حضرت امام صادق (ع)

ولادت

السلام عليك يا صادق القول السلام عليك ياخزانة علم الله السلام عليك يا ترجمة علم لله السلام عليك يا ولد الرسول السلام عليك يا صادقا مصدقا في القول والفعل

******************************


قطعه و مفرد


چراغان
اي خدا امشب چراغان كرده ام اين سينه را
تا كه دلدارم امام صادق آن جا پا نهد

 

رباعي و دوبيتي


مكتب
سينه امشب به زمزمه آمد
لطف يزدان سوي همه آمد
صاحب مكتب تشيّع ما
صادق آل فاطمه آمد

بهار
دلدار براي دلِ قرار آورده
شاديم كه از هزار هزار آورده
بر دست پدر دسته گلي در نجواست
انگار بهار ما بهار آورده

اشعار عروضي


نوش
دلا امشب سبو را پر ز مي كن
حريم منزل و ميخانه طي كن
به حق امشب كه حق من را ندا داد
تو را نرخي فزون‌تر از طلا داد
خم از ابرويمان يكباره وا كرد
ميان ميكده ما را رها كرد
به جان تشنه‌ام  آب سبو داد
مرا با ساقي و ميخانه خو داد
درون سينه‌ام مِهري نهان كرد
كه وصف حال او كي مي‌توان كرد
بگفتا آيد از اين در نگاري
كه دارد عاشقان بي‌شماري
كنون ساقي و من بر يك قراريم
خمارِ مقدمِ سبزِ نگاريم
درون ميكده هر كس به دستي
قدح را پر نموده بهرِ مستي
ولي ناگه تمام هستي آمد
كمالِ لحظه‌هاي مستي آمد
پياله دست من، دستش سبويي
نسيمِ عاشقي آمد چه بويي
خدايا آن كه گفتي رخ عيان كرد
تمام غصه‌هايم را نهان كرد
خدايا آن كه گفتي برده هوشم
فقط از دست او باده بنوشم
چرا كه پير ميخانه فقط اوست
شراب عشق و پيمانه فقط اوست
قلندرگونه بايد رو به او كرد
براي ديدنش صدها وضو كرد
همه، عالم شده ديوانه‌ي او
منم مستِ ميِ ميخانه‌‌ي او
دگر مي از كفِ ساقي نگيرم
سراغي از ميِ باقي نگيرم
چرا؟ چون نوش كردم با حقايق
تمامِ عمر از صهباي صادق

شقايق
شبِ ميلادِ و بر برگِ شقايق
نوشته نام زيباي تو صادق
رئيس مذهب پاكِ تشيّع
تو بر دل آشنا كردي حقايق
در آن گمراهيِ سختِ زمانه
ز تو تفسير شد قرآن ناطق
اگر اكنون علي را دوست داريم
همه از زحمتت گرديده لايق
به هر بزم سؤالِ فقه و علمي
ز پاسخ‌هاي خود گشتي تو فائق
اگر اي پاسدار دين نبودي
كجا بود اين همه عشق و علايق
بدان تا حشر اي شيخ الائمه
بوَد مديون درسِ تو خلايق

 

اشعار نو


در حال آماده سازي ...
 

ذكر و سرود


عشق
شبِ ميلادِ تو مولا، شبِ عشقِ و شورِ ياره
عاشقِ شيعه در اين شب به كسي كاري نداره
فقط از تو ـ مي‌گه مولا ـ همه‌ي كارش همينه
مي‌خواد امشب ـ واسه يك بار ـ ببري اون و مدينه
يا امام صادق ـ مولا امام صادق (2)
كمي از صدق و صفات و، به دل ما گر بريزي
تو كه دنياي كمالي، كم نمي شه از تو چيزي
مي‌خوام امشب ـ تا بتونم ـ شيعه‌ي عشقِ تو بمونم
آخه آقا ـ تا جوونم ـ مي‌خوام نامت رو بخونم
يا امام صادق ـ مولا امام صادق (2)

ستاره
آينه وشمعدون، گل و گلاب دون، هر ملكي داره مي‌ياره
ساغر و جامي، شهد و شرابي، هر كدومش دستِ ستاره
نوشته رو برگِ گلِ شقايق
خوش آمدي خوش آمدي يا صادق
هديه‌ اي از آسمونه
مادر تو چشماش مي‌خونه
از لحظه‌اي كه اومده
امامِ باقر خندونه
يا سيدي يا سيدي امام صادق مددي (2)
هر كي نظر بر، روي مهش كرد، كارِ دلش سوز و گدازه
همه مي‌دونه، امام صادق، مكتب شيعه رو مي‌سازه
يه روز مي‌آد سختي‌ مي‌شه چه آسون
با همّتش شيعه مي‌شه فراوون
عالمي گشته مستِ تو
قربون بود و هستِ تو
بينانگذارِ مذهبم
فداي نازِ شصتِ تو
يا سيدي يا سيدي امام صادق مددي (2)

 

شور و بحر طويل


مولا امام صادق (4)
دلم مي‌خواست كه امشب و مدينه مهمونت بودم
كنارِ قبرِ خاكي‌ات، خودم غزل خونت بودم
دلم مي‌خواست با اشك چشم برات چراغوني كنم
مثلِ همين لحظه آقا برا تو مجنوني كنم
كاشكي بياي امشب رو به حال من نظر كني
يه شب ز كوچه‌ي دلم يه لحظه‌اي گذر كني
يه امضاء روي اين دلِ ميون اين سينه بدي
با خنده‌هاي دلربات جوازِ مدينه بدي