.:: شفاعت ::.

دل ِ من یک شقایق است ، خونین و داغدار ، ای بلبل عاشق !
جُز برای
شقایق ها مخوان !  «شهید سید مرتضی آوینی»

اي شهـ ـيد ؛ ما هنــــوز در محاصره هســتيم و تو چه زيــبا حصار تنگـــــ دنيا را شكستي
 شهادت خاک را بوییدنی کرد.شهادت سنگ را بوسیدنی کرد

تقديم به شهدا يه روضه ي كوچولو :

دیدین بچه کوچولو شروع میکنه به دندان شیری در آوردن...
گفت بابا :
از ضربت عدوی تو سخت قلب من شکست
دندان نمانده برایم  ....   دندان شیری من شکست ..... آه رقيه ، آه عمه ي سادات

پ ن ۱ : دلم سخت گرفته . چه خوشه ، این خاطرات و نوشته ها می مونه . بد جور حال گریه دارم بعضی مواقع آدم دلش می خواد کسی کنارش باشه بهش تکیه کنه و گریه کنه!!!؛اما امان از بعضی ملاحظات ...

پ ن ۲ : میخوام ارمیا رو بنویسم احتمالا تا قبل ظهر بزارمش...

وقتی یادم میاد چقدر میتونستم صمیمی ترباشم با شهدا و حالا یه جوری پاهامو تو گل و لجنزار  فرو بردم که هر چه دست و پا میزنم بیشتر فرو میرم...یعنی میشه یه روز بیام این نوشته ها رو بخونم و بگم ممنونتونم شهدا . البته تا الان هم هر چی داشتم و دارم مال شهدا و ارباب و خداست ، ولی دستمو به هیچ کسی ندادم

چقدر خوشگله ، میگن میدونی چرا دست عباس قلم شد و روی زمین افتاد؟ برای اینکه دست هر کی که زمین خورده رو بگیره و بلند کنه

آه   بـــــی دســت کربـــلا   دســــــت مــرا بگیـــــــر

چشم هایت را
که به روی حرام های خدا می بندی ،
خدا ستاره هایش را در چشم هایت روشن می کند .
دست هایت را که نذر نیکویی ها می کنی ،
شکوفه های تبسم و رضایت در دستان ِ مهربانت می شکفد .
از جاده های تلخ و تاریک گناه که حذر می کنی
و به کوچه های ِ باغ های خواب و مناجات او قدم می گذاری ،
اجابت است که از رد ِ گام هایت می روید .
زیبایی هایت را که به صدف ِ حیا و عفاف می سپاری ،
خدا دریا دریا تو را آبی می کند .
آن قدر آبی که آسمان به تو رشک می برد .
می دانی !

و بدانید که خدا در میان شخص و قلب او حایل است (و از اسرار درونی همه آگاهست) و همه به سوی او محشور خواهید شد. (انفال/24)

.

.

.

راز دل با تو چه گویم؟؟...