتيان مقلد احكام عشق تان                     

     مِي خوارگان دائميِ جام عشق تان

     

     اي قبله ي نياز سماواتيان رضا                       

     پير مغانِ دير خراباتيان رضا

     

     صدها ستاره مست شراب نگاه تان                

     بال فرشته هايِ سما فرش راه تان

     

     پيغمبران ز محضرتان فيض مي برند                

     بهر كبوتران حرم دانه مي خرند

     

     روح الامين به لطف شما دل سپرده است        

     او با كبوتران حرم دانه خورده است

     

     امشب دخيل پنجره فولاد مي شوم                

     در بيستون عشق تو فرهاد مي شوم

     

     اي نورلايزال، بگو با دلم سخن                       

     شد بقعه ي مطهرتان كوه طور من

     

     شيرين دهن، حديث تو طعم عسل دهد        

     زيبا سخن،كلام تو عطر غزل دهد

     

     آقا نگاهتان به گِلم  روح داده است          

     تاثير ‌چشم هايِ شما فوق العاده است

     

     من كافر نگاه اهورايي توام                          

     مجذوب طرز خنده ي زهرايي توام

     

     دربين پيروان تو ملحدترين منم                      

     زنديقيِ رسيده به مرز يقين منم

     

     تا بت پرست كعبه ي خال شما شدم          

     زاهدترين خليفه ي ملك خدا شدم

     

      از زير قبه ي تو به معراج مي روم                   

     ديوانه وار در پي حلاج مي روم

     

     قرآن مقام شامخ تان را ستوده است            

     گنجينه ي حقايق خود را گشوده است

     

     با گوشه چشمِ فاطميِ خود چها كني!           

     سنگ سياه قلبِ مرا ،كهربا كني

     

     من از پل صراط جزا پرت مي شوم                 

     دستم اگر كه روز قيامت رها كني

     

     آقا چه مي شود كه مرا در صف حساب          

     از لابه لاي آن همه آدم سوا كني

     

     آقا چه مي شود كه شوم مَحرم و شما          

     من را براي ديدن زهرا صدا كني

     

     آقا سعادت دو جهان قسمتم شود                  

     يكبار اگر براي غلامت دعا كني  


                                        وحید قاسمی


    چه کنم

    فکر کردم که با قلم چه کنم؟

    وقتی از صحن می روم چه کنم؟

    شب میلاد تو به وقت رسید

    مانده بودم برای غم چه کنم؟

    دست بالاش می شوم دعبل

    نگرانم که دست کم چه کنم؟

    یک قدم مانده تا ضریح شما

    دودلم تا در این قدم چه کنم؟

    به غریبیت؟ یا که باز تو را

    به جوادت دهم قسم؟ چه کنم؟


                                       مهدی رحیمی




    خودش می داند

    دیگر از راه دور با حسرت،اسمتان را صدا نخواهم کرد

    مثل مادر کنار سجاده،یا رضا یا رضا نخواهم کرد

    برو با کفتران خود خوش باش،من بیچاره چون کلاغم که

    آسمان سپید مشهد را،با حضورم"سیا" نخواهم کرد

    مادرم گفته التماس دعا،من فقط گفته ام که محتاجم

    تو یقیناً شنیده ای چون که من کسی را دعا نخواهم کرد

    چقدر سمت طوس پر بزنم؟مگر عقلم کم است در بزنم؟

    تو مرا نوکرت نخواهی کرد،پس " منم" با تو تا نخواهم کرد

    با تو قهرم شبیه زنبوری که به قندی فروخته گل را

    قند نقد است و باغ گل نسیه،نقد را من رها نخواهم کرد

    حال که دعبلم نمی خوانی،هر چه آمد خوش است می گویم

    دیگر آقا برای ابیاتم قافیه دست و پا نخواهم کرد

    آره زیباست بچه ی آهو،من سیاهم معفّنم زشتم

    می روم گم شوم از اینجا چون حقتان را ادا نخواهم کرد

    بعد از این انقدر صبورم که،بی خیالم که از تو دورم که

    و چنان سنگ و بی شعورم که،درد دل با شما نخواهم کرد

     




    میلاد امام رضا
    همچون نسیم صبح و سحرگاه می رود
    هر كس میان صحن حرم راه می‌رود

    از هر چه غصه دارد وغم می شود رها
    هر سائلی به خدمت این شاه می‌رود

    وقتی فرشته‌های حرم بال می‌زنند
    از سینه‌های شعله زده آه می‌رود

    اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست
    فرشته به اكراه می‌رود از كوی تو

    خورشید در طواف حرم، وه! چه دیدنیست
    هر شب به پای‌بوسی آن ماه می‌رود

    باب‌الجواد راه ورودی به قلب توست
    حاجت رواست هركه از این راه می‌رود




    خادم افتخاری

     ای حاجت محتاج ترین ها آقا
    ای ذکر دخیل بستنم یا آقا
    یک لال کنار پنجره فولادت
    یکدفعه صدا میزند آقا ....آقا.....

    --------

    نام تو را بردم زمستانم بهاری شد
    در خشکسالی دلم صد چشمه جاری شد
    بعد از زمانی که گدایی تو را کردم
    دار و ندار من عجب دار و نداری شد
    گفتند جای توست دل را شستشو کردم
    پس می شود از خادمان افتخاری شد
    می خواستند از هر طرف تو جلوه گر باشی
    این گونه شد دور حرم آئینه کاری شد
    گاهی اسیری لذت آهو شدن دارد
    بیچاره آنکه از نگاه تو فراری شد
    گرد ضریحت با من و گرد دلم با تو
    بی تو دوباره این دلم گرد و غباری شد
    من سائل بی چیز اطراف حرم هستم
    من سالهای سال دنبال کرم هستم

                                                            

                                                لطیفیان


    مرغ دلم پر زند بر سر کوی رضا
    دست نیازم بود باز به سوی رضا
    آرزویم این بود تا دم مردن شود
    چشم گنه کار من باز به سوی رضا
    خلق جهان زائرند از همه سو کعبه را
    کعبه بود در حجاز زائر کوی رضا
    با نفس عیسویش، با دم جانبخش خویش
    جان مسیحا بود زنده ز بوی رضا
    بر بدنش می شود آتش دوزخ حرام
    هر که خورد قطره ای آب ز جوی رضا
    کشور ایران فقط نیست به او متکی
    زندگی کائنات بسته به موی رضا
    نیست عجب خضر اگر تشنه لب جام اوست
    ساقی رضوان بود مست سبوی رضا
    جرم و گناه و خطاست عادت دیرین من
    عفو کرامت بود خصلت و خوی رضا
    چند به شوق بهشت زائر این در شوی
    جنت جنت بود روی نکوی رضا
    "میثم" اگر از نماز آبروی مؤمن است
    آب دهد بر نماز آب وضوی رضا

    مسیح می دمد از تربت مطهر من
    فضای طوس نه، عالم بود معطر من
    فرشتگان همه زوار زائرین منند
    بهشت گشته بهشت از بهشت منظر من
    منم عزیز دل فاطمه امام رضا
    که خلق کرده خدا خلق را به خاطر من
    عجیب نیست اگر زائری که قبر مرا
    به بر گرفته بگیرد قرار در بر من
    هزار موسی عمران به سجده افتادند
    در این حریم به خاک مسیح پرور من
    دلی که زائر من می شود مزار من است
    خوشا دلی که شد این جا مزار دیگر من
    شکسته ای که صدا می زند مرا از دور
    جواب می شنود بارها ز داور من
    ز هر دری که شود زائرم به من وارد
    درست چهره به چهره بود برابر من
    من آفتاب خدایم جهان در آغوشم
    شما حضور من و عالم است محضر من
    کتاب منقبتم را تمام نتوان کرد
    اگر شوند همه انس و جان ثناگر من
    کسی که زائر من گشت دوستش دارم
    روا بود که خطابش کنم برادر من
    الا تمام خراسانیان پاک سرشت
    خجسته باد شما را طواف مقبر من
    فرشتگان چو کبوتر به دورتان گردد
    به شرط آن که بگردید دور زائر من
    به زائرین من اینک نصیحتی است مرا
    که احترام بگیرید از مجاور من
    اگر به مرقد من نیز دستتان نرسید
    زنید بوسه به قم بر مزار خواهر من
    هزار حیف که قدر مرا ندانستند
    که بود هر نفس من غم مکرر من
    هزار بار عدو مخفیانه کشت مرا
    خدای نگذرد از قاتل ستمگر من
    شرار زهر مرا در دل آتشی افروخت
    که آب گشت همه عضو عضو پیکر من
    چو شخص مار گزیده به خویش پیچیدم
    خدا گواست چه آورد زهر به سر من
    میان حجره زدم دست و پا غریبانه
    جواد بود و من و لحظه های آخر من
    دو دست خویش گشود و گرفت اشک مرا
    فتاد تا که نگاهش به دیدة تر من
    زنان شهر خراسان گریستند همه
    زدند بر سر و سینه جای مادر من
    به روز حشر نسوزد جحیم "میثم" را
    که بوده با سخن و سوز خویش یاور من

     

    زائرین تو فقط شیعة اثنی عشرند
    همه دلباختة عترت خیرالبشرند
    همه گشتند به دریای نگاهت تطهیر
    به گل روی تو سوگند ز گل پاک ترند
    زائرینی که به این کعبة دل، دل بستند
    تا ابد از حَرمت دل نبرند و نبرند
    گر به سوی حَرمت روی کنند اهل جحیم
    تا ابد از طمع روضة رضوان گذرند
    سائلان کرمت یکسره ارباب کرم
    زائران حرمت از همة خلق سرند
    پا گذارند به بال ملک و طرة حور
    رهروانی که به سوی حرمت ره سپرند
    عالمی رو به روی پنجرة فولادت
    به امید کرمت همچو گدا پشت درند
    انبیا ناز فروشند به گلزار بهشت
    اگر از دور به ایوان طلایت نگرند
    مهر تو لاله و ریحان بهشت دل ماست
    حاش لله که ما را به جهنم ببرند
    "میثم" بی سر و پایم نظری کن مولا
    که مرا جزو سگان سر کویت شمرند

     

    حرم تو کعبة دل، کرمت همه خدایی
    کنی از کرامت خود به خدا خدا نمایی
    در باز توست افزون من بی نوای محزون
    ز کدام در درآیم به بهانة گدایی
    کرم تو می دهد رو به گدای تو وگرنه
    ندهند پادشاهان به فقیر آشنایی
    من اگر گناه کارم تو رئوف و مهربانی
    کرمت نمی گذارد که کنی ز من جدایی
    تویی آن که هر که آید به زیارت تو یک بار
    تو سه بار از عنایت به زیارتش بیایی
    به خدا گناه کارم دگر آبرو ندارم
    چه شود دهی ز نارم به محبتت رهایی
    بکشم هماره نازت مگرم دهی اجازت
    که به یک زیارت تو سر و جان کنم فدایی
    همه را تو دست گیری همه را تو می پذیری
    چه امیر شهر باشد چه فقیر روستایی
    به حریم توست بارم به حرم چه کار دارم
    کند از هزار کعبه حرم تو دلربایی
    کرمت به کل عالم حرمت پناه "میثم"
    به شما از او توسل ز شما گره گشایی

     

    سزد جاری شود از دیده ام خون
    که در خون غرق گردد قصر مأمون
    چه رخ داده که مأمون ستمکار
    شرار فتنه اش ریزد ز رخسار
    در افکار پلیدش نقشه ای شوم
    به دستش خوشة انگور مسموم
    نشانده در محیط غم فضا را
    کشیده نقشة قتل رضا را
    رضا مانند شمع انجمن ها
    سراپا سوخته تنهای تنها
    نه یاران را ز حال او خبر بود
    نه خواهر، نه برادر، نه پسر بود
    تعارف کرد مأمون ستمگر
    از آن انگور بر نجل پیمبر
    امام هشتم آن مولای مظلوم
    نگه بودش بر آن انگور مسموم
    نفس ها آه می شد در نهادش
    نه خواهر بود بر سر نه جوادش
    سرشک غربتش زد حلقه در چشم
    که مأمون گشت از سر تا به پا خشم
    پی تهدید مولا آن ستمکار
    به یک سو پرده زد با خشم بسیار
    غلامان پشت پرده تیغ در دست
    ستاده مست تر از زنگی مست
    همه آمادة جنگ و ستیزند
    که خون نجل زهرا را بریزند
    عزیز فاطمه گردید ناچار
    گرفت انگور را از آن ستمکار
    ز دل می خواند حی داورش را
    صدا زد جد و باب مادرش را
    تناول کرد از آن خوشه سه دانه
    که از جانش کشید آتش زبانه
    ز جا برخاست با رنگ پریده
    در آن حالت عبا بر سر کشیده
    غریب و بی کس و تنها روانه
    نهان از چشم مردم شد به خانه
    چو شمع سوخته پیوسته می سوخت
    کنار حجرة در بسته می سوخت
    چراغ نور بخش انجمن ها
    به خود چون شعله می پیچید تنها
    نفس در سینه اش گشته شراره
    جوادش را صدا می زد هماره
    که ای فرزند دلبندم کجایی
    فروغ دیده ام داد از جدایی
    بیا تا توشه از رویت بگیرم
    تو را گیرم در آغوش و بمیرم
    دلم تنگ تو و معصومه باشد
    به قلبم داغ آن مظلومه باشد
    هنوزش بود مرغ جان به سینه
    جوادش آمد از شهر مدینه
    به لب لبیک و در دل بود آهش
    به ماه عارض بابا نگاهش
    پریده رنگ، خونین دل سیه پوش
    چو جان بگرفت بابا را در آغوش
    سرشکش ریخت بر سیمای بابا
    دو لب بگذاشت بر لب های بابا
    پدر یک لحظه چشم خویش بگشاد
    جوادش را تماشا کرد و جان داد

     

     ای رأفت تو رأفت ذات خدا رضا
    از پای تا به سر علی مرتضی رضا
    نامت از آن رضاست که در عرصۀ حساب
    حق نیست بی‌رضای تو از کس رضا، رضا
    هر کس که بیشتر کرمش می‌رسد به خلق
    او بیشتر برد به درت التجا رضا
    عیسی صفای روح گرفته در این حرم
    موسی ستاده بر در تو با عصا رضا
    از روضۀ مقدس تو می‌وزد نسیم
    تا باغ خلد، با نفس انبیا رضا
    جوشد زبس اجابت از این آستان قدس
    گم می‌شود کنار ضریحت دعا، رضا
    آغوش خود گشوده برای خوش‌آمدش
    از هر دری که سوی تو آید گدا، رضا
    خود پیشتر ز خواندن اذن دخول من
    بر من نگاه کردی و گفتی بیا رضا
    در کوی تو ز بس که رؤفی تو، زائرت
    داند ثواب، اگر چه بیارد خطا، رضا
    من شرم می‌کنم که بیایم در این حرم
    تو می‌زنی مرا ز کرامت صدا، رضا
    آید به گوش دل ز طپش‌های سینه‌ام
    دائم صدای زمزمۀ یا رضا رضا
    در آستان قدس تو انگار می‌کنم
    گردیده قسمتم سفر کربلا رضا
    نشناختم، امام زمان زائر تو بود
    کردم سلام و داد جواب مرا رضا
    با آنکه شهریار همه عالمی، کسی
    مثل تو نیست با فقرا آشنا رضا
    یک بار اگر کند به خراسان زیارتت
    بر بازدید زائرت آیی سه جا رضا
    اول به خُلد فاطمه گوید جواب او
    هر کس صدا زند ز ره صدق «یا رضا»
    مولای من به جان جواد الائمه‌ات
    دست مرا بگیر، برای خدا رضا
    دست مرا گرفتی و سوگند می‌خورم
    آقاتری از اینکه نمایی رها رضا
    زوار چون به سوی حریمت سفر کنند
    باید که جان دهند به گنبد نما رضا
    هر کس به عمر خود شده مأنوس با کسی
    «میثم» گرفتـه انس بـه مهـر شما، رضا

    صیام تا قیام 2 - غلامرضا سازگار


    رضا اگر چه به صورت، از آن حرم دورم
    من از تو دور که باشم، ز خویش هم دورم

    میان اینهمه دوری ترانۀ دل من
    شده «تو با منی اما من از خودم دورم»

    تو آفتابی و با من نفس نفس نزدیک
    به رنگ سایه گر از تو قدم قدم دورم

    جدا ز کوی تو آنقدر دورم از شادی
    که از وجود به اندازۀ عدم دورم

    اگر که یک قدم آیم سوی خراسانت
    همان قدَر به خدا از غروب و غم دورم

    شده‌ست فاصله در پیش رو گناهانم
    به من مگو منِ بیچاره از تو کم دورم

    مگر که اینهمه بیچارگی کم است که من
    کبوتر توأم امّا از آن حرم دورم

    غریبِ غُربتم از حضرت رضا مهجور
    گدای مطلقم از مطلقِ کرم دورم

    اگر چه منّت عینُ النعیمِ لطفت هست
    ولی ز کوی تو یا «غایۀ النِعم» دورم

    ز حادثات جهاني تو خود پناهم باش
    مکن از آن حرمِ امنِ محترم، دورم

    ز فیض عام تو ای آفتاب ملّت‌ها
    ز بارگاه تو ای قبلۀ اُمم، دورم

    هر آنچه رحمت و فضل و سخا و لطف ترا
    حساب می‌کنم، از تو به هر رقم، دورم

    ز مشهدت که خیابان آن «ارم» خوانند
    از آن حرم نه، که از روضۀ ارم، دورم

    به کفشداری و فرّاشی‌ات امیدم هست
    اگر ز خدمت آن شاه پر خدم دورم

    مگر تو بر سرم از لطف پای بگذاری
    که مورم و ز سلیمان محتشم دورم

    اگر چه گم نکنم کوکب هدایت تو
    مکن ز کوی خود ای «نور فی الظُلَم» دورم

    فکیف أقطع منک الرجاءَ یا مولا؟
    أجب بفضلک یا کاشف الهمم، دورم

    کسی زبان مرا در غمت نمی‌فهمد
    که از امیر عرب، خسرو عجم دورم

    زیارت تو طلب دارم از خدا، تا کی
    به شکل «لا» ز در خانۀ «نعم» دورم؟

    اگر چه زائر عارف نی‌ام، ز محضر خود
    مکن به جان جوادت دهم قسم- دورم

    غریب عالم محرومی‌ام، ولی از خویش
    مدار، ای به کرم در جهان عَلَم، دورم

    همینکه خواب روم، بر ضریح توست سرم
    همینکه باز کنم پلک‌ها ز هم، دورم

    هزار شب بشوم همجوارتان از شوق
    دوباره پیش خودم فکر می‌کنم دورم

    دلم برای تو ننوشته شعر خود خوانده
    تو با منی اگر از دفتر و قلم دورم

    اگر طلب کنی‌ام، جان دهم ز شوق، اینبار
    که دوری‌ات نکند از تو باز هم دورم

    قصائد رضوی-محمد سعید میرزایی

     

    خدا نه اینکه مرا از گِل زیاده تان

    که آفرید مرا از غبار جاده تان
    وبال گردن تان بودم از همان آغاز

    بعید هست بیایم به استفاده تان
    ببین چه ساده برایت به حرف می آیم

    فدای این همه لطف و صفای سادۀ تان
    به لطف چشم شما دل همیشه آباد است

    خدا کند که بمانم خراب بادۀ تان
    خدا نوشت ازل در شناسنامۀ دل

    که ما غلام شماییم و خانوادۀ تان
    از آن زمان که از این خاک پاک پاشده ام

    گدای دائمی حضرت رضا شده ام
    بهشت کوچک دامان مادری آقا

    تو میوۀ دل موسی بن جعفری آقا
    شب ولادت تو در مدینه می گفتند

    ز راه آماده خورشید دیگری آقا
    دخیل بسته ام امشب به گاهواره تو

    رواست حاجتم ار سر برآوری آقا
    اگر چه منشاء نور شما یکی باشد

    تو بین باغ خدا طعم نوبری آقا
    که خوانده است ولی عهد خود تو را وقتی

    که تو برای خودت یک پیمبری آقا
    تویی که صاحب اوصاف بی حدش خواند

    همان که عالم آل محمدش خواند
    مهی که چشمۀ چشم تو در تلاطم شد

    طلوع مشرقی آفتاب هشتم شد
    چه حکمتی است که قبل از شروع موسم حج

    طواف قبلۀ هشتم نصیب مردم شد
    فقط برای تماشای دانه پاشی تان

    دل کبوتریم نذر چند گندم شد
    شبیه محشر کبر است صحن های حرم

    که در شلوغی هر روزه اش دلم گم شد
    به سوی پنجره فولاد حاجتی آمد

    دخیل بست و گرفت و غمش تبسم شد
    ز کوچه های حرم آفتاب می جوشد

    ز دست حوض فرشته شراب می نوشد

    تو بحر هستی و کس نیست از تو دریاتر

    تو آفـتـابی و از هـر بـلـند بـالاتر

    تو نسل نوری و هرچند هشتمین خورشید

    ولی ندیده زمین در خود از تو پیداتر

    اگر چه باغ بهشت خداست رویایی

    ولی بهشت نگاه تو هست رویا تر

    از ابتدای ازل چشم هیچ آهویی

    زچشم های تو هرگز ندیده شهلاتر

    در آستین بدون عصای تو موسی است

    و از مسیح نفس های تو مسیحاتر

    نفس نه گوشه ی چشمی اگر بیندازی

    دوا نه در دل ما مرکز شفا سازی
    فدای نام صمیمی و شاعرانه تان

    که باز کرده دلم را به سوی خانه تان
    نبود دست من و بی هوا هوایی شد

    گمان کنم که گرفته دلم بهانه تان
    نشسته ام به سر دوش گنبدت آقا

    بیا و پر مده مرغی ز آشیانه تان
    دوباره حرف زیارت دوباره حرف حرم

    دوباره حرف کبوتر به آب و دانه تان
    چقدر عمق بلند کلامتان زیباست

    میان صحبت شیرین و عامیانه تان
    بخوان که هرچه خوانی برای ما زیباست

    رسیدن تو به این خاک هدیه زهراست

    کسی که بر لب خود ذکر یا رضا دارد

    میان سینه ی زهرا همیشه جا دارد

    اگر که بر نخورد بر خدا کجا کعبه

    به قدر این حرمت این همه صفا دارد؟

    کنار پنجره فولاد مادری خسته

    برای کودک خود دست بر دعا دارد

    گرفته دامنه های ضریح را مردی

    به گریه حاجت امضای کربلا دارد

    و نذر روضه ی زهرا نموده می خواند

    عقیق سبز علی رنگ کهربا دارد

    میان خانه که بستند دست مولا را

    میان کوچه شکستند دست زهرا را



    مهدی محمدی

     

     

    قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت 
    نقاره می زنند . . . مریضی شفا گرفت 

    دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد 
    دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت 

    خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد 
    اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت 

    پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور 
    در هر رواق خلوت غار حرا گرفت 

    از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید 
    پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت 

    زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید 
    تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت 

    چشمی کنار این همه باور نشست و بعد 
    عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت 

    دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم 
    شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت 

    دارم به سمت پنجره فولاد می روم 
    جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت

     

    رحمان نوازی

     

     

    ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس

    خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس

    آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان

    جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس

    آنجا که خادمینش از روی زائرینش

    گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس

    خورشید آسمان ها در پیش گنبد او

    رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس

    رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

    باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

    وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا

    زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس...

    سید حمیدرضا برقعی

     

     

    در کمند نگاه تو قلبم

    مثل آهو به دام افتاده

     

    يا شبيه کبوتري خسته

    که به پاي امام افتاده

     

    من اسيرم اسير اين مرقد

    خاک من با غمت سرشته شده

     

    من کبوتر کبوتر مشهد

    رزق من در حرم نوشته شده

     

    با کرامات چشم تو ديگر

    کي گرفتار درد و غم هستم

     

    جزء عمرم نمي شود محسوب

    لحظاتي که در حرم هستم

     

    دم به دم عطر ياس مي بارد

    از قدمهات از عبوري سبز

     

    دل خود را دخيل مي بندم

    به ضريحي که غرق نوري سبز

     

    با تمام شکوه خود خورشيد

    در کنارت چقدر کم جلوه‌ست

     

    حج مقبول مستمنداني

    کعبه با مرقد تو هم جلوه‌ست

     

    شاعر چشمهاي تو هستم

    با نگاهي کميت مي سازي

     

    من قلم را به دست مي گيرم

    اين تويي بيت بيت مي سازي

     

    قيمتم نيست آنقدر آقا

    دعبل آستان تو باشم

     

    همة افتخار من اين است

    سائل آستان تو باشم

     

    مهر تو شرط عاشقي کردن

    عشق تو ابتداي ايمان است

     

    تو انيس النفوس دلهايي

    قيمت خاک بوسي ات جان است

     

    عشق، بي تو چقدر نامفهموم

    عشق بي تو چقدر مکتوم است

     

    مستم از باده هاي چشمانت

    مستي اين شراب معصوم است

     

    چشمهايت محول الاحوال

    قصة سرنوشت را ديدم

     

    با نگاهي شدم اسير تو

    من تمام بهشت را ديدم

     

    من کويرم کوير لب تشنه

    تشنة آيه هاي بارانت

     

    چشمهايت تمامْ توحيد است

    قبلة من! منم مسلمانت

     

    مظهر رأفت خداوندي

    به کسي نه نگفته اي آقا

     

    اي امام رئوف قسمت کن

    يک شب جمعه صحن کرب و بلا

     

    يک سحر پاي پنجره فولاد

    مست عطر مليح سيبم کن

     

    خاک بوسيِ تربت پاک

    قبر شش گوشه را نصيبم کن

     

    عشق را تو برايم آوردي

    باني روضه هاي ما هستي

     

    همة هستي ام فداي تو

    تو خودت کربلاي ما هستي

     

     

    توسط یوسف رحیمی

    --------------------------------------------------------------------------------

    السلام علی الامام الرئوف

    ای کـاش کـبوتر حریمـت باشم

                            یا هم نفس صبح و نسیمت باشم

    از چشـم دلم بیا و بردار حـجاب

                            تا زائر چشـمان رحیمـت باشـم

     

                                    ***

     

    صحن تو پر از تب عبوری سبز است

                        لبـریز تبـسم حضـوری سبز اسـت

    مـن تـوشـة کـربلام را مـی گـیرم

                       از پنجره ای که غرق نوری سبز است

     

    توسط یوسف رحیمی

    --------------------------------------------------------------------------------

    السلام عليك يا علي بن موسي الرضا

    سخن به مدح تو بايد فصيح و كامل گفت
    هم از شكوه مقامت ، هم از فضائل گفت

     

    شبيه صائبِ صاحب سخن قصيده نوشت
    غزل غزل سر زلف تو را چو بيدل گفت

     

    نه چند مثنوي و قطعه و غزل ، بايد
    كه شرح قصة حسن تو در رسائل گفت

     

    عبا ، نه ... اينكه گداي شما شدم كافيست
    حديث حسن تو كي مي توان چو دعبل گفت

     

    تفضلي ! كه فقط از تو خوانده ام يك عمر
    و من نگفته ام و هر چه بود اين دل گفت

     

    زلال اشك مرا از تبار كوثر كن
    در آسمان دو دستت مرا كبوتر كن
    *

    به قفل بسته كليد اجابت است اينجا
    كه آستانة جود و كرامت است اينجا

     

    به دلنوازي جان در رواق او بنشين
    چرا كه قبر مسيحاي عترت است اينجا

     

    بكوش تا پرِ پروانه اش شوي ،‌ زيرا
    پر از تلأ لؤ شمع هدايت است اينجا

     

    زلال اشك تو از چشمة خلوص دل
    هميشه إذن دخولِ زيارت است اينجا

     

    نه ديدن حرم و قبر و صحن و گلدسته
    هدف وصال حقيقي حضرت است اينجا

     

    دوباره كسبِ ثواب هزار حج كردم
    طواف قبرِ تو يا ثامن الحجج كردم
    *


    ببين كه حال و هواي حرم چه عرفانيست
    پر از بلور و كبوتر پر از چراغانيست

     

    به لطف گنبد و گلدسته هاي زر پوشش‌
    هميشه صحن حرم پر فروغ و نورانيست

     

    كجاست روضة رضوان به غير از اين مرقد
    كجاست جنت الأعلي اگر كه اينجا نيست

     

    صداي پر زدن بال جبرئيل است اين
    در ازدحام حرم گرمِ عطر افشانيست

     

    حديث سلسله از يادمان نخواهد رفت
    ولايتت به خدا شرطي از مسلمانيست

     

    هزار مرتبه شكر خدا كه نور تو
    چراغ زندگي مردمان ايرانيست

     

    كتاب رأفت و مهرت پر از حكايتها
    نظيرِ قصة آن پير مرد سلمانيست

     

    ز يادِ مردمِ سايه نشين ايوانت
    نرفته خاطره هاي نماز بارانت
    *


    سلام ! مظهر يكتاي « ليس إلا هو »

    سلام ! حضرت خورشيد ! ماهِ يوسف رو

     

    مقام عصمتتان « إنما يريد الله »
    قسم به اشهد أن لا اله الا هو

     

    شبي نشان بده از باب « يطمئن قلوب »
    به چشم خسته­ مان گوشه اي از آن ابرو

     

    دخيل گريه ببنديد زائران اينجا
    به حلقه هاي ضريح مطهر از هر سو

     

    چگونه ضامن دلهاي ما نخواهد شد
    رئوف شهر كه كرده ضمانت آهو

     

    خوشا به حال كسي كه شبيه اهل نظر
    به خدمت حرمش گيرد از مژه جارو

     

    غباري از اثر رفت و آمدش شايد
    شبيه فرش حرم بر روي سرش باشد
    *


    هميشه باغ لبش غنچة تبسم داشت
    كه خنده با لب نورانيش تفاهم داشت

    تمام عمر شريفش ، مكارم الأخلاق
    به لحظه لحظة  اوقات او تجسم داشت

     

    اگر امام رئوف است ، بسكه همواره
    به سينه دغدغة مشكلات مردم داشت
               

    براي رزق تمامِ كبوتران شهر
    حياط خانة آقا هميشه گندم داشت

     

    هر آنكه جرعه اي از جام معرفت نوشيد
    سري به خاك قدوم امام هشتم داشت

     

    و هر فرشته براي تبرك بالش
    به خاك راه امامِ رضا تيمم داشت

     

    براي ما به جز اين آستان پناهي نيست
    از آسمانِ حرم تا بهشت راهي نيست

    *
    تويي كه اين همه دارالشفايِ دل داري
    نرفته از حرمت نا اميد بيماري

     

    دوباره نغمة نقّاره خانه مي آيد
    شفا گرفته كسي با تفضّلت ! آري

     

    كجاست گوش دلي تا كه بشنود هر روز
    از اين ترنم نقاره بانگ بيداري

     

    دو بال پر زدنت را قنوت اشكت كن
    ببين براي پريدن عجب سبكباري

     

    دوباره پنجره فولاد و إذن كرب و بلا
    ميان صحن حرم شد چه گريه بازاري

     

    دوباره روضه گرفتند زائران اينجا
    بياد مشك عطش نوش و خشك سرداري

     

    رهاست در نفس اين حرم شميم ياس
    به ياد علقمه و قبر حضرت عباس

     

    توسط یوسف رحیمی

    --------------------------------------------------------------------------------

    امام رضا الهي من فدات شم
    همسفر فرشته ها شدم من
    زائر مشهد الرضا شدم من

     

    بسكه دلم عطر اجابت گرفت
    مثل قنوت ، مثل دعا شدم من

     

    با دستايي كه رنگ اعجاز داره
    طلا نه بلكه كيميا شدم من

     

    از آب سقاخونه كه چشيدم
    مثه لاله عباسي وا شدم من

     

    نمي دونم اينجا زائر حضرت
    يا زائر خود خدا شدم من

     

    تا كه بگم حرف دل خستمو
    با اهل دنيا همصدا شدم من

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

     

    دلم دخيل پنجره فولاده
    كبوتر ايوون گوهر شاده

     

    خراب عشق آسمونيشم من
    بهتر بگم دلم رضا آباده

     

    رو ضريح قامت گلدسته هاش
    سپيده دم دست نياز باده

     

    گنبد زردش همة دلايِ
    عاشق و زير پرچمش جا داده

     

    راه حاجت گرفتن از آقامون
    اينجا فقط يه قسم جواده

     

    دلم مي خواد با اشكاي زلالم
    بگم مثه يه دوست صميمي ساده

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

     

    زمين كه نه ،‌ تو آسمون هفتم ؟
    نه نه ، بيا به آسمون هشتم !

     

    توي حرم كنار سقا خونه
    تو اون شلوغي كه آدم مي شه گم

     

    يا تو رواقي كه ضريح آقاست
    كه پره از تاب و تب و تلاطم

     

    بخواه از آقا دلتو گم كني
    دور ضريح ، تو ازدحام مردم

     

    شايد بشي كبوتري تو صحنش
    تا كه آقا برات بپاشه گندم

     

     با زائراي بي قرار قبرش
    بگو بگو براي بار چندم

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

     

    چقدر دلم به اسمش عادت داره
    « رضا رضا » چقدر حلاوت داره

     

    خدا گواست پائين پاي حضرت
    هزار هزار تا دل اقامت داره

     

    با ديدن شكوه صحن و سراش
    « و إن يكاد » جاي تلاوت داره

     

    براي جارو زدن رواقش
    بال فرشته ها سعادت داره

     

    از راه دور كبوتر دل من
    دوباره حسرت زيارت داره

     

    هر چي مي توني تو حرم دعا كن
    دعا تو اين حرم اجابت داره

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

    خورشيد براي احترام و پابوس
    سپيده دم رد ميشه از شهر طوس

     

    كنار نور پر فروغ گنبد
    مثل يه شمعه يا مثه يه فانوس

     

    غبار چلچراغاش و مي گيرند
    خادما با پرِ لطيف طاووس

     

    هر كه نشد غبار راه حضرت
    ميشه تموم عمرش آه و افسوس
     
    پنجره فولادش دارالشفائه
    هيچ كسي از اينجا نميره مأيوس

     

    صداي نقاره خونش بلنده
    خاموشه هر چي كليسا و ناقوس

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

     

    چلچراغاش كه داره رنگ الماس
    پره حرم از عطر و بوي احساس

     

    جوونه مي زنه توي نگامون
    زلال اشك مثل يه غنچة ياس

     

    من نشدم اوني كه تو مي خواستي
    ولي شما هموني كه دلم خواس

     

    دور و بر سقاخونه اش به قرآن
    يادم مياد صفاي كف العباس

     

    بگير برات كربلات و امشب
    اگه جايي برات بدند همين جاس

     

    بگو كه هر چي هم بگي باز كمه
    بگو با اشك چشم و با التماس

     

    امام رضا الهي من فدات شم
    فداي تك تك كبوترات شم

     

     توسط یوسف رحیمی

    --------------------------------------------------------------------------------

           پر و پنجره

     

        

             به  روی  گنبد  تو  بوسه  می زنه  خورشید

     

                                                  کنار  پنجره ا ت  جو و نه  می زنه  امید

     

               نور دیده ای        تو سپیده­ای          به سیاهی دل میدی خاتمه

     

               پُرِ احسا سه        لبر یزِ یا سه           حر مت  مثه  دا من  علقمه

     

                                 * یا علی بن موسی الرضا ...*     

     

           کا شی کاریهای  حریمت  آ بی  رخساره

     

                                                یعنی  خاک  حرم  شمیم  آسمون داره

     

                پر جبرئیل      می­بنده دخیل        تا باشه وقف برداشتن غبار

     

               پر و پنجره     بغض و حنجره       از نگاه ما جاریه چشمه سار 

     

                                * یا علی بن موسی الرضا ...*     

     

          پرچم  سبز  تو جا داره به  روی  مهتاب

     

                                                داره  عطری  مثه  عقیق بیرق ارباب

     

             کاش هوایی شم   کربلایی شم      یا رضا بجون فرزندت جواد

     

             تا رها می­شم    مسیحا می­شم      با  دمت کنار  پنجره  فولاد

     

                                 * یا علی بن موسی الرضا ...*      

                                         

          سبک حاج حسین سازور : میلاد حضرت رقیه (س) 84  توسط یوسف رحیمی

     

     
    کعبه ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
    شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا
    در صف محشر خدا مشتری اشک اوست
    هر که در اینجا کند گریه برای رضا
    کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟
    چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
    بر سر دستش برند هدیه برای خدا
    ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا
    زهر جفا ریخت ریخت، شعله به کانون دل
    خونِ جگر بود بود، قوت و غذای رضا
    نغمه ی قدّوسیان بود به آمین بلند
    حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
    یاد کند گر دَمی ز آن جگرِ چاک چاک
    خون جگر جوشد از خشت طلای رضا
    از در باب الجواد می شنوم دم به دم
    یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
    بوسه به قبرش زدم، تازه زطوس آمدم
    باز دلم در وطن کرده هوای رضا
    گر برود در جنان یا برود در جحیم
    بر لبِ میثم بُوَد مدح و ثنای رضا

    دریافت فایل صوتی MP3
    ای یادگار زهرا یا ثامن الائمه (3)
    جان جوادت مولا بنما نظر بر همه (3)
    ای ضامن غریبان پناه بی پناهان
    رضا، رضا، رضا جان، رضا، رضا، رضاجان (2)
    ما را مرانی تو ای شمس الشموس از درت
    قسم به آن پهلوی شکسته ی مادرت
    ای ضامن غریبان پناه بی پناهان
    رضا، رضا، رضا جان، رضا، رضا، رضاجان (2)
    امشب بیاد رویت از دیده خون فشانیم
    اگر که آلوده ایم ما بر تو میهمانیم
    ای ضامن غریبان پناه بی پناهان
    رضا، رضا، رضا جان، رضا، رضا، رضاجان (2)
    حاج مهدی خرازی


    دریافت فایل صوتی MP3

    آن گل سرخ زندانی بغداد
    گوشه ی حجره پرپر زد و جان داد
    در میان حجره تنها دست و پا می زد
    مادر پهلو شکسته را صدا می زد
    ای رضا جانم رضا جانم رضا جانم (3)
    ای عزیز دلم بیا جواد من
    وقت جان دادن است برس بداد من
    در میان حجره تنها دست و پا می زد
    مادر پهلو شکسته را صدا می زد
    ای رضا جانم رضا جانم رضا جانم (3)
    ای امام رئوف دستم به دامانت
    ضامن آهو جانم به قربانت
    ای عزیز فاطمه شهید ارض طوس
    جان زهرا مادرت ما را مکن مأیوس
    در میان حجره تنها دست و پا می زد
    مادر پهلو شکسته را صدا می زد
    ای رضا جانم رضا جانم رضا جانم (3)
    حاج مهدی خرازی

    دریافت فایل صوتی MP3
    گرید امشب سه جا دخت بدرالدُّجی
    گه برای پدر، گه حسن گه رضا
    آه و واویلتا آه و واویلتا (2)
    ناله ی فاطمه می رود بر سما
    از فراغ پدر خاتم الانبیاء
    آه و واویلتا آه و واویلتا (2)
    در کجایی پدر خیز و بنما نظر
    مانده زهرای تو بین دیوار و در
    آه و واویلتا آه و واویلتا (2)
     
    حاج مهدی خرازی
     
    غریب شهر خراسان عزیز زهرایم
    رئوف همچو خدای رحیم و یکتایم

    به دستگیری سائل همیشه مشهورم
    منم که ضامن آهو میان صحرایم

    به هر کجا که صدا می کند مرا مسکین
    به غزبت دل خونم قسم که می آیم

    رضای فاطمه را از من غریب بجو
    که من کلید رضای علی و زهرایم

    به نام من به در آور لباس احرامت
    که من خود عاشق این جامه مصفایم

    اگر شرایط احرام تو شکسته شده
    مدار غصه به حکم تو خورده امضایم

    قبولی زحمات محرم و صفر است
    هر آن که ناله زند در عزای عظمایم

    منم غریب که جز من کسی غزیب نشد
    بجز جواد کسی بر دلم حبیب نشد

    جواد حیدری
     
     
     
    خراسان می دهد بوی مدینه
    خراسان کوه غم دارد به سینه
    خراسان را سراسر غم گرفته
    در و دیوار آن ماتم گرفته
    خراسان! کو امام مهربانت؟
    چه کردی با گرامی میهمانت؟
    خراسان راز دل ها با رضا داشت
    چه شب هایی که ذکر یا رضا داشت
    خراسان کربلای دیگر ماست
    مزار زاده ی پیغمبر ماست
    خراسان! می دهد خاکت گواهی
    ز مظلومی، شهیدی، بی گناهی
    به دل داغ امامت را نهادند
    امامت را به غربت زهر دادند
    دریغا! میهمان در خانه کشتند
    چه تنها و چه مظلومانه کشتند
    امامِ اِنس و جان را زهر دادند
    به تهدید و به ظلم و قهر دادند
    ز نارِ زهرِ دشمن، نور می سوخت
    سراپا همچو نخل طور می سوخت
    ز جا برخاست با رنگ پریده
    غریبانه، عبا بر سر کشیده
    گهی بی تاب و گه در تاب می شد
    همه چون شمع روشن آب می شد
    میان حجره ی در بسته می سوخت
    نمی زد دم ولی پیوسته می سوخت
    ز هفده خواهر والا تبارش
    دریغا کس نبودی در کنارش
    به خود پیچید و تنها دست و پا زد
    جوادش را، جوادش را صدا زد
    دلش دریای خون، چشمش به در بود
    امیدش دیدن روی پسر بود
    پدر می گشت قلبش پاره پاره
    پسر می کرد بر حالش نظاره
    پدر چون شمع سوزان آب می شد
    پسر هم مثل او بی تاب می شد
    پدر آهسته چشم خویش می بست
    پسر می دید و جان می داد از دست
    پسر از پرده ی دل ناله سر داد
    پدر هم جان در آغوش پسر داد 
     
     
     
    سزد جاری شود از دیده ام خون
    که در خون غرق گردد قصر مأمون
    چه رخ داده که مأمون ستمکار
    شرار فتنه اش ریزد ز رخسار
    در افکار پلیدش نقشه ای شوم
    به دستش خوشة انگور مسموم
    نشانده در محیط غم فضا را
    کشیده نقشة قتل رضا را
    رضا مانند شمع انجمن ها
    سراپا سوخته تنهای تنها
    نه یاران را ز حال او خبر بود
    نه خواهر، نه برادر، نه پسر بود
    تعارف کرد مأمون ستمگر
    از آن انگور بر نجل پیمبر
    امام هشتم آن مولای مظلوم
    نگه بودش بر آن انگور مسموم
    نفس ها آه می شد در نهادش
    نه خواهر بود بر سر نه جوادش
    سرشک غربتش زد حلقه در چشم
    که مأمون گشت از سر تا به پا خشم
    پی تهدید مولا آن ستمکار
    به یک سو پرده زد با خشم بسیار
    غلامان پشت پرده تیغ در دست
    ستاده مست تر از زنگی مست
    همه آمادة جنگ و ستیزند
    که خون نجل زهرا را بریزند
    عزیز فاطمه گردید ناچار
    گرفت انگور را از آن ستمکار
    ز دل می خواند حی داورش را
    صدا زد جد و باب مادرش را
    تناول کرد از آن خوشه سه دانه
    که از جانش کشید آتش زبانه
    ز جا برخاست با رنگ پریده
    در آن حالت عبا بر سر کشیده
    غریب و بی کس و تنها روانه
    نهان از چشم مردم شد به خانه
    چو شمع سوخته پیوسته می سوخت
    کنار حجرة در بسته می سوخت
    چراغ نور بخش انجمن ها
    به خود چون شعله می پیچید تنها
    نفس در سینه اش گشته شراره
    جوادش را صدا می زد هماره
    که ای فرزند دلبندم کجایی
    فروغ دیده ام داد از جدایی
    بیا تا توشه از رویت بگیرم
    تو را گیرم در آغوش و بمیرم
    دلم تنگ تو و معصومه باشد
    به قلبم داغ آن مظلومه باشد
    هنوزش بود مرغ جان به سینه
    جوادش آمد از شهر مدینه
    به لب لبیک و در دل بود آهش
    به ماه عارض بابا نگاهش
    پریده رنگ، خونین دل سیه پوش
    چو جان بگرفت بابا را در آغوش
    سرشکش ریخت بر سیمای بابا
    دو لب بگذاشت بر لب های بابا
    پدر یک لحظه چشم خویش بگشاد
    جوادش را تماشا کرد و جان داد 
     
     
     
     
    شب شهادت مولای مهرپرور ماست
    کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست
    شب شهادت هشتم امام معصوم است
    که آستانه او قبله گاه باور ماست
    سیه بپوش خراسان به سوگ مولایت
    گل مدینه که مهمان دیده تر ماست
    شب وداع امامی بود که دوستی اش
    چو دل به سینه ما و چو جان به پیکر ماست
    گرفته شمع به دست و چو شمع می سوزم
    شرر گرفته چو پروانه از غمش پَرِ ماست
    سرود خطبه ما در حضور غربت اوست
    که پاره تن و نور دل پیمبر ماست 
     
     
     
    من که چون غنچه ز غم سر به گریبان دارم
    با دل سوخته ام شام غریبان دارم
    بر سر افکنده عبا می رسم از بزم عدو
    شعله زهر به جان، اشک به دامان دارم
    تا قلم ریخته بر هستی من شعله مرگ
    که از آن دیده گریان، دل بریان دارم
    مرگ پیچیده به جانم که به خود می پیچم
    نفس سوخته از سینه سوزان دارم
    زهر انگور به تهدید خورانید مرا
    زان شهیدم من و میراث شهیدان دارم
    زهرم ار سوخت ولی روح مرا راحت کرد
    زِهراسی که از این دشمن قرآن دارم
    پیش ازین کُشت مرا خلق فریبی هایش
    اشک پیدا به رخ از این غم پنهان دارم
    ز آه دل، اشک روان، سوز دل مسمومم
    محفل آرای اباصلت که مهمان دارم
    هم جواد آید و هم فاطمه بر بالینم
    آن که عمری ز غمش حال پریشان دارم 
     
     
     
     
    داغ امشب دست و دامانم شدست
    اشک جاری تا گریبانم شدست
    آب سقاخانه، رود اشک هاست
    اشک ما از غربت مولای ماست
    شمعدان ها شاهد داغ دلند
    لاله های سرخی از باغ دلند
    با کبوترها هم آوازی کنیم
    در فراق دوست جانبازی کنیم
    در حریم این زمین در هر زمان
    قدسیان و خاکیان و عرشیان
    روی بر این آستان می آورند
    اشک زهرا ارمغان می آورند
    اشک زهرا می کند غم پروری
    از ملالِ چند غم یادآوری
    رحلت پیغمبر و داغ حسن
    غربت آن کشته دور از وطن
    یک دل و آن سوز غم ها مشکل است
    باز هم داغ رضایش بر دل است
    می رسد بر گوش جان از این فضا
    یا رضا و یا رضا و یارضا
    از فضا بوی عبادت می رسد
    هر طرف عطر شهادت می رسد
    عشق فردا سر بر ایوانش زند
    چون شهادت بوسه بر جانش زند
    خطبه ما از دل دردای ماست
    دل زیارت نامه مولای ماست
    خادمان این حرم بالا و پست
    هر یکی آهی به لب، شمعی به دست
    شعله این شمع ها از جان ماست
    امشبی مولای ما مهمان ماست
    شهر ما فردا سراسر در عزاست
    شاهد اشک جواد بن الرضاست
    یا جواد ای در کرامت بی نظیر
    امشب از ما روسیاهان دست گیر
    رحمتی کن جان زهرای بتول
    تسلیت از ما غلامان کن قبول 
     
     
     
     
    من كه اين صحن و سرايم را نمايان كرده‌ام
    شرحِ دردِ غربتم در سينه پنهان كرده‌ام
    از براي خط سرخِ شيعه‌ي بابم علي
    عزم رفتن در غريبي خراسان كرده‌ام
    لحظه‌اي كه از مدينه آمدم بر سوي طوس
    من وداعي ديدني با نورِ چشمان كرده‌ام
    آن دم آمد خاطرم پر مي‌زدم من در عطش
    يادي از لب‌هاي خشكِ شاهِ عطشان كرده‌ام
    منتظر بودم جوادم تا بيايد از سفر
    گريه بر آن زينب زار و پريشان كرده‌ام
    در ميان حجره‌ و دلخسته و زار و پريش
    بهرِ فرزندم، جوادم ختم قرآن كرده‌ام
    تا جوادم آمد و او را بغل كردم به آه
    يادِ از آن كرب و بلا و آن يتيمان كرده‌ام
    مادرم وقتي سرم را روي زانويش نهاد
    دردِ دلها نزد آن زهراي نالان كرده‌ام

    شاعر : حسن فطرس 
     
     
     
     
    در گوشه‌ي اين حجره چون مرغِ پريشانم
    كي در بر من آيد آن نورِ دو چشمانم
    آخر به كجا ديده مهمان كشي و غربت
    در طوس و خراسان من غربت زده مهمانم
    افتاده در اين حجره تنها و غريبانه
    كي مي‌رسدش از ره آن زائر نالانم
    هستي تو مراد من چون لاله جواد من
    من منتظرم بابا خونين شده مژكانم
    آن جرعه‌ي زهرآكين سوزانده همه جسمم
    در حجره‌ي در بسته من قاري قرآنم
    آن لحظه كه مادر شد خونين دل و پژمرده
    آيد نظرم هر دم مي‌نالم و گريانم
    مادر تو بيا بنگر بي ياور و بي يارم
    از سوزش قلبِ خود من سر به گريبانم
    يادي كنم از جدم لب تشنه جگر سوزان
    از زهر عدو دردي افتاده بر اين جانم

    شاعر: حسن فطرس 
     
     
     
     
    حجره را با تارِ مژگان آب و جارو مي‌كنم
    گر غريبم گريه بر مظلوميِ او مي‌كنم
    گر كه او منّت گذارد بر منِ دور از وطن
    هستي‌ام را از براي ديدنش رو مي‌كنم
    تا كه هم دردش شوم در ماجراي كوچه‌ها
    روي خاك حجره‌ام اين سو و آن سو مي‌كنم
    چهره‌ام را تا ببيند مادرِ غم پرورم
    چون بيايد چادرش را همچو گل بو مي‌كنم
    انتظار نور رويش را كشم در حجره‌ام
    تا بيايد همچو شمعي خسته سو سو مي‌كنم
    با دلِ بكشته‌ام يادي كنم از پشتِ در
    من خودم ناله بر آن بشكسته پهلو مي‌كنم
    اي جواد من نگر مادر شده مهمان من
    زائر رويش شدم جان هديه بر او مي‌كنم

    شاعر : حسن فطرس  

    شعر مدح امام رضا علیه السلام -

    تا خدا گفت رضا ، این دل ما  گفت رضا     

     

      ملکوت و ملک و ارض و سما  گفت رضا

     

    دم به دم گفت رضا، لوح و قلم گفت رضا                             

     

    پرچم سبز روی بام حرم گفت رضا

     

    خضر تا گفت رضا ، کاسه طلا گفت رضا

                                                     

    بین صحن انقلاب آب بقا گفت رضا

     

    اژدها گفت رضا ، چوب عصا گفت رضا                                 

     

       روبروی نیل موسی به خدا گفت رضا

     

    جلجتا گفت رضا ، روح خدا گفت رضا                                                      

     

    مریم باکره در قدس رضا گفت رضا

     

    تاب و تب گفت رضا، شور و طرب گفت رضا                        

     

    شاعری دست به سینه با ادب گفت رضا

     

    پیر تان گفت رضا ، گشت جوان گفت رضا                           

     

    نفس باد صبا مشک فشان گفت رضا

     

    ارغوان گفت رضا ، نعره زنان گفت رضا                               

     

    چشم نجمه به شقایق  نگران گفت رضا

     

    بی زبان گفت رضا ، پر ز توان گفت رضا                                           

     

    شیر از پرده برون جست و چنان گفت رضا ...

     

    که مکان گفت رضا ، وقت و زمان گفت رضا                         

     

    دست و پا و چشم و گوش دشمنان گفت رضا

     

    شهرمان گفت رضا ، نقش جهان گفت رضا                                            

     

    آسد ابوالحسن میان اصفهان گفت رضا

     

    هر ملک گفت رضا ، چرخ و فلک گفت رضا                          

     

    از سده شیخ حسن در نخودک گفت رضا

     

    سائلی گفت رضا ، اهل دلی گفت رضا                               

     

    گوشۀ مقبره حُر عاملی گفت رضا

     

    هر چه شد گفت رضا ، یکسره رُد گفت رضا                                          

     

    خوب اباصلت تمام  عمر خود گفت رضا

     

     کوی قم گفت رضا، هر سوی  قم گفت رضا                                  

     

    در مدینه روز و شب بانوی قم گفت رضا

     

    شهر قم گفت رضا ، باده و خم گفت رضا                                         

     

    هرسه حرف اسم معصوم دهم گفت رضا

     

    آشنا گفت رضا ، مردخدا گفت رضا                                      

     

    نهمین عشق  ، جوادابن رضاگفت رضا

     

     

                                                                                        غلامرضا فاتحی

     

    شعر مدح امام رضا علیه السلام

    پناه من حرم با صفای ارباب است                      فضای شعر دوباره فضای ارباب است

    تمام اینکه من و تو کنار هم  هستیم               یقین بدان که همه از دعای ارباب است

    (وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم)          که بی وفایی من از وفای ارباب است

    تمام آنچه شده  سرمه دان حور العین              کمی زخاک قدمگاه و پای ارباب است

    قلوبنا حرم الله حرم حریم رضا                           به دل کسی ننشیند که جایارباب است

    فرود فوج ملک از سما به سمت سَمَک                به شوق دیدن گنبد طلای ارباب است

    اقول اشهد انَََّ رضا ولی الله                          اقول اشهد ان لا ... خدای دارباب است

    رضا،حسین و حسینم رضای دلدار است        دلـم مسافـر کـرببـلای اربـاب است

    ازآن رِضً به رِضائِک که گفت،فهمیدم        رضای حضرت حق در رضای ارباب است

    ز هر کجا که صدای حسین می آید                مریـضخـانه و دارالشفای ارباب است

    و گفت که یالیتنی وکنت معک              چو دید پاسخ هل من ... صدای ارباب است

    خدا مرا بکشد چونکه این گناهم                  همیشه باعث گل گریه ها ی ارباب است

    تمام سینه زدن ، لت زدن ، عزاداری              به قصد قربت حق و برای  ارباب است

    من از طپش طپش قلب خویش فهمیدم که سالهاست این دل من مبتلای ارباب است

                                                                                      غلامرضا فاتحی

    احاديث و اشعار غدير

    بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

    دانلودمداحي عيدغدير ۱ >>  ۲      مولودي ها    سرود     تواشيح     اشعار آغاسي     نماهنگ ها

    عباس براتی‌پور

    تا شد به روي دست نبي (ص) مرتضي (ع) بلند
    شد رايت جلال خدا برملا بلند
    بشنيد چون كه نغمه «يا ايهاالرسول»
    گرديد منبري همه از پشته‌ها بلند
    مرآت پاك لم‌يزلي، آيت جلي
    شد بر سرير دست حبيب خدا بلند
    آيين پاك ختم رسل ناتمام بود
    گر بر نمي‌شد آن مه برج ولا بلند
    هنگامه شد به كوري چشمان دشمنان
    شد بانگ مرحبا ز همه ما سوي بلند
    خورشيد دين، سپهر يقين، ختم مرسلين
    شد زين سبب ميان همه انبيا بلند
    تا شد به عرش دست نبي ماه عارضش
    شد اين ندا ز بارگه كبريا بلند
    تكميل شد شريعت پاك محمدي
    چونان كه گشت دين خدا را لوا بلند
    اي مظهر صفات خداوند لايزال
    وي از تو آسمان ولايت به پا بلند
    هرجا كه بود پيكر هر ناتوان به خاك
    هر جا كه بود ناله هر بي‌نوا بلند
    هر جا كه بود طفل يتيمي سرشك‌بار
    هرجا كه بود شعله شور و نوا بلند
    از بهر دستگيري آنان سپندوار
    يك‌باره مي‌شد يد مشكل‌گشا بلند
    تا خانه‌زاد خود كُنَدَت كردگار پاك
    بهرت نمود خانه خود را بنا بلند
    آهنگ «تفلحوا» چو شنيدي ز كوي دوست
    و آواز خوش چو شد ز حريم حرا بلند
    يك‌باره دست بيعت خود را از روي شوق
    كردي به سوي شمس رُسل، مصطفي بلند
    مدحت‌گر تو ذات جلالت مأب حق
    مدح تو كرده با سخن «هل اتي» بلند
    پا بر حريم خانه چون بگذاري از شرف
    فرياد شوق مي‌شود از بوريا بلند
    با ذوالفقار تو همه جا آشكار بود
    دست بلند شير خدا، «لافتي» بلند
    ما ريزه‌خوار خوان ولاي توايم و بس
    از لطف توست اين كه بُوَد بخت ما بلند
    خمّ غدير بود و به قدرت خدا نمود
    جاه و جلال آن دُر يكدانه را بلند
    در پهن دشت ظلمت كفر و نفاق و كين
    همواره بود آيت شمس الضّحي بلند
    باب المراد اهل جهاني و مي‌كنند
    بر آستان قدس تو دست دعا بلند
    اي نفس قدرت ازلي، - يا علي - نماي
    نخل شكوه نهضت «روح خدا» بلند
    ما پيروان مكتب سرخ ولايتيم
    گر مي‌زنيم گام سوي كربلا بلند
    عرش خدا زغصه بلرزاند، آن زمان
    تيغي كه گشت بر سر آن مقتدا بلند
    تا مست جام توست «براتي» به روزگار
    سر مي‌كند به عشق تو روز جزا بلند

    پروانه نجاتي

    دشت تا خيمه زد آهنگ خروشيدن را
    چاه هم تجربه كرد آتش جوشيدن را

    دست خورشيد در آفاق رسالت چرخيد
    چنگ زد گيسوي ترديد پريشيدن را

    و بيابان چه تبي داشت از انبوه سكوت
    تا مبارك كند اين آينه پوشيدن را

    عشق ابلاغ شد و حلقه مستان گُل كرد
    تازه كرد آن خُم نو، چشمه نوشيدن را

    پر شد آغوش غدير از دم «بخٍّ بخٍّ»
    تا بكوبد هيجانات نيوشيدن را

    عطر «من كنتُ...» و غوغاي «علي مولاه»
    قافله قافله راند اين همه كوشيدن را


    مهدي رحيمي

    دستي به هوا رفت و دو پيمانه به هم خورد
    در لحظه «مي» نظم دو تا شانه به هم خورد

    دستور رسيد از ته مجلس به تسلسل
    پيمانه «مي» تا سر ميخانه به هم خورد

    دستي به هوا رفت و به تاييد همان دست
    دست همه قوم صميمانه به هم خورد

    «لبيك علي »قطره باران به زمين ريخت
    «لبيك علي» نور و تن دانه به هم خورد

    يك روز گذشت و شب مستي به سر آمد
    يعني سر سنگ و سر ديوانه به هم خورد

    پس باده پريد از سر مستان و پس از آن
    بادي نوزيد و در يك خانه به هم خورد


    نادر بختياري

    السلام اي غدير! مَهبَط عشق!
    مقصد دولت مسلّط عشق!

    السلام اي غدير! مقصد يار!
    وي گل‌افشان ز موج‌موج بهار!

    چه بهاري توراست؟ كز خُم تو
    مست عشقيم در تلاطم تو؟

    تشنگان ولايتيم همه
    عطش بي‌نهايتيم همه

    لب خشكم ارگ ترَك خورده‌ست
    غيرتم بارها محك خورده‌ست

    قصه اهل كوفه بودن چيست؟
    مست آب و علوفه بودن چيست؟

    لب، اگر تر كند علي (ع)، تيغيم
    حنجرِ عارفانه تبليغيم

    از ولايت هر آن كه دم نزند
    نفس از بام صبحدم نزند

    عشق را وقت استماع رسيد
    وحي در «حجة‌الوداع» رسيد

    ما علي (ع) را گرفته‌ايم هنوز
    تا نبي (ص) را چو خويش، گُم نكنيم
    از سبو مي‌ زديم تا ديگر
    جام را در شراب خُم نكنيم

    ورنه «مروان»، «معاويه»، «هارون»
    همگي از نبي (ص) سخن گويند
    من، ولي، دستِ آن كسان بوسم
    كز نبي (ص) زينبي (س) سخن گويند

    غير آل علي (ع) كه مي‌داند؟
    دين احمد، به تيغ، پابرجاست
    حقِّ بدعت‌گذار، شمشير است
    جايِ احساس و عشق، ديگر جاست

    «ابن ملجم» نكشت، مولا را
    مرگ، طاقت نداشت پيش علي (ع)
    همه گفتند: امام را كشتند
    ليك زنده است تا هميشه علي (ع)

    لفط بر لفظ، من نمي‌بافم
    هر طرف بنگرم، علي (ع) بينم
    نه در آن كوچه يا در اين خانه
    هركجا بگذرم، علي (ع) بينم

    اوست نوري زلامكان و زمان
    كه جهان در شعاع‌هاش، گُم است
    گر به دنبال ديدن اويي
    عكسش افتاده در «غدير خُ«» است

    شيعه، سني‌ترين مذهب‌هاست
    زان كه سنت، ملاك هر شيعه‌ست
    زين سبب هركه اهل سنت شد
    دم ز حيدر زند، اگر شيعه‌ست

    سني و شيعه را اگر فرقي‌ست
    اندك است آن چنان كه دشنه و تيغ
    هر دو در قلب خصم، خواهد شد
    تا كه خورشيد، سرزند زستيغ

    آفتاب، آفتابِ اسلام است
    بر سرِ ي، سرِ حسين (ع) ببين
    دين، به تيغ دو تيغه، مديون است
    «خيبر» و «خندق» و «حنين» بين

    ذوالفقارِ ستيز! مولا
    كوفيانه را به قعرِ گور فرست
    جوشِ رجّاله‌هاست از شش سو
    سيصد و سيزده غيور فرست

    همرهانم! برادران! ديري‌ست
    دشمنان، در كمين ما هستند
    نه به دنبال، شوكت مايند
    در پي مسخ دين ما هستند

    بين‌ ما، تا شكاف اندازند
    فرقه‌ها ساختند، بيهوده
    اشتراكات را نهان كردند
    چون چراغي كه مي‌زند دوده

    روشنايي بجو، كه تاريكي
    تيه گمراهي است باور كن
    مصطفي، آن كه ماه كامل ماست
    هم ستاره علي‌ست، آري چون،

    علي (ع) آيينه خداوند است
    عشق از او، انعكاس مي‌يابد
    نور، بر گِرِد قامتش پيچد
    ماهِ من، ناشناس مي‌تابد

    ياد كن خلوتِ فقيران را
    در شبِ سرِ يثرب و كوفه
    گريه‌ها، گريه‌هاي مولاوار
    رازها، رازهاي مكشوفه

    پرده برداشت حيدر از اسرار
    هرچه بود و نبود، با من گفت
    غصه‌ها را و زخم‌ها را سرخ
    دردها را كبود، با من گفت

    بعد از آن صحبت غريبانه
    اسمان را بنفش، مي‌بنيم
    آخرين مرد، خواهد آمد و من
    آسب و تيغ و درفش، مي‌بينم

    آخرين مرد، آخرين اميد
    آخرين حامي ولايت حق
    آخرين گردبادِ نوراني
    انتشار عدالت مطلق


    رضا اسماعيلي

    اي علي، اي ارتفاعت تا خدا
    بي نهايت، بيكران، بي‌انتها

    اي علي، اي همسر بانوي اب
    جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

    اي علي اي خوب، اي تنهاترين
    اي ملايك با نگاهت همنشين

    اي علي، اي آفتاب حق سرشت
    اي قسيم روشني‌هاي بهشت

    اي فراتر از تصور، ازخيال
    بحر عرفان، آفتاب بي‌زوال

    اي تو خورشيد نهان در زير ابر
    كوه علم و كوه حلم و كوه صبر

    چون تو مردي نيست در اين روزگار
    هيچ تيغي نيز، همچون ذوالفقار

    جان ما را كن ز عشقت منجلي
    اي فدايت جان عالم، يا علي

    كاش مي‌كرديم بيعت تا بهار
    مي‌شكفتيم از كرامات علي

    در بهارستان او گل مي‌شديم
    زائر آواز بلبل مي‌شديم

    از غدير خم، سبويي مي‌زديم
    در صراط عشق، هويي مي‌زديم

    زائر كوي تولا مي‌شديم
    جرعه نوش عشق مولا مي‌شديم

    با نزول سوره سبز غدير
    باز مي‌كرديم، بيعت با امير

    با علي، آيينه‌دار سرنوشت
    وارث بوي خدا، بوي بهشت

    شد غدير خم، هلا، اي عاشقان!
    مي‌وزد عطر علي از آسمان

    چيست تفسير غدير خم؟ علي
    عشق را، مولا، عدالت را، ولي

    چيست تفسير غدير خم؟ ولا
    رستخيز عشق، بيعت با خدا

    چيست تفسير غدير خم؟ حريم
    رو به روي ما، صراط مستقيم

    چيست تفسير غدير خم؟ اميد
    مژده رحمت به امت، بوي عيد

    چيست آيا اين غدير خم؟ سحر
    صبح صادق، نور لبخند ظفر

    چيست آيا...؟‌ساقي و ساغر، شراب
    اتشي در جان هستي، عشق ناب

    چيست آيا... ؟ خنده فتح المبين
    روز اكمال رسالت، عيد دين

    چيست آيا...؟ سيب سرخي ناگهان
    سهم ما از عشق، آري عاشقان

    در غدير خم خدا شد منجلي
    در دل خورشيدي مولا علي

    چيره شد فرمانرواي آفتاب
    گشت سهم آفرينش، نور ناب

    عشق باريد و زمين آيينه شد
    مهرباني وارد هر سينه شد

    خاك را بوي نجيب گل گرفت
    عالم هستي، تب بلبل گرفت

    آسمان شد با زمين همسايه باز
    شد زمين مهمانسراي اهل راز

    چشم‌ها با نور همبستر شدند
    قلب‌ها با هم صميمي‌تر شدند

    قبله توحيد، آن جان جهان
    روح ايمان ، خاتم پيغمبران

    در غديرستان خم، اعجاز كرد
    راز معصوم خدا را باز كرد

    گفت پيغمبر: ‌علي نور خداست
    بعد من، او پيشوا و مقتداست

    اي شمايان! امت سبز زمين
    در ميان خلق عالم، بهترين

    حرف حق اين است و در آن شبهه نيست
    هم علي حق است و هم حق با علي‌ست

    عشق را در قلب خود دعوت كنيد
    با علي،‌نور خدا، بيعت كنيد

    اين حقيقت از كسي مستور نيست
    جانشين نور، غير از نور نيست

    در غدير خم ولايت شد قبول
    برد بالا دست مولا را رسول

    رفت بالا دست خورشيد غدير
    شد امام و متداي ما، امير

    عشق، بيعت كرد با نور خدا
    شد عدالت، سرور و مولاي ما

    نور احمد، برگرفت از رخ نقاب
    «آفتاب آمد، دليل آفتاب»

    زين بشارت، آسمان خنديد مست
    نور باريد و طلسم شب شكست

    شد جهان، آيينه باران علي
    عالم هستي، چراغان علي

    جون علي،‌ آيينه عدل است و داد
    دست در دست علي بايد نهاد

    چون علي، نور خداي سرمد است
    بيعت ما با علي، با احمدست

    شد ز عشق حق، وجودش صيقلي
    هر كه بيعت كرد، با نور علي

    باز دل در كوي مستي گم شده
    عالم هستي، غدير خم شده

    باز هم مستيم، از جام غدير
    باده مي‌نوشيم با نام امير

    باز فصل شور و شيدايي شده
    در زمين از عشق، غوغايي شده

    آمده عيد ولايت، عاشقان
    روز اكمال رسالت، عاشقان

    در غدير خم، بيا كامل شويم
    «ياعلي» گوييم و صاحبدل شويم

    «ياعلي» گوييم تا بالا شويم
    قطره‌ها، اي قطره‌ها دريا شويم

    با علي،‌ نور خدا، بيعت كنيم
    عشق را در قلب خود، دعوت كنيم

    با علي، هم عهد و هم پيمان شويم
    هم زبان و هم دل قرآن شويم

    با علي، قرآن ناطق، بوتراب
    سوره عصمت، امام آفتاب

    چون كه احمد گفت: ‌او نور جلي‌ست
    بعد من، اي عاشقان! مولا، علي‌ست


    محمدعلي مجاهدي

    چون وجود مقدس ازلي
    شاهد دلرباي لم يزلي

    وقت پيمان گرفتن از ذرات
    با صدايي رسا و بانگ جلي

    «اولست بربكم» فرمود
    پاسخ آمد از هر طرف كه: بلي

    تا بسنجد عيارشان، افرودخت
    آتشي در كمال مشتعلي

    داد فرمان، روند در آتش
    تا جدا گردد اصلي از بدلي

    فرقه‌يي ز امر حق تمرد كرد
    گشت مطرود حق ز پر حيلي

    با شقاوت قرين و مد شد
    شد پريشان ز فرط منفعلي

    فرقه ديگري در آتش رفت
    ز امر يزدان قادر ازلي

    نادر شد بهرشان چو خلد برين
    كه بود اين سزاي خوش عملي

    با سعادت قرين شد و همدم
    گشت مقبول حق ز بي خللي

    بهر اين فرقه حق عيان فرمود
    جلوات نبي و نور ولي

    كه منم نور احمد مختار
    مهر من نيست غير مهر علي

    ناگهان شد عيان در آن وادي
    نور مولا علي ز بي حللي

    چون به خود آمدند، مي‌گفتند
    در حضور خداي لم يزلي

    كه: علي دست قادر ازلي‌ست
    رشته ما سوا به دست علي‌ست


    نصرالله مرداني

    قسم به جان تو اي عشق اي تمامي هست
    كه هست هستي ما از خم غدير تو مست

    در آن خجسته غدير تو ديد دشمن و دوست
    كه آفتاب برد آفتاب بر سر دست

    نشان از گوهر آدم نداشت هر كه نبود
    به خمسراي ولايت خراب و باده پرست

    به باغ خانه تو كوثري بهشتي بود
    كه بر ولاي تو دل بسته بود صبح الست

    در آن ميانه كه مستي كمال هستي بود
    به دور سرمدي‌ات هر كه مست شد پيوست

    بساط دوزخيان زمين ز خشم تو سوخت
    چو در سپاه ستم برق ذوالفقار تو جست

    هنوز اشك تو بر گونه زمان جاري‌ست
    ز بس كه آه يتيمان، دل كريم تو خست

    ز حجم غربت تو مي‌گريست در خود چاه
    از آن به چشمه چشمش هميشه آبي هست

    هنوز كوفه كند مويه از غريبي تو
    زمانه از غم تنهايي‌ات به گريه نشست

    دمي كه خون تو محراب مهر رنگين كرد
    دل تمامي آيينه‌ها ز غصه شكست


    مرتضي اميري اسفندقه

    صداي كيست چنين دلپذير مي‌آيد؟
    كدام چشمه به اين گرمسير مي‌آيد؟

    صداي كيست كه اين گونه روشن و گيراست؟
    كه بود و كيست كه از اين مسير مي‌آيد؟

    چه گفته است مگر جبرييل با احمد؟
    صداي كاتب و كلك دبير مي‌آيد

    خبر به روشني روز در فضا پيچيد
    خبر دهيد:‌كسي دستگير مي‌آيد

    كسي بزرگ‌تر از آسمان و هر چه در اوست
    به دست‌گيري طفل صغير مي‌آيد

    علي به جاي محمد به انتخاب خدا
    خبر دهيد: بشيري به نذير مي‌آيد

    كسي كه به سختي سوهان، به سختي صخره
    كسي كه به نرمي موج حرير مي‌آيد

    كسي كه مثل كسي نيست، مثل او تنهاست
    كسي شبيه خودش، بي‌نظير مي‌آيد

    خبر دهيد كه: دريا به چشمه خواهد ريخت
    خر دهيد به ياران: غدير مي‌آيد

    به سالكان طريق شرافت و شمشير
    خبر دهيد كه از راه، پير مي‌آيد

    خبر دهيد به ياران:‌دوباره از بيشه
    صداي زنده يك شرزه شير مي‌آيد

    خم غدير به دوش از كرانه‌ها، مردي
    به آبياري خاك كوير مي‌آيد

    كسي دوباره به پاي يتيم مي‌سوزد
    كسي دوباره سراغ فقير مي‌ايد

    كسي حماسه‌تر از اين حماسه‌هاي سبك
    كسي كه مرگ به چشمش حقير مي‌آيد

    غدير آمد و من خواب ديده‌ام ديشب
    كسي سراغ من گوشه گير مي‌آيد

    كسي به كلبه شاعر، به كلبه درويش
    به ديده بوسي عيد غدير مي‌آيد

    شبيه چشمه كسي جاري و تبپنده، كسي
    شبيه آينه روشن ضمير مي‌آيد

    علي (ع) هميشه بزرگ است در تمام فصول
    امير عشق هميشه امير مي‌آيد

    به سربلندي او هر كه معترف نشود
    به هر كجا كه رود سر به زير مي‌آيد

    شبيه آيه قرآن نمي‌توان آورد
    كجا شبيه به اين مرد، گير مي‌آيد؟

    مگر نديده‌اي آن اتفاق روشن را؟
    به اين محله خبرها چه دير مي‌آيد!

    بيا كه منكر مولا اگر چه آزاد است
    به عرصه گاه قيامت اسير مي‌آيد

    بيا كه منكر مولا اگر چه پخته، ولي
    هنوز از دهنش بوي شير مي‌آيد

    علي هميشه بزرگ است در تمام فصول
    امير عشق هميشه امير مي‌آيد...


    ابوالقاسم حسينجاني

    آسمان، سرپناه مولا بود
    و زمين، كارگاه مولا بود

    عاشقي، پابه‌پاي او مي‌رفت
    چشم نرگس، نگاه مولا بود

    هرچه مي‌كرد، دلبري مي‌كرد
    مهرباني، سپاه مولا بود

    عدل و آزادگي، كه گم مي‌شد
    چشم مردم، به راه مولا بود

    روز، هر چيز داشت؛ از او داشت
    و شبان، شاهراه مولا بود

    روز و شب را، به كار، وا مي‌داشت:
    اين، سپيد و سياه مولا بود!
    آب، از الغدير، برمي‌داشت
    مَشربي، كه گواه مولا بود

    كوفه، هرچند هم، كه بد مي‌كرد
    باز هم، در پناه مولا بود!

    پدر خاك بود و، خاكي بود
    بي‌گناهي، گناهِ مولا بود!


    محمود اكرامي

    به آتش مي‌كشم آخر زبان سربه‌زيرم را
    به توفان مي‌سپارم اسمان‌هاي اسيرم را

    منم من، گردبادي خسته‌ام، زنداني خويشم
    بگيريد آي مردم دست‌‌هاي ناگزيرم را

    تمام عمر باقي مانده‌اش را گريه خواهد كرد
    اگر توفان بخواند خنده‌هاي دور و ديرم را

    درختان گردبادي رو به خورشيدند، از آن دم
    كه خواندم در مسير باد، اندوه غديرم را

    شبي اندوه تابان علي (ع) از چاه بيرون شد
    شبي سيراب ديدم جان سر تا پا كويرم را

    ادامه نوشته

    دانلود جدید ترین مداحی های حاج محمود کریمی مراسم مناجات ظهر عرفه

    مراسم عصر عاشورای سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 6/10/88

           سخنران: حجت الاسلام محمود ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    شب عاشورای حسینی

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 5/10/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


           تصويري


    مراسم شب عاشورای حسینی 1431-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 5/10/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود کريمي


           صوتي


    مراسم شب تاسوعای حسینی 1431-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 4/10/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود کريمي


           صوتي


    شب تاسوعای حسینی

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات


           تاريخ: 4/10/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    شب هشتم محرم - هیئت ثارالله(ع)

    متفرقه


           تاريخ: 3/10/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب هشتم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات


           تاريخ: 3/10/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


           تصويري


    مراسم شب هفتم محرم - هیئت ثارالله(ع)

    متفرقه


           تاريخ: 2/10/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب هفتم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 2/10/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


           تصويري


    مراسم شب ششم محرم 1431-هیات ثارالله

    متفرقه


           تاريخ: 1/10/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب ششم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 1/10/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب پنجم محرم 1431-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 30/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود کريمي


           صوتي


    مراسم شب پنجم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 30/9/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب چهارم 1431 - هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 29/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب چهارم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 29/9/88

           سخنران: حجت الاسلام ریاضت

           مداح: حاج محمود کريمي

           توضيحات:
    دیگر مداحان: حاج محمود صمیمی و کربلایی ابراهیم رحیمی و کربلایی محمد حسین پویانفر

    معنی اشعار عربی:
    فرشته دنیا و فرزانه بانوان، خواهر پنجم از آل عبا
    شریک امام حسین در مصائبش
    کفالت کننده امام سجاد در سختی هایش
    بلکه زینب ناموس خدای بزرگ
    خانم زنان فرزانه بزرگ مرتبه است
    آنچه از پیامبر رحمت به ارث برده
    تمام علوم و اصول اسرار آفرینش است
    به مانند پدرش همتش والاست
    و شکیباست در سختی های دردناک
    ایستادگی اش یادآور ایستادگی پدرش
    مثل اینکه کل فضایل پدر را داراست
    شکیبایی او در برابر دشواری ها
    از عجایب بزرگ شمرده می شود
    چه بسا که صبر او به معجزه ها بپیوندد
    چون همچون صبری، کار هر کسی نیست
    پس به درستی که او از خاندان ولایت است
    ولایتی که هرگز انتها ندارد
    سخن او به یادآور فصاحت سخن پدر است
    مثل اینکه کلامش از زبان پدر صادر می شود
    تو را بس است خطبه های اثر گذار او
    پس به درستی که مانند الماس درخشان است
    بلکه او اگر از مقامش چشم پوشی کنیم
    به مانند مرواریدی است که در جایگاهش می درخشد
    پس به درستی که او زاییده شده فصاحت و بلاغت است
    و پدرش یکتاز میدان فصاحت و بلاغت است


           صوتي


    مراسم شب سوم محرم 1431-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 28/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


           تصويري


    مراسم شب سوم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات


           تاريخ: 28/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود کريمي


           صوتي


           تصويري


           تصويری برای تلفن همراه


    مراسم روز دوم محرم 1431

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 28/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم شب دوم محرم 1431-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 27/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


    مراسم روز اول محرم 1430-هیات ثارالله

    متفرقه

           تاريخ: 26/9/88

           سخنران:

           مداح: حاج محمود كريمي


           صوتي


           تصويري


           تصويری برای تلفن همراه


    روز اول محرم الحرام

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 27/9/88

           سخنران: حجت الاسلام محمود ریاضت

           مداح: حاج محمود کريمي

           توضيحات:
    دیگر مداحان: حاج محمد صمیمی و کربلایی محمد حسین پویانفر


           صوتي


           تصويري


    سیاه پوشان محرم الحرام

    رایة العباس(ع) رزمندگان شمیرانات

           تاريخ: 26/9/88

           سخنران: حجت الاسلام محمود ریاضت

           مداح: حاج محمود کريمي

           توضيحات:
    دیگر مداحان: حاج محمد صمیمی


           صوتي


    ادامه نوشته

    دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام میلاد امام رضا علیه السلام مبارک  

    دانلود مولودی میلاد (ولادت ) امام رضا علیه السلام قسمت (۱)  جدید

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) قسمت  (۲)جدید

    دانلودمدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام) قسمت  (۳)جدید

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۴)جدید

    برای دانلود کلیک کنید یا به ادامه ی مطلب بروید لینک اصلی دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام میلاد امام رضا علیه السلام مبارک 

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام  اذن دخول حرم تو یا ابا الفضله – محمود کریمی

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   مثل آسمون می‌باره مثل دریا بیقراره – محمود کریمی

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  نسیم شبونه سلام منو می‌رسونه – محمود کریمی

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   از عشق میلاد رضا نعره زنم – مهدی اکبری

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  کاش برای او بمیرم تا خلعت شاهونه بگیرم – مهدی اکبری

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   سائلم و دلم شده هوایی – بختیاری

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   توی خوابم میدیدم که پادشاه عالمم – بنی فاطمه

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   عاشقی بی تو صفایی نداره- بختیاری

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   دلم دوباره کرده هواتو شب ولادت – حسن خلج

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   کبوتری در صحن و سراتم – حسن خلج

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام   اگه بی عشق تو باشه حرومه – میرداماد

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام  دلم داره باز هواتو هوای گنبد طلاتو – میرداماد

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام  بیاید ببندید توی دام دست و پاهامو – طاهری و میرداماد

     دانلود مولودی میلاد امام رضا علیه السلام  دیوونه می‌خونه عاشق و مستونه – مختاری

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  علی موسی الرضا آقام – مختاری

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  نگاهت بره من باغ بهشت – سلحشور

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  برق شادی درخشید توی چشم ستاره – حسین سیب سرخی

     دانلود مولودی  میلاد امام رضا علیه السلام  به خدا توکل می‌کنم به رضا توسل می‌کنم - حسین سیب سرخی

     

     دانلود موسیقی سریال امام رضا (ع)

     دانلود نقاره زنی زیبا در حرم امام رضا علیه السلام

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

     سالها تاریخ شمسی گشت و گشت
    شادمان شد تا شنید این سرگذشت
    روز میلاد امام هشتم است
    هشت هشت جمعه ی هشتاد و هشت

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما عید همه مبارک باشهاین تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

    اللهم صل علي، علي بن موسي الرضاَ المُرتضي الامامِ التَقيِّ النَقيّ و حجتِكَ علي مَن فوقَ الارضِ ومَن تحتَ الثَري الصِّديقُ الشهيدِ صُلوةَ كثيرةَ تامَّةَ زاكيةَ متواصِلَةً متواتِرةَ مترادفةً كافضلِ ماصلَّيْتَ علي احدٍ مِن اوليائِك

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

    اي راهب کليسا ديگر مزن به ناقوس
    خاموش کن صدارا، نقاره مي زند طوس
    آيا مسيح ايران کم داده مرده را جان
    جاني دوباره بردار با ما بيا به پابوس
    آنجا که خادمينش از روي زائرينش
    گرد سفر بگيرند با بال ناز طاووس
    خورشيد آسمان ها در پيش گنبد او
    رنگي ندارد آري چيزي شبيه فانوس
    روياي ناتمامم ساعات در حرم بود
    باقي عمر اما افسوس بود و کابوس
    وقتي رسيدي آنجا در آن حريم زيبا
    زانو بزن به پاي بيدار خفته در طوس..

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

    ادامه نوشته

    ...:::اینجاست طبیبی که ندارد نوبت:::...

    سلام به همه دوستای گلم
    نایب الزیاره تون بودم ودعاتون کردم  این عکسها رو هم تقدیم میکنم به همه عاشقای امام رضا انشاءالله خیلی زود توفیق زیارت شاملتون بشه

    ...:::اینجاست طبیبی که ندارد نوبت:::...

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

                خداییش گنبد زردش، خورشید و از رو میبره             دل و دلدار و دلبره  آقام امام رضا

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

    آری اینجاست طبیبی که ندارد نوبت                        هر دل که شکسته تر بود پیش تر است

    این تصاویر زیبا رو از  وبلاگ شفاعت بگیرید  www.shefaat.blogfa.com  تصاویر زیبا سازی وبلاگ برای شما

     

    دانلود مولودی مداحی  شام میلاد امام رضا علیه السلام 1388 حاج سید مهدی میرداماد

    بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

    دانلود مولودی مداحی  شام میلاد امام رضا علیه السلام 1388 حاج سید مهدی میرداماد

    مراسم شام میلاد امام رضا علیه السلام 1388 حسینیه بنی فاطمه قم با مداحی حاج سید مهدی میرداماد به صورت صوتی آماده دریافت می باشد
    در ادامه مطلب





    ادامه نوشته

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)

    بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

    مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)

    در ادامه مطلب

    دانلود مولودی میلاد (ولادت ) امام رضا علیه السلام قسمت (۱)  در ادامه مطلب

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) قسمت  (۲)

    دانلودمدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام) قسمت  (۳)

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۴)

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۵)

    ادامه نوشته

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام)

    بسم الله  گیف  بسم الله برای وبلاگ   بسم الله با خطی زیبا  بسم الله
  الرحمن الرحیم

    مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام)

    در ادامه مطلب

    دانلود مولودی میلاد (ولادت ) امام رضا علیه السلام قسمت (۱)  در ادامه مطلب

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا (علیه السلام) قسمت  (۲)

    دانلودمدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام) قسمت  (۳)

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۴)

    دانلود مدیحه و مولودی حضرت ثامن الائمّه علی بن موسی الرّضا امام رضا(علیه السلام)   قسمت (۵)

    ادامه نوشته