شما چه کارهای؟!
بسم الله ...
قبل از عملیات عاشورای دو، هر کس تا به من میرسید، التماس دعا میگفت و قول شفاعت میگرفت. شاید گمان میکردند این بار شهادت، قسمت من خواهد شد.
حاج علی فردپور اهل قم بود. داشت آرپیجی به دست از کنارم رد میشد. از او پرسیدم: به نظر شما من شهید میشوم؟
حاج علی از آن آدمهای خالص و باصفا بود. جوابی به من داد که صدایش هنوز در گوشم طنین انداز است: هر کس خودش بهتر میداند چه کاره است!
راست میگفت. مثل روز، برایم روشن بود که مال این حرفها نیستم! من کجا و شهادت کجا؟!
حاج علی رفت تا دوشکای دشمن را خاموش کند.
پس از تحمل یک تشنگی طاقتفرسا و درگیری سخت به مواضع قبلی خود بازگشتیم. عاشورای دو، یک عملیات ایذایی بود. ما برگشتیم، اما پیکر مطهرحاج علی تا سالهای سال در همانجا ماند.
راوی: عباس جعفریمقدم
اشك آتشپ ن : رفيقم من و تو چكاره ايم ؟؟؟؟
دعاگوي دوستان هستم ... در دشت شقايق هاي آسماني
رشته اي بر گردنم افكنده دوست
مي كشد هر جا كه خاطر خواه اوست
سلام به همه الا انقلاب فروش...