شهیدی که لنگر آرامش گردان تخریب بود
یک شال داشت که دورکمرش میبست، گاهی هم دور گردنش بود؛ بعضی مواقع که میخواستیم از بعضی ایست بازرسیها و یا محلهایی که دژبانیاش سخت میگرفت، عبور کنیم، حاج محسن شال را باز میکرد و خیلی متبحرانه دور سرش میبست و با ریش بلندی که داشت، اطرافیانش او را به عنوان روحانی جا میزدند؛ وقتی به دژبانی میرسیدیم، مسئولان دژبانی اشتباه میگرفتند و سریع مانع را برمیداشتند و میگفتند حاج آقا بفرمایید!
یکی از دوستانش در توصیف او میگفت: اگر حسینیه تخریب را یک کشتی فرض کنیم، او لنگر حسینیه و گردان تخریب بود. وقتی به او نگاه میکردی آرامش پیدا میکردی مثل اینکه کنار یک رودخانه بنشینی و با دیدن آرامش رود، آرامش بگیری ...

یکی دیگر از همرزمانش میگفت: هر وقت میخواست گردان را توجیه یا سخنرانی کند، همیشه اولش میگفت: "السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک ". به حضرت زهرا(س) ارادت داشت. وقتی زیارت عاشورا میخواند با روضه بیبی دو عالم تمامش میکرد.
اول که نیت کردیم که به دلایلی، دیگر شهید گروه را که کار کتابش را شروع میکنیم، او باشد فقط 10 ـ 15 صفحه مطلب آن هم آرشیوی داشتیم اما بعد ... خدا کند بتوانیم تا آخر امسال کتاب حدود 200 صفحهایاش را تدوین و آماده کنیم!
15 مرداد سالروز آسمانی شدن معاون فرمانده گردان تخریب لشکر 27 محمد رسولالله است. "حاج محسن دین شعاری " که به قول سردار کوثری با خندهها و شوخیهای معروفش، روحیه گردان و رزمندهها بود.
در لحظات نماز و نیایش و ساعات پرفیض سحر و افطار، ستاره گردان تخریب را یاد کنید
منبع : وبلاگ فانوس
سلام به همه الا انقلاب فروش...